- تاریخ برگزاری کنکور سال ۱۴۰۴ مشخص شد
- وزارت آموزش و پرورش این فرهنگیان بازنشسته را مجددا به کار دعوت کرد
- گیلانشاه خالدار منقرض شد / وداع با پرنده ناب حیات وحش ایران + عکس
- تجمع جمعی از معلمان بازنشسته مقابل مجلس / جزئیات مطالبات فرهنگیان
- پیش بینی آب و هوای تهران در ۳ روز آینده
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- پیش بینی هواشناسی از وضعیت آب و هوا فردا سه شنبه ۲۹ آبان
- ۶ مرحله بهره مندی معلمان از رتبه بندی + جزئیات و لینک
- روز جهانی مرد ۱۴۰۳ چه روزی است؟ هدف از روز جهانی آقایان
- حقوق این پرسنل آموزش و پرورش در سال آینده افزایش می یابد
آینده علم در ایران در گفتوگو با نجفقلی حبیبی: توسعه دانشگاهها باید در عمق باشد تا در سطح/ امروز فارغالتحصیلان دستهدسته مهاجرت میکنند؛ این یک فاجعه است
دکتر نجفقلی حبیبی که مدرک دکتری خود را در رشته فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه تهران در سال ۱۳۶۶ دریافت کرد پس از انقلاب اسلامی وی ریاست دانشگاههای الزهرا، تربیت مدرس و دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران را به عهده داشته است. او همچنین اولین رئیس دانشکده علوم قضایی بود که در سال ۱۳۶۲ راه اندازی شد. وی از سال ۱۳۷۶ تا سال ۱۳۸۴ رئیس دانشگاه علامه طباطبایی بود. از همین رو در گفت وگویی درباره آینده علم در ایران و چشم انداز توسعه علمی می گوید: امروز شنیده می شود که فارغ التحصیلان کشور دسته دسته به خارج از کشور می روند، این یک فاجعه است و بزرگترین ثروت ملی ما جوانان تحصیلکرده ما بود که این ثروت را رها کردیم. یا اقتصاد نامناسب یا فضای فرهنگی نامناسب یا هر چیزی که هست باعث شده این ها بروند و باید برایش فکری کرد. باید تلاش کرد و راهی پیدا کرد تا جوانان همین جا مشغول تحصیل و اشتغال بشوند و امکانات ادامه تحصیل و کسب دکتری و مدارج عالی را فراهم کرد چون زیرساخت های کشور برای اخذ این مدارج کاملا آماده است.
متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا آینده با دکتر حبیبی را می خوانید:
پیش بینی شما در مورد توسعه علم در کشور ما چیست و در مقایسه با سایر کشور های خاورمیانه در چه وضعیتی قرار داریم؟
توسعه دانشگاه ها از نظر کمی تقریبا در سال های اخیر تا حدودی محدودتر و جمع و جورتر شده
توسعه دانشگاه ها بیشتر باید در عمق باشد تا در سطح
باید مراکز فنی و حرفه ای توسعه پیدا کنند
من کمی از فضا دور شده ام و شاید نظرم چندان به روز نباشد. به نظر من باید دو سه مساله را با هم دید؛ یکی توسعه دانشگاه ها از نظر کمی که تقریبا در سال های اخیر تا حدودی محدودتر و جمع و جورتر شده و بهتر شده است. متاسفانه به هر دلیلی در همه جای کشور دانشگاه درست شده بود بدون اینکه نیازسنجی شود یا اساتید مورد نیاز وجود داشته باشند. این شرایط وضعیت خوبی ایجاد نکرد. با اینکه همه ما دوست داریم دانشگاه ها توسعه پیدا کنند ولی این توسعه بیشتر باید در عمق باشد تا در سطح. از یک طرف جوانان به تحصیل علاقه مند هستند و شاید تحصیل را امکانی برای اشتغال می دانند و همین یک زنگ خطر است. چون باید مراکز فنی و حرفه ای توسعه پیدا کنند تا بسیاری از جوانانی که به دنبال کسب تخصص برای رسیدن به اشتغالی مناسب هستند از این طریق وارد فضای آموزشی شوند. باید مدارس فنی و حرفه ای و آموزش گاه های حرفه ای برای سطوح بالاتر از دیپلم توسعه پیدا کنند تا جوانان از این طریق تخصصی کسب کنند. کشور به این حد از معلومات و تکنیسین ها احتیاج زیادی دارد. با توسعه این مراکز می شد از توسعه بی مورد دانشگاه ها جلوگیری کرد.
