- قرص مترونیدازول چیست؟ علت و روش مصرف + عوارض و موارد منع استفاده
- همۀ چیز دربارۀ فصل سوم بازی مرکب (اسکویید گیم 3)
- 3 روش استعلام دهک بندی یارانه خانوار : چطور بفهمیم دهک چندم هستیم؟ + روش اعتراض به دهک بندی یارانه معیشتی + لینک
- اعمال شب آرزوها؛ چگونه نماز لیله الرغائب را بخوانیم؟
- مهدور الدم یعنی چه و کیست؟ مصادیق آن در قانون مجازات اسلامی چیست؟
- انتشار جدول امتیاز گروه های ۲۰گانه با ۹۰ درصد شاغل همتراز پس از همسان سازی حقوق فرهنگیان بازنشسته در آذر ۱۴۰۳ (جدول)
- جاسوسی سرلشگر مقربی برای شوروی چگونه لو رفت!؟ + سرنوشت او
- بهترین اعمال شب پنجشنبه و جمعه برای اموات
- دعای توسل ؛ متن کامل و ترجمه / یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ...
- نوحه دشنه بر لب تشنه - حسین فخری ؛ خنجر بر تار حنجر / مداحی ماندگار (ویدئو)
رويشان نمي شود مقابل رهبري بايستند، به رئيس جمهوري حمله مي كنند
گفت وگو با آيت الله محسن غرويان
مرتضي گلپور
بعضي افراد اصلاً از مبنا براي راي مردم ارزشي قائل نيستند و ريشه اين مواضع تند به اين مبناي تفکر سياسي برمي گردد
بحث بر سر بهشت و دوزخ رفتن مردم و وظيفه دولت در اين باره، به بحث پيرامون «دين دولتي» و «دولت ديني» کشيد. رئيس جمهوري با مطلوب خواندن «دولت ديني»، باب گفتاري نظري در اين زمينه را گشود اما برخي مخالفان به جاي ارائه پاسخ علمي، به تخريب شخصيت رئيس جمهوري پرداختند و اصالت جايگاه مذهبي، سياسي و سابقه تاريخي روحاني را در نهضت اسلامي زير سوال بردند. بررسي حواشي مربوط به بحث هاي درگرفته در اين زمينه، ارزيابي دقيق نظر رئيس جمهوري و مخالفان، بويژه رفتارشناسي برخي چهره ها که از چنان مقدمه اي، چنين نتيجه اي را درباره شخصيت و زندگي رئيس جمهوري مستفاد کردند، محورهاي گفت وگوي ايران با آيت الله محسن غرويان، استاد حوزه و دانشگاه بوده است. غرويان پيش تر عضو هيات علمي موسسه آموزشي امام خميني(ره) به مديريت آيت الله مصباح يزدي بوده است که پس از ورود اين نهاد آموزشي به جريان هاي سياسي، از آن فاصله گرفت.
