۱۱ نشانه رابطه یک طرفه براساس نظر مشاور روانشناس چیست؟!

یکی از مهم ترین نیازهای بشریت و انسانها، ارتباط برقرار کردن و رابطه سالم داشتن است. با ارتباط برقرار کردن است که می توان زندگی بهتر یا حتی بدتری داشت.

مطب روانشناسی

برای مثال اگر شما در رابطه ای هستید که با آن احساس امنیت می کنید طبق نظر مشاور قبل ازدواج و دانسته ها؛ طبیعتا احساسات و هیجانات سالم و خوشایندی را تجربه می کنید و برعکس آن، اگر در رابطه ای ناسالم باشید احساسات ناخوشایندی را تجربه میکنید که می تواند برای شما آسیب زننده باشد و نسبت به خود بدبین شوید. به علت مهم بودن روابط انسانی؛ در این مقاله قصد داریم تا به 11 نشانه رابطه یک طرفه بپردزایم و شما را نسبت به خود و روابط تان آگاه کنیم. خیلی اوقات افراد روابط عاشقانه ناسالم و آسیب زننده ای را تجربه می کنند و تنها به علت ندانستن معنی عشق و دوست داشتن؛ آن رابطه را ادامه می دهند و نه تنها حس خوبی از آن رابطه نمی گیرند بلکه هر روز نسبت  به خود احساسات ناخوشایندی را تجربه می کنند و فکر می کنند که آنقدر که باید خوب و کافی نیستند.

بررسی 11 نشانه رابطه یک طرفه:

دکتر باقری

یک) شما همیشه آغاز کننده مکالمات هستید:  براساس نظر خانم دکتر نسرین باقری روانشناس خانواده، یکی از مهم ترین نشانه های یک رابطه سالم و پویا، برقراری ارتباط دو طرفه بین زوجین است و طبیعتا زمانی که دو نفر یکدیگر را به یک اندازه دوست داشته باشند خواهان این هستند که با هم زمان بیشتری را بگذارنند. چرا که تنها با صحبت کردن است که می توان به اطلاعات زیادی نسبت به یکدیگر دست پیدا کرد و به شناخت نسبی خوبی رسید. اگر همیشه این شما هستید که آغاز کننده هستید و پارتنر شما تلاشی برای این موضوع نمی  کند؛ این مورد یک خط قرمز است که باید به آن توجه کنید. انسانها، خواهان یک رابطه عاشقانه هستند تا سختی ها را در کنار شخصی به آسانی بگذرانند نه اینکه به دردها و سختی های آنها بیشتر از قبل اضافه شود. پس اگر شما در رابطه ای هستید که حال بد و احساسات ناخوشایند در آن بیشتر از حال خوب است بدانید که در رابطه اشتباهی هستید. البته باید به این نکته توجه داشت که افراد دارای روحیات مختلفی هستند و برای بررسی دقیق تر باید سایر موارد و جهات یک رابطه را در نظر گرفت.

دو) شما خواهان رابطه صمیمی تری هستید: صمیمیت به معنای شناخت، درک و پذیرش احساسات و هیجانات فرد مقابل است. صمیمت یعنی من به تو و آن چیزی که هستی و احساس می کنی، احترام می گذارم و به دور از قضاوت آنها را می شنوم و می بینم. اگر شما رابطه ای را تجربه می کنید که احساسات شما اعتباری ندارد و پذیرفته نمی شود به این معنا است که شما در یک رابطه غیر صمیمی هستید. برای اینکه یک رابطه به خوبی کار کند نیاز است که دو طرف برای آن تلاش کنند. اگر شما همیشه و تحت هر شرایطی کنار پارتنر خود هستید و او نیز قدردان این موضوع است اما در شرایط سخت کنار شما نیست و زمانی که غمگین یا خوشحال هستید، احساسات شما را کوچک می شمارد و با این جمله که " چندان هم مهم نیست" در شما احساس بی ارزش بودن ایجاد می کند؛ شما در رابطه ای هستید که صمیمیمت در آن وجود ندارد و این عدم صمیمت در انتها موجب انزوا و دوری می شود که می تواند رابطه را از بین ببرد.

