- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
به یاد "سید محمود طالقانی"، روحانی انقلابی اما نواندیش
نواندیش- رضا امیری: این روزها و سال ها بحث انقلابی بودن یا نبودن مدام در رسانه ها و حتی از زبان برخی از چهره های مدعی پرچمداری انقلاب شنیده می شود، گاهی برخی حتی انقلابی بودن را با تندروی و انجام کارهای عجیب و غریب اشتباه می گیرند، در این بین چه بسیار بودند چهره های انقلابی اصلی که همزمان مصداق روشن اندیشی هم به حساب می آمدند.
یکی از این روحانیون روشن اندیش و انقلابی آیت الله سید محمود طالقانی بود که اما او را ابوذر زمان می نامید، دیروز 19 شهریور سالگرد درگذشت ایشان بود حیف دیدیم که از این انسان وارسته یادی نکنیم.
طالقانی به سال 1289 خورشیدی در روستای گلیرد طالقان به دنیا آمد. وی آموزش ابتدایی را نزد پدر آغاز کرد و پس از آن تحصیل را در مدارس «رضویه» و «فیضیه» ی قم تا درجه ی اجتهاد ادامه داد و از استادانی همچون «عبدالکریم حائری» و «سید ابوالحسن اصفهانی» اجازه ی اجتهاد گرفت.
طالقانی پس از دریافت اجازه ی اجتهاد به سال 1318 برای تدریس در مدرسه ی «سپهسالار» راهی تهران شد. وی درست زمان کشاکش جنگ دوم جهانی وارد تهران شد و فعالیت های علمی، سیاسی و فرهنگی خود را جهت مبارزه با استبداد و مکتب های مادی آغاز کرد.
طالقانی پس از شهریور 1320 به دلیل علاقمندی به فعالیت های فرهنگی و تبلیغی «کانون اسلام» را تاسیس کرد. در جلسه های تفسیر قرآن کانون اسلام گروه های مختلف و به ویژه دانشجویان شرکت می کردند.
طالقانی همچنین به همراه مبارزان ملی گرا و مذهبی ها به فعالیت سیاسی پرداخت و یکی از حامیان نهضت ملی کردن صنعت نفت شد.
وی مشکل اصلی و اساسی جامعه ی ایران در زمان خودش را سلب آزادی و عنصر استبداد می دانست و در مسیر ارایه ی راه حل ابتدا به تبیین مفاهیم آزادی و استبداد پرداخت و سپس مقوله هایی چون حکومت مشروطه و مقیده و در نهایت نظام شورایی برای همه ی عرصه های زندگی اجتماعی انسان را مطرح کرد.
طالقانی در سال های 1342 تا 1357 به دلیل فعالیت های سیاسی بارها به زندان افتاد یا تبعید شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت مجلس خبرگان قانون اساسی درآمد. وی نخستین امام جمعه ی تهران پس از انقلاب بود.
طالقانی پیش از پیروزی انقلاب، نظام شورایی را مطرح کرد و در آستانه ی پیروزی و هنگام تدوین قانون اساسی، نظام شورایی را برای همه ی سطوح جامعه پیشنهاد داد.(1) وی سرانجام در 19 شهریور 1358 به دلیل عارضه ی قلبی چشم از جهان فرو بست.
طالقانی دارای مجموعه ی سخنرانی ها و نوشته های بسیار است. از آثار وی می توان به «ترجمه و توضیح بخشی از نهج البلاغه»، «پرتوی از قرآن» در6جلد، «اسلام و مالکیت» اشاره کرد. در زمینه ی شرح و توضیح نیز می توان از مقدمه و شرح کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» نوشته ی «علامه نائینی» یاد کرد.
یکی از برجسته ترین ویژگی های شخصیتی و علمی طالقانی تولید فکر و اندیشه ی دینی است. وی در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارای دیدگاه است که همین نیز متاثر از توجه ویژه ی وی به جامعه و فضای اجتماعی و فکری زمانه ی خود است.
