- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
ناگفته های مرعشی از تصمیم روحانی برای استعفا!
در روزهایی که دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران پس از 25 سال تغییر کرده است، میزبان سیدحسین مرعشی، دبیرکل جدید این حزب بودیم و حکومت داری روحانی و رئیسی، ارز 4200 تومانی، رفتار ترامپ و بایدن، بحران اقتصادی 17 ساله ایران و ... محورهای این گپ و گفت بود.
به گزارش اقتصاد نیوز، مرعشی از لزوم استعفای حسن روحانی پس از خروج آمریکا از برجام گفت و از کنار گذاشتن و کم شدن اختیارات اسحاق جهانگیری در دولت دوازدهم انتقاد کرد.
خلاصه گفتوگوبا سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران را در ادامه بخوانید؛
ما در جمهوری اسلامی تا الان اصرار داریم که رای مردم باید تعیین کننده باشد و همه تصمیماتی که مخالفان مرحوم آیت الله هاشمی و مخالفان اصلاحات گرفتند و همه تصمیماتی که جبهه اصلاحات گرفتند، اگر با رای مردم پشتیبانی نمی شد هیچ اتفاقی نمی افتاد.
روزنامه کیهان زمانی که مطلب می نویسد باید مطالبش را جدی گرفت چون بدون پشتوانه نیست، در آن زمان هم یادداشتی نوشته بود که آقای خاتمی رای دارد ولی کاندیدا نمی شود چون نمی خواهد در پرونده اش رد صلاحیت ثبت شود، آقای هاشمی تایید صلاحیت می شود ولی رای ندارد و به همین علت کاندیدا نمی شود اما زمانی که آقای هاشمی کاندیدا شد علی رغم پیش بینی حسین شریعتمداری در کیهان ایشان رد صلاحیت شدند.
اصلاح طلبان و مجموعه ای که آماده شده بودند تا از ریاست جمهوری آقای هاشمی دفاع کنند همه توافق کردند از آقای روحانی حمایت شود. یک اشکالی اصلی که به این موضوع وارد است، این است که دوستان ما هیچ نشستی با آقای روحانی نداشتند و هیچ شرطی نگذاشتیم و منطق سیاسی این حمایت قوی نبود.
آقای روحانی در مقابل آقای جلیلی بود، آخرین دبیر شورای امنیت ملی در زمان آقای احمدی نژاد آقای جلیلی بودند و رقابت بین آقای جلیلی و آقای روحانی یک رقابت معنادار بود و به همین دلیل اصلاح طلبان، شخص آقای خاتمی و شخص آقای هاشمی رفسنجانی روشن و قاطع از آقای روحانی حمایت کردند که ایشان بیاید و کشور را از ذیل فصل هفتم شورای امنیت خارج کند و آقای روحانی در دور اول ریاست جمهوریشان به شایستگی اینکار را انجام دادند.
ما آقای روحانی را در مهم ترین موضوع کشور مسلط تر و مصمم تر از عارف می دانستیم.
سال 96 بنده از کسانی بودم که فکر می کردم آقای روحانی نقش تاریخی خودشان را ایفا کردند و دلیل ندارد این سرمایه ای که در آقای روحانی جمع شده بود را به سادگی از آن و صرفا برای ریاست جمهوری استفاده کنیم.
آقای روحانی اگر برای دور دوم کاندیدا نمی شد یکی از شخصیت های معتبر، جا افتاده و صاحب نفوذ ایران بود، الان هم شخصیت معتبری است ولی آن نفوذ اجتماعی که می توانست داشته باشد را امروز ندارد و حتما می شد تغییراتی را به وجود آوریم منتهی این چیزی نبود که بدون توافق آقای روحانی شدنی باشد. آقای روحانی می خواستند دور دوم ریاست جمهوریشان را داشته باشند و بتوانند از دستاوردهایی که در دور اول پایه گذاری شد (برجام)، برای اصلاحات اقتصادی مورد نظرشان استفاده کنند.
آقای روحانی زمانی که مطرح بودند ما به آقای جهانگیری هم اصرار کردیم که کاندیدا باشند چون 2 هدف داشتیم؛ یکی اینکه اگر به هر دلیلی شورای نگهبان آقای روحانی را ردصلاحیت کرد (چون شورای نگهبان به کسی پاسخگو نیست، وقتی آقای هاشمی رد صلاحیت می شوند هر کسی ممکن است رد صلاحیت شود کما اینکه در دوره های قبل هم برای دور دوم ریاست جمهوری ما همیشه این دغدغه را داشتیم.) ما گزینه دیگری داشته باشیم.
ما می توانستیم اصلاحات اقتصادی را پیش ببریم ولی اتفاق غیر قابل پیش بینی که افتاد این بود که علی رغم همراهی بسیار صمیمانه آقای جهانگیری با آقای روحانی در مبارزات انتخاباتی 1396 و علی رغم حضور مقتدرانه، خالصانه و همراهی بی نظیری که ایشان با رئیس خودش داشت، آقای روحانی دقیقا در عکس آن عمل کرد یعنی در دولت اول که بیشتر مدیریت دولت را به آقای جهانگیری واگذار می کرد، در دور دوم ریاست جمهوری کاملا آقای جهانگیری را از تصمیم گیری های مهم دولت حذف کرد.
اساس مشکلات اقتصادی ایران این بود که اولا با تغییر دولت در امریکا و گرفتن جای دموکرات ها توسط جمهوری خواه ها، آقای ترامپ یک اشتباه تاریخی کرد که تا امروز جهان با ضایعات این تصمیم مبارزه می کند. خروج آقای ترامپ و امریکا از برجام اتفاق عجیبی بود البته امریکا با خیلی دیگر از پیمان ها اینکار را کرد مثل پیمان آب و هوایی پاریس ولی در مورد ایران به طور خاص، این ضربه زیادی به دولت آقای روحانی زد که بخشی از آن می تواند ریشه های داخلی هم داشته باشد.
از نظر من مهم ترینش این بود که قبلا هم در جمع دوستان سیاسی مان گفته بودم زمانی که دیپلماسی شکست خورد دلیل نداشت در ایران با همان دولتی ادامه دهیم که سیاستش دیپلماسی است.اگر ملی فکر می کردیم و اگر رهبری صلاح می دانستند بعد از این اقدام خصمانه ای که امریکایی ها و بی عرضگی که اروپایی ها کردند، باید در ایران دولتی متناسب با آن فضا مستقر می کردیم، دلیل نداشت دولتی که شعار و سیاستش گفت وگو است و طرف های مقابلش این گفت وگو را ترک کردند.می توانست استعفا دهد. ما باید به کشور فکر کنیم، ما باید به مردم فکر کنیم، اینکه بگوییم دولت آقای روحانی آمده است و یک سال هم از دور دومش بیشتر نگذشته است ولی ترامپ تمام بازی را بهم زده است و اروپایی ها هم بی عرضگی کردند پس این یعنی ما باید صبر کنیم تا دوره ایشان تمام شود؟من به رهبری گفتم و شنیدم که آقای روحانی هم با رهبری مطرح کرده بودند اما رهبری در آن مقطع صلاح ندانستند.