سه) شما بیشتر اوقات در حال عذرخواهی کردن  هستید: هر رابطه ای برای خود دارای پستی یا بلندهایی هست و نمی توان گفت که همیشه اوضاع خوب است. اما براساس نظر مشاور روانشناس و تحقیقات انجام شده بر روی روابط سالم و ناسالم؛ می توان به این موضوع اشاره کرد؛ زوجینی که یک رابطه سالم را تجربه می کنند دارای مهارت حل مساله هستند. برای آنها مهم نیست که مقصر چه کسی است؟ بلکه برای آنها مهم این است که موضوع و سوتفاهم ها را حل کنند و به خود فرصت اشتباه کردن می دهند. آنها می دانند که یکدیگر را دوست دارند و اگر مشکلی پیش می آید از روی عمد نیست. به همین دلیل تنها به دنبال عذرخواهی نیستند آنها به دنبال جبران و حل کردن هستند نه به دنبال برنده یا بازنده! اگر شما در رابطه هستید که هر اشتباه و خطا مساوی است با آغاز یک بحران و این موضوع شما را تبدیل کرده است به یک انسان منفعل؛ بدانید که شما در رابطه درستی نیستید و این رابطه آسیب زننده است.

چهار) همیشه شما هستید که خود را  با برنامه های پارتنرتان هماهنگ می کنید نه او! یکی از مهم ترین علائم و نشانه های یک رابطه سالم این است که زوجین با یکدیگر همکاری می کنند و به این نکته توجه می کنند که بار رابطه و مشکلات تنها بر دوش یک نفر نیفتد. قبل از اینکه افراد در یک رابطه عاشقانه باشند و برچسب "زوج" برآنها زده بشود، دارای یک هویت مجزا و فردیتی هستند که نیاز به توجه و اهمیت دارد. هر فردی که در یک رابطه عاشقانه است دارای اهداف، اولویتها و ارزشهای منحصر به فرد خود است که باید به آنها توجه کند. طبیعی است که برای ادامه یک رابطه باید خودخواهی را کنار گذاشت و هم به اولویت های خود توجه کرد و هم به اولویت های پارتنر خود توجه کرد. اما برای یک رابطه نباید "خود" را کنار گذاشت چرا که این موضوع به تدریج موجب افسردگی در آن پارتنری می شود که همیشه از خود و علایق خود به نفع شریک عاطفی خود گذشته است.

مطب مشاوره روانشناسی

پنج) تلاشهای شما هیچگاه به چشم نمی آید: در یک رابطه سمی شما مدام به دنبال تلاش کردن و حل کردن مسائل هستید اما هیچگاه بابت آن کاری که انجام داده اید از شما تقدیر و تشکر نمی شود. دلیل این موضوع این است که شریک عاطفی شما آنقدری که شما به او اهمیت می دهید؛ به شما اهمیت نمی دهد. برای مثال این موقعیت را تصور کنید که یک موضوع برای شما بسیار مهم است اما برای طرف مقابل آنقدری که برای شما مهم است ضروری به نظر نمی آید پس طبیعتا آن شخص؛ تلاشهای شما را نمی بیند و حتی اگر کارهایی که انجام داده اید را برای او بشمارید؛ طبیعتا به شما خواهد گفت " مگه من ازت خواستم که انجام بدی ؟" و با این ادبیات این پیام را به شما منتقل می کند که کارهایی که انجام داده اید برای او مهم نیست.