رئيس جمهوري تاکيد کردند که «دولت ديني» مطلوب، اما «دين دولتي» قابل بحث است. اين اظهارات با واکنش هاي تندي از سوي برخي چهره ها همراه شد. ارزيابي شما از اظهارات رئيس جمهوري و واکنش هاي منتقدان و مخالفان چيست؟
درباره هر کلامي مي شود تفسيرهاي مختلفي ارائه داد. مي توانيم تفسير «ما لايرضي صاحبه» بکنيم، يعني تفسيري که خود گوينده راضي به آن نيست، يا اين که مي توانيم تفسيري داشته باشيم که مثبت و مورد تاييد گوينده باشد. مي بينيم برخي از آقايان که انتقاد مي کنند، تفسير «ما لايرضي صاحبه» مي کنند، يعني تفسيري که پيش خودشان است و اصلاً مراد گوينده نيست. بهتر اين است که ابتدا، درست صحبت گوينده را تحقيق و بررسي کنيم و بعد نسبت به آن انتقاد کنيم و نگوييم که اين حرف غلطي است. به نظر من حرف رئيس جمهوري تفسير درستي دارد و آن گونه که مخالفان برداشت کرده اند، نيست. منظور از اين که آقاي رئيس جمهوري فرمودند «دين دولتي»، يعني ديني که دولت آن را تفسير بکند، اين درست نيست، براي اين که دولت اين کاره نيست و علما بايد دين را تفسير بکنند. اين که ايشان گفته اند دين مردم به دولت ارتباطي ندارد، يعني در مقام تبيين و تحليل ارتباطي ندارد. زيرا وزير و وزرا متخصص دين نيستند که بخواهند دين را تفسير بکنند، اين علماي دين و روحانيت هستند که از قديم تفسير دين را برعهده داشتند. اما اين به معناي آن هم نيست که دولت کاري به دين مردم ندارد. دولت ما سکولار و بي توجه به مسائل ديني نيست. در راس حکومت يک مجتهد و مرجع تقليد است، خود رئيس جمهوري هم مجتهد و عضو مجلس خبرگان و دانشمند و فقيه ديني و آشنا به مسائل ديني است و درحد اجتهاد است. از اين رو طبيعي است که حکومت و دولت به امور ديني مردم کار دارند، اما مقام رئيس جمهوري مقام تفسير، تحليل و تبيين دين نيست. دولت کارهاي در خدمت دين را انجام مي دهد، اما وظيفه اصلي اش تفسير دين نيست. اين معناي صحيح جمله رئيس جمهوري است و حرف درستي هم هست و به معناي اين نيست که دولت اصلاً به امور ديني مردم نپردازد. دولت زمينه ها و بستر ارزش ها و رفتارهاي ديني را فراهم مي کند و خدمتگزار مردم ديندار و متدين است.
اما اين بحث هاي نظري، بيشتر به تخريب شخصيت رئيس جمهوري متمايل شد. مثلاً برخي تلاش کردند ديدگاه هاي آقاي روحاني را مقابل نظرات امام(ره) قرار دهند و حتي اين طور القا کنند که ميان رئيس جمهوري و مقام معظم رهبري فاصله اي وجود دارد. دليل اين تلاش ها چيست و چرا برخي به جاي نقد سخنان، به تخريب شخصيت گوينده مي پردازند؟
اين کار، کار عالمانه اي نيست. کسي که رئيس جمهوري و افکارش را نقد مي کند، بايد يک تبيين عالمانه و علمي ارائه بدهد. صرف حمله و هجمه کردن، شان علما نيست. نکته ديگر اين است که به نظر من برخي نسبت به ديدگاه هاي خود مقام معظم رهبري اشکال دارند، اما رويشان نمي شود در مقابل ايشان بايستند، به همين دليل اين حملات را نسبت به رئيس جمهوري انجام مي دهند. چون مقام معظم رهبري در مراسم تنفيذ، کاملاً شخصيت علمي و سياسي رئيس جمهوري را تاييد و امضا کردند. همين روز 14 خرداد هم ايشان درباره اقتدار و قدرت که صحبت کردند، فرمودند هر قدرتي که برخاسته از راي مردم باشد، محترم است و مخالفت با آن حرام است. اين ديدگاه مقام معظم رهبري است و فرمودند مکتب امام خميني(ره) هم همين است. بنابراين اين طور رفتار کردن با منتخب مردم، نوعي موضعگيري در مقابل مقام معظم رهبري است.
برخي حرف هاي آقاي رئيس جمهوري را تلاش براي جدايي دين از سياست تعبير کردند. نظر شما در اين باره چيست؟
به هيچ وجه چنين برداشتي ندارم. بايد براي سخنان افراد، تفسيري ارائه دهيم که مورد رضايت خود گوينده باشد و اصلاً چنين چيزي در قاموس تفکر آقاي رئيس جمهوري نيست. چون اگر دين از سياست جدا باشد، ايشان به عنوان يک عالم ديني و مجتهد عضو مجلس خبرگان، اين همه عمر خود را در راه مسائل سياسي صرف نمي کردند. بنابراين از سخنان شخصيتي مثل رئيس جمهوري محترم اصلاً نمي توان يک در هزار هم چنين برداشتي کرد که دين از سياست جداست. تفسير سخن ايشان اين است که مسائل ديني، فلسفه، فقه و اصول ديني را بايد از عالمان فرا بگيريم. اما دولت وظيفه دارد مسائل زندگي مردم و اجتماع مسلمانان را در جهت ارزش هاي ديني و اهداف ديني سامان بدهد. اين تفسيري است که مي توان در اين باره ارائه کرد.