اگر بخواهیم به صورت کلی برخی از چارچوب های فکری وی را مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم وی در اقتصاد معتقد به عدالت اجتماعی و برقراری قسط، در زمینه ی سیاسی معتقد به آزادی و الگوی شورایی و در رفتار اجتماعی، دارای نگرشی همراه با تسامح و مدارا است.
***دلایل عقلی و نقلی شورا
طالقانی برای اثبات نظریه ی خود در مساله ی شورا و به ویژه تاکید بر شورا در ساختار سیاسی از 2 دلیل عقلی و نقلی استفاده می کند. همچنین دلیل نقلی را نیز به 2 دسته ی قرآن و سنت تقسیم می کند؛ در نتیجه سه گانه یی مطرح می شود.
وی نخستین دلیل را جایگاه «عقلی» در شورا می داند به این معنا که حفظ و رعایت مصالح نظام در بسیاری از موارد جز به وسیله ی مشورت با خردمندان و متخصصان میسر نیست چرا که مشورت در امور بر همه ی کارگزاران و تصمیم گیران لازم است.
دلیل دوم وی برگرفته از«قرآن» است که در این زمینه به سه آیه از قرآن اشاره می کند؛ نخست آیه ی «و شاورهم فی الامر»( 159 سوره آل عمران)، دوم آیه ی «و امرهم شوری بینهم» (آیه38 سوره شوری) و سوم آیه ی 233 سوره ی بقره.
با توجه به آیات ذکر شده، به ویژه سوره های آل عمران و شورا، می توان نتیجه گرفت که مشورت در امور بر ائمه ی اطهار علیهم السلام و نایبان ایشان و همه ی مدیران و تصمیم گیران در نظام اسلامی لازم است.
دلیل سوم طالقانی برگرفته از «سنت» است که وی در این قسمت برای نمونه به سیره ی پیامبر اشاره می کند.
با پذیرش اصل مسلم اسلامی و قرآنی شورا، سوالی که مطرح می شود این است که با چه شیوه و معیاری باید مشورت کرد؟ به عبارت دیگر راه شور و مشورت در اسلام و قرآن یا متون دینی و سنت معصومان چگونه است. آیا ائمه و رهبران دینی شیوه یی خاص برای این امر در نظر گرفته اند که به همان شیوه در همه ی مکان ها و زمان ها، شور و مشورت صورت گیرد یا این که این مساله در شرایط زمانی و مکانی تغییر می کند؟
طالقانی شور و مشورت را در همه ی سطوح زندگی اجتماعی می داند و برخلاف پیشینیان خود مثل نائینی که شور و مشورت را در تشکیل مجلس می دانست، آن را به پارلمان محدود نکرد و معتقد بود که اصل قرآنی در تمام سطوح زندگی مردم لازم الاجرا است.
وی از شور و مشورت به نظام شورایی می رسد؛ نظامی که در تمامی عرصه های زندگی اجتماعی باید به آن شیوه عمل کرد. بر همین اساس شورا در افتای مراجع و مجتهدان، مجلس شورای ملی و شوراهای محلی (شهر و روستا) را پیشنهاد می کند.
*** آزادی و استبداد
در دایره ی واژگانی آثار و اندیشه های طالقانی 2 واژه ی استبداد و آزادی از پر کابردترین و مهمترین واژه ها هستند. طالقانی با تاثیر از کواکبی متفکر برجسته ی سوری 2 مقاله ی «کواکبی و استبداد» و «طبایع الاستبداد کواکبی» را نوشت. بی شک کتاب «طبایع الاستبداد و مصارع الاستعباد» اثر کواکبی یکی از آثار مهمی است که در تاریخ اندیشه ی دینی ضمن ارایه ی مباحث تحلیلی از ماهیت استبداد، یک تئوری ضد استبداد دینی و سیاسی را بر اساس مبانی اسلام و آیات قرآنی می پروراند.
