- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
دو نکته مهم در مورد "تراژدی افغانستان"
نواندیش-پرهام غنی: تراژدی افغانستان درس خوبی برای سینه چاکان ایالات متحده به ویژه آن بخش از براندازان که تصور می کردند واشنگتن قرار است برایشان معجزه کند و آن ها را به آرزوی دیرینه شان برساند، بود. هنوز دیرزمانی از دوران ترامپ و حتی دوره های پیش از آن نگذشته که برخی با وقاحت تمام به رئیس جمهور آمریکا نامه می نوشتند و خواهان تحریم وطن شان و حتی حمله نظامی به آن می شدند، حالا آن ها باید با دقت بیشتری نسبت به دیگران تحولات افغانستان و به ویژه سخنرانی دیروز جو بایدن در سمت نماینده حزب دموکرات در آمریکا را بشنوند، حزبی که همیشه داعیه رهبری ایالات متحده برای بسط و گسترش آزادی و حقوق بشر را در جهان داشته و حالا خلبان اش حتی به خود زحمت نمی دهد تا چند دقیقه ای صبر کند بلکه این مردم وحشت زده آویزان به طیاره چند ده میلیارد دلاری شان این چنین غم انگیز جان ندهند!
جو بایدن روز گذشته در جریان سخنرانی خود اظهارات جالبی را بر زبان آورد که به باور من بار دیگر چهره کریه حقوق بشر آمریکایی را به نمایش گذاشت و از همه مهمتر برای چندمین بار صور شکست لیبرالیسم در روابط بین الملل را هم به صدا درآورد. در فضای سال های بعد از دو جنگ جهانی بسیاری از نظریه پردازان خوش باور لیبرال سعی داشتند با تزیین سازمان های بین المللی دم از آغاز جهانی شدن و حاکمیت ارزش های آمریکایی در سراسر جهان بزنند، اما تاریخ طی همین چند سال اخیر به وضوح نشان داد که متاسفانه عرصه روابط بین الملل همچنان به مانند عصر ماکیاولی و حتی پیش از آن عرصه حاکمیت مفاهیم رئالیستی است، عرصه ای که در آن منافع ملی و خودیاری یعنی لزوم اتکا کشورها به خودشان برای تامین امنیت حرف اول را می زند، سند این ادعا نیز بخشی از اظهارات دیروز جو بایدن بود که به وضوح گفت: وقتی سربازان ارتش افغانستان برای خودشان نمی جنگند، وقتی رئیس جمهور این کشور که تا دیروز دم از مقاومت می زد به یکباره فرار می کند، چرا سربازان ما باید به خاطر آنها کشته شوند!
این شاید نخستین بار بود که یک رئیس جمهوری در آمریکا آن هم یک رئیس جمهور دموکرات این چنین به وضوح پرده از چهره کریه لیبرالیسم آمریکایی بر می دارد و نشان می دهد که مفاهیمی مثل حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت ارزش های جهان شمول انسانی چیزی جز یک دستاویز برای غلبه بر رقبا و تامین منافع ملی آمریکا نبوده است.
در مقطع جنگ سرد به دلیل شرایط حاکم بر کشورهای کمونیستی طبیعی بود که این مفاهیم و ارزش ها از جذابیت بالایی برای ملل سایر کشورها به ویژه کشورهایی که در فضای بسته آن روزها زندگی می کردند برخوردار باشد، لذا ایالات متحده بهترین و بیشترین استفاده را از این مزیت نسبی خود برای سلطه بر جهان برد. حتی سازمان های بین المللی پس از جنگ جهانی دوم که حامیان لیبرالیسم در روابط بین الملل معتقد بودند به زودی سطح نزاع و تنش را در جهان کاهش خواهند داد اگرچه تا حدی موفق عمل کردند اما در آزمون های مختلفی از شیوع جهانی ویروس کرونا گرفته تا همین موضوع افغانستان به روشنی نشان دادند که قادر به تامین نظرات آرمان گرایان غربی نیستند!
سقوط آخرین خاکریزهای آمریکا در منطقه؛ تشدید رقابت های بین المللی
روابط بین الملل چیزی جز تکرار تاریخ یا همان چرخه تبدیل (cycle of transition) نیست، انواع نظام های بین المللی از تک قطبی گرفته تا دو قطبی و چند قطبی طی صده های گذشته مدام در حال تکرار بوده اند، امروز نیز خروج سراسیمه آمریکا از افغانستان و همچنین رفتن احتمالی طالبان به آغوش چین و روسیه نشان داد که آخرین حلقه های هژمونی واشنگتن در منطقه نیز در حال گسستن است، امروز بسیاری از تحلیلگران آمریکایی معتقدند که خروج آمریکا از منطقه تنها منجر به بازتر شدن دست چین و روسیه و در نتیجه تشدید رقابت های جهانی خواهد شد و این اصلا تئوری بعیدی نیست.
اگرچه هنوز برای قضاوت در مورد نظام سیاسی افغانستان و رفتار آینده طالبان زود است، اما اظهارات اخیر مقامات این گروه و همچنین اصرار پکن و مسکو بر باز نگه داشتن اماکن دیپلماتیک خود در کابل حکایت از آن دارد که احتمالا خیلی پیش تر این گروه چراغ سبز لازم را از این دو کشور دریافت کرده است، ایالات متحده آمریکا از سال 2011 به این سو و بعد از ناکامی در برابر ایران و روسیه در بحران سوریه، سپس ناکامی در یمن، عدم نقش آفرینی موثر در بحران قره باغ و حالا خروج از افغانستان و به احتمال زیاد خروج از عراق در آینده نزدیک نشان داد که در حال از دست دادن اجباری خاکریزهای خود در سراسر منطقه آسیای غربی و قفقاز است، در سوی مقابل هر قدمی که واشنگتن عقب نشینی کند به منزله پیشروی روسیه و چین و حتی تثبیت بیش از پیش جایگاه منطقه ای ایران خواهد بود.
پیش تر در نوشته های متعددی اشاره کرده بودم که مجموعه تحولات در نظام بین الملل از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا گرفته تا سقوط امروز افغانستان به دست طالبان متاسفانه همه حکایت از تشدید رقابت های بین المللی دارد، شاید برخی تصور کنند که سقوط خاکریزهای آخر آمریکا در منطقه به معنای ترک غرب آسیا از سوی این کشور و یا از دست رفتن اهمیت استراتژیک آن برای آمریکایی ها باشد، اما به جرات می توان گفت که چنین نیست و منطقه ما همچنان در رقابت ها و معادلات آینده نظام بین الملل نقش مهمی ایفا خواهد کرد، افغانستان جدید هم شک نکنید لقمه دندان گیری برای همه کشورهای منطقه ای و فرا منطقه ای است، از روسیه و چین گرفته تا ترکیه و عربستان سعودی، در این بین جمهوری اسلامی ایران نیز باید برای نقش آفرینی موثر در آینده افغانستان بی نهایت هوشیارانه و محتاط عمل کند که تا امروز هم به نظر این چنین می آید.