با توجه به اين مقدمه، شما عملکرد دولت در مدتي که گذشت را در راستاي همين اهداف مي بينيد يا خير؟ برخي از منتقدان و مخالفان دولت يازدهم، خود در 8 سال گذشته از حاميان جدي دولت قبل بودند. چطور مي توان اين هجمه و آن سکوت را در کنار هم جمع کرد؟
براي خود من هم سوال است. اين نوع حرکت کاملاً نشان مي دهد که واقعاً اين نوع موضعگيري ها، براساس اغراض حزبي، سياسي و خطي است، وگرنه دولت ها همه اسلامي هستند و بوده اند و در نظام جمهوري اسلامي، تحت نظر ولي فقيه به وجود آمده، مردم راي داده اند و بايد حمايت ما از دولت ها يکسان باشد و اين قدر ميان آنها تفاوت نباشد. اين سوالي است که همه مردم ما دارند. بايد به نکته اي اشاره بکنم و آن اين که بعضي از آقايان اصلاً مبنائاً براي راي مردم ارزشي قائل نيستند و ريشه اين نوع موضعگيري هاي تند به اين مبناي تفکر سياسي برمي گردد که اصلاً سهمي و ارزشي براي راي و انتخاب مردم در مسائل سياسي و اجتماعي قائل نيستند. لذا بي پروا به دولت منتخب مردم حمله مي کنند.
مي شود گفت اين تفکر که براي راي مردم ارزشي قائل نيست، همتراز و همراستاي همان تفکري است که معتقد است مردم را، ولو به زور و شلاق بايد به بهشت هدايت کرد؟
بعضي ها تفکرشان اين است که ما چوپان هستيم و مردم گوسفند هستند و چوپان بايد به ضرب شلاق، اين گوسفندان را هدايت کند و امورشان را ساماندهي کند. بعضي از اين آقايان چنين تفکري دارند و خودشان را چوپان و مردم را گوسفند تلقي مي کنند، درحالي که تفکر حضرت امام(ره) اين نبود و تفکر مقام معظم رهبري هم اين نيست. زيرا اين بزرگان براي راي و نظر و انتخاب مردم بسيار ارزش قائل هستند. حضرت امام(ره) فرمودند ميزان راي ملت است و مقام معظم رهبري هم فرمودند انتخابي که برخاسته از راي مردم باشد، قدرتي مي آورد که آن قدرت محترم است و مخالفت با آن، حرام شرعي است. بنابراين اين مبنا که راي مردم هيچ ارزشي ندارد، به همان جا منتهي مي شود که ما همه کاره ايم و بايد با ضرب شلاق مردم را به بهشت ببريم. درحالي که آن بهشتي که با زور و شلاق باشد، اصلاً بهشت نيست.
خود کلمه اسلام و مسلمان از ريشه سلم است، يعني صلح، صفا و دوستي و اينها اصلاً با خشونت نسبتي ندارد. خداوند رحمان و رحيم است، بنابراين حکومت اسلامي و عالم اسلامي هم بايد بيش از آن که مظهر قهر و غضب خداوند است، مظهر عطوفت و رحمت و مهرباني خداوند باشد. براين اساس، جامعه اسلامي جامعه اي است که براساس دعوت و انتخاب و معرفت مردم راه خودشان را انتخاب کند. اين ديدگاه بزرگاني مانند حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري است.
□ روزنامه ايران
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.