یکی دیگر از اندیشمندانی که طالقانی بر کتابش مقدمه و توضیح نوشت، علامه ی نائینی نویسنده ی «تنبیه الامه و تنزیه المله» بود. علامه ی نائینی در این کتاب حکومت استبدادی را به حکومت های «تملکیه»، «استبدایه»، «استعبادیه»، «اعتسافیه»، «تسلطیه» و «تحکیمیه» تقسیم بندی می کند.
طالقانی در حوزه و عرصه ی اندیشه ی سیاسی معتقد است که نظام سیاسی در کشورها به ویژه حکومت اسلامی بر 2 رکن اساسی آزادی و برابری (مساوات) استوار است.
وی آزادی را، آزادی از اراده ی دیگران تعریف می کند و معتقد است که پیشرفت شگفت انگیز حکومت اسلامی در صدر اسلام از اجرای آزادی سرچشمه می گرفت.
طالقانی آزادی و تحمیل نکردن اندیشه را از اساس مورد تاکید اسلام می داند. وی در برخی از نوشته های خود معتقد است که اگر یک مکتب، مذهب یا نظام سیاسی آزادی اندیشه و فکر را محدود کند یا اندیشه ی خدادادی را از او بگیرد، آن مکتب و مذهب ضد انسانی است.
***اقتصاد در اندیشه ی طالقانی
یکی از دغدغه های جدی طالقانی از سال 1327 که کتاب «اسلام و مالکیت» را نوشت، مسایل اقتصادی بود. وی در تفسیرها، سخنرانی ها و مصاحبه ها اهمیت امر اقتصادی را با روش مدرن و علمی بیان کرد.
در واقع طالقانی نخستین روحانی است که به مساله ی اقتصاد با روش جدید پرداخته است. پس از وی آیت الله «سید محمدباقر صدر» کتاب «اقتصاد ما» و شهید مطهری کتاب «بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی» را نوشتند، هر چند کتاب شهید مطهری منتشر نشد.
طالقانی صریح و شفاف نظراتش را در رابطه با اساسی ترین مبانی اقتصاد جهان بیان کرده است. این مبانی شامل سرمایه داری، استثمار، قسط، ربا و مالکیت است که چارچوب نظری اقتصاد اسلامی را در دیدگاه طالقانی بیان می کند.
در واقع طالقانی با بیان دیدگاه های خود، دارای یک مکتب اقتصادی است که کم و بیش دیدگاه های وی در بخش اقتصادی قانون اساسی هم تجلی یافته است.
***روشنفکری دینی
قرائت و روایت هایی که نسبت به روشنفکری دینی می شود بیشتر از زاویه ی ارتباط میان 2واژه «روشنفکری» و «دینداری» است که خود موجد این خوانش های متفاوت نسبت به آن شده است. در واقع روشنفکر دینی تعادل لازم بین مذهب و جامعه ی مدرن را ایجاد می کند.
«غلامعباس توسلی»، روشنفکری دینی قبل از انقلاب را به سه دسته تقسیم می کند؛ دسته ی نخست «جریان مشهد»، دسته ی دوم «جریان پاریس» و دسته ی سوم «جریان تهران» است که به نوعی ادامه ی همان فعالیت های جریان مشهد بود و طالقانی را جزو جریان تهران می آورد.
از طرفی باید یادآور شد روشنفکران مذهبی از شریعتی تا انجمن اسلامی مهندسین و بسیاری دیگر از روشنفکران دینی خود را متاثر از طالقانی می دانند و معتقدند که ایدیولوژی و تفسیر قرآن وی روی آنها بسیار تاثیر گذاشته است.
طالقانی در تفسیر «پرتویی از قرآن» سعی کرده است قرآن کریم را در صحنه ی زندگی و جامعه ی بشری از زوایای شخصی تا اجتماعی و سیاسی وارد کند. این امر نشانگر توجه به مقتضیات زمان است که یکی از شاخصه های اصلی روشنفکران دینی است.