امروز شنیده می شود که فارغ التحصیلان کشور دسته دسته به خارج از کشور می روند، این یک فاجعه است
بزرگترین ثروت ملی ما جوانان تحصیلکرده بود که این ثروت را رها کردیم
در دانشگاه ها نیز باید به تحصیلات عمق داده شود و هیچ شکی در این موضوع نیست. البته من اطلاع دارم که این مسیر جریان دارد و من در این خصوص بدبینی ندارم. مساله بعدی فرهنگی است و مساله اشتغال جوانان و مسائل اقتصادی کشور همه تاثیرگذار هستند. امروز شنیده می شود که فارغ التحصیلان کشور دسته دسته به خارج از کشور می روند، این یک فاجعه است و بزرگترین ثروت ملی ما جوانان تحصیلکرده ما بود که این ثروت را رها کردیم. یا اقتصاد نامناسب یا فضای فرهنگی نامناسب یا هر چیزی که هست باعث شده این ها بروند و باید برایش فکری کرد. زمانی گفته می شد اجازه بدهید بروند ولی این حرف صحیحی نیست و بنیادی ندارد. باید تلاش کرد و راهی پیدا کرد تا جوانان همین جا مشغول بشوند و امکانات ادامه تحصیل و کسب دکتری و مدارج عالی را فراهم کرد چون زیرساخت های کشور برای اخذ این مدارج کاملا آماده است.
چرا مدیریت عالی کشور تدارکی نمی بیند تا این جوانان با امیدواری در کشور بمانند؟
در مورد کسب تجربه و رسیدن به شغل نیز امکانات وجود دارد. من هم این نگرانی را دارم و می بینم که جوانان کشور را خالی می کنند. جوان بزرگترین ثروت کشور است. چه خانواده و چه دولت جوانان را از شش هفت سالگی نادیده می گیرند، برای جوان هزینه می شود تا به مقطع لیسانس و فوق لیسانس برسد و وقتی باید سودی بدهد و منفعتی عاید کشور و خانواده بکند به راحتی از کشور خارج می شوند. این مهم است که چرا مدیریت عالی کشور تدارکی نمی بیند تا این جوانان با امیدواری در کشور بمانند و خدمات مورد انتظار را به جامعه برسانند؟! این مساله مهمی است و دولت باید به سرعت و با قدرت تمام امکانات لازم برای جذب جوانان در داخل و نگه داشتن آنها را فراهم کند. برخی از این جوانان بعد از مهاجرت موفق نمی شوند و آنجا هم آوارگی هایی دارند و با مشکلات اقتصادی و اجتماعی و از همه بدتر مشکلات روحی روبرو هستند. برخی بعد از رفتن واقعا از زندگی ساقط می شوند. این ها همه خسارت است. من انتظار دارم مسئولین بیش از هر چیزی به مساله مهاجرت جوانان توجه کنند و با رفع موانع علمی و اقتصادی و اجتماعی مانع از رفتن جوانان شوند. کشور ما از نظر جغرافیایی وسعت و تنوع دارد و جای توسعه وجود دارد.
به گفته یکی از اساتید بالای ۲۰۰ هزار نفر از فارغ التحصیلان ما در یکی از یکی از دانشگاه های کانادا جذب شده اند. اگر این نکته حقیقت داشته باشد مایه تاسف است. بنابراین همه باید بر این موضوع متمرکز شوند و باید تمامی بخش های آموزشی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کشور با همکاری هم برای فراهم آوردن امکانات جذب دانشجویان در داخل تلاش کنند. دانشگاه های ما به این جوان ها احتیاج دارند. این جوان ها با زحمت اساتید تربیت شده اند و این حجم از مهاجرت خسارت بزرگی است. اما این مساله به تدبیر سیاسیون کشور بستگی دارد. قبل از هر چیزی آنها در این قضیه مسئول هستند. چون اولین دلیل کوچ جوانان ما تدابیر سیاسیون در دهه های است.
_ همانطور که اشاره کردید متناسب با جمعیت متقاضی تحصیلات عالی، دانشگاه های زیادی احداث شد ولی در مقابل در بخش اشتغال کشور موفق به جذب این جوان ها نشدیم. به ویژه در پست های دولتی و مدیریتی از این جوانان و فارغ التحصیلان کمتر استفاده شد. این خلا بسیار احساس می شود.