شش) شما مدام دلیل های مختلفی برای رفتارهای آسیب زننده پارتنر خود می آوردید: گاهی اوقات عشق و احساسی که نسبت به شریک عاطفی خود دارید؛ موجب می شود تا چشمان تان را بر روی خواسته های خود ببندید و اگر دیگران به شما گوشزد می کنند که رفتار پارتنر شما درست نیست؛ با دلایل مختلفی سعی می کند تا رفتارهای اشتباه او را توجیه کنید.

تابع جماعت

هفت) شما همیشه نگران این موضوع هستید که او شما را ترک کند: انسانی را تصور کنید که خانه ای با چند آجر در دل صحرا ساخته است. این خانه گرچه از بیرون شبیه به یک خانه است اما طوری ساخته نشده است که از انسان در برابر سرما؛ گرما و شرایط دشوار محافظت کند. چرا که هر لحظه ممکن است این خانه خراب شود و سرنگون شود. براساس نظر آقای دکتر محمدرضا تابع جماعت و اطلاعات بدست آمده از مشاوره خانواده و تحقیقات انجام شده در این زمینه؛ یک رابطه ناسالم هم دقیقا مانند آن خانه است که افراد داخل آن احساس امنیت نمی کنند. بودن در یک رابطه ناسالم؛ همیشه با ترس و تنش همراه است و موجب می شود که زوجین احساس ناامنی کنند چرا که هر لحظه فکر می کنند که رابطه ممکن است از بین برود.

هشت) هدفهای او هدف های شما می شود! همانطور که در پاراگراف های بالاتر گفته شد؛ در یک رابطه ناامن، فردیت و هویت شخصی فدای ارزشها و هدفهای شخص مقابل می شود. هر شخصی قبل از همسر یا پارتنر بودن؛ یک انسان است که دارای اهداف و آرزوهای منحصر به فرد خود است که باید به آنها توجه کند. چرا که آن چیزی که انسان را زنده نگه می دارد هدف گذاری و تلاش کردن برای رسیدن به آنها است.

نه) احساس و ارزشهای او بر رابطه اثر می گذارد اما ارزشهای شما خیر! باور اشتباهی که در جامعه رواج دارد و بسیار شایع است؛ این موضوع است که زن و شوهر خوب؛ زوجینی هستند که احساس یکی بودن می کنند. این باور بسیار اشتباه است چرا که زوجین صمیمی احساس یکی بودن نمی کنند و آنها می دانند که هر کدام دارای احساسات و عواطف منحصر به فرد خود هستند و برای ادامه رابطه نیازی نیست که خود را تغییر دهند و شبیه به یکدیگر شوند. آنها با یکدیگر صمیمی هستند و نسبت به یکدیگر احساس دلبستگی می کنند نه وابستگی!

ده) او همیشه اولویت های بسیاری دارد و شما در صدر جدول اولویت ها قرار نمی گیرید: اگر می خواهید ببینید که پارتنر شما چقدر به شما اهمیت می دهد، ببینید که چقدر برای شما زمان می گذارد. در جهان امروز هر انسانی دارای دغدغه ها و استرس های مرتبط با زندگی و حرفه خود هست اما در دل اینهمه هیاهو و استرس، انسانها نیاز به حال خوب و آرامش دارند و طبیعتا اگر رابطه شما یک رابطه درست و صحیح باشد، شریک عاطفی شما ترجیح می دهد تا اوقات فراغت خود را با شما بگذراند. اما اگر اولویتهای او همیشه کار و مشغله است و شما در اولویت های بعدی قرار می گیرید این موضوع یک زنگ خطر است و به شما نشان می دهد که در رابطه ای هستید که اولویت پارتنر خود نیستید و باید فکری به حال رابطه خود بکنید چرا که ارزش شما، تجربه رابطه ای است که احترام ببیند و احترام بگذارید نه اینکه در برابر محبتی که ابراز میکنید چیزی دریافت نکنید!

یازده) زمانی که در حال برنامه ریزی برای آینده هستید به رابطه خود توجه می کنید اما پارتنر شما خیر! اگر شما در رابطه ای هستید که