با نگاه ایدئولوژیک به جوانان نگریستن، مشکلاتی ایجاد می کند
باید دیدمان را نسبت به جوانان وسیعتر کنیم
آیا در سپردن مسئولیت ها تنها به گروه های خاصی نظر می شود یا تخصص ملاک است؟
با نگاه ایدئولوژیک به جوانان نگریستن، مشکلاتی ایجاد می کند، اینکه این فرد با ما نیست یا با ما هست مشکلاتی ایجاد می کند. اینکه با ما نیست یعنی خسارت فوق العاده ای وارد شده و می شود. ولی این جوان فرزند این مملکت است و در دامان همین کشور و در همین فضای اجتماعی و فرهنگی رشد کرده است و اگر اشکالی وجود دارد او مقصر نیست. این نوع نگاه به جوانان همواره موجب ایجاد دردسر و خسارت است. در کشور های دیگر هم به همین صورت است. وقتی بلوک شرق کمونیستی بود آنها هم به همین صورت نگاه می کردند. باید دیدمان را نسبت به جوانان وسیعتر کنیم به طوری که او را جوان ایرانی و فرزند این مملکت ببینیم. این جوانان هر فکر و عقیده ای دارند از همین کشور گرفته اند و قطعا مقصر ما هستیم اگر که فکر این جوان امروز با ما نمی خواند و باید تقصیرات خود را به گردن بگیریم و به گونه ای جبران کنیم. این چیزی است که باید حکومت و متولیان فرهنگی کشور در مورد آن تلاش کنند و ببینند برای جذب جوانان چه راه هایی وجود دارد تا این جوانان در کشور بمانند. آیا در سپردن مسئولیت ها تنها به گروه های خاصی نظر می شود یا تخصص ملاک است؟ همین ها می تواند عامل اختلاف باشد. وقتی می گویید فقط چنین آدم هایی را می خواهیم بقیه که آنطور نیستند طرد می شوند و می روند و بخش بزرگی مهاجرت می کنند. این مساله اهمیت دارد و باید بتوانیم در مورد نگهداری جوانان فکری کنیم و در این موضوع کار کنیم تا حتی بعد از تحصیل در خارج نیز با اشتیاق به کشور بر گردند. باید این شوق را در دل این جوانان زنده نگه داشت و خدمت به کشور را به عنوان یک انگیزه عالی در ذهن جوانان بارور کرد. ما باید دیدمان را در مسائل زیادی تغییر بدهیم. کسانی که دست اندرکار قضیه هستند باید در این مسائل بیاندیشند. ما برای به ثمر رسیدن این جوانان بسیار هزینه کرده ایم و بعد در زمان ثمردهی، آنها را از کشور بیرون می کنیم. در حالیکه در این مرحله باید امکانات در اختیار جوان ها گذاشت تا براساس ذوق و شوق و توانایی شان بهره بگیرند و ثمر بخش باشند. مساله با ما هست یا با ما نیست مطلوب نبود.
بسیاری بر این عقیده هستند که در طرح های توسعه ای کشور کار علمی صورت نگرفته بود. به طور مثال در مساله کم آبی خوزستان در واشکافی مشکل به این نکته می رسیدیم که سدسازی های انجام شده در این منطقه کمتر علمی و مطالعه شده بوده و طرح های توسعه ای مرتبط به این پروژه ها چندان کارشناسی شده نبود. در صورتی که نیروهای متخصص و ماهری در دهه های گذشته تربیت شده ولی مورد استفاده قرار گرفته نشده است.
در تمام بخش های مدیریتی کشور باید از تخصص استفاده شود
متخصصان اداره سیستم را بر عهده ندارند
روش های اداره کشور در حوزه اقتصاد و فرهنگ و سیاست و… انحصاری و تنها در اختیار عده ای است
به بحث اول بر می گردیم بله ما باید راهی را باز کنیم تا از تخصص استفاده شود به ویژه در تمام بخش های مدیریتی کشور باید از تخصص استفاده شود. امروز شیرین کردن آب های شور جزو تکنولوژی های پیش پا افتاده دنیا است و بازار آن گسترش پیدا کرده و بسیاری از کشور ها این کار را انجام می دهند ولی ما انجام ندادیم. متخصصان اداره سیستم را بر عهده ندارند و از این نظر بهایی به توسعه علمی داده نمی شود. روش های اداره کشور در حوزه اقتصاد و فرهنگ و سیاست و… انحصاری و تنها در اختیار عده ای است و آن عده علاقه ای به خروج اختیارات از دست خود ندارند. این وضعیت در مدیریت عالی کشور فاجعه است. بایستی به توسعه تعاونی ها بها داده شود اما متاسفانه علی رغم تشکیل تعاونی های متعدد در سال های گذشته همگی آنها تعطیل شد و الان آنچه در اقتصاد ایران بیشتر رونق گرفته دلال بازی و واسطه گری است که به عنوان مثال محصول یک کشاورز زحمت کش را به قیمت ناچیز می خرند و با قیمت های گزاف می فروشند.
کدامیک از کشورهای خاورمیانه موفق به توسعه علمی شده است؟
در خاورمیانه چنین چیزی نداریم. یکی از این کشورهای کوچک حوزه خلیج فارس چه ظرفیت و چه جمعیتی دارد؟ این کشورها حتی خاک گلکاری خود را از مناطقی دیگر وارد می کنند چون خاکش شن و ماسه و شوره زار است. ولی تجار ما اجناس وارداتی را از این کشورهای کوچک می خرند و وارد کشور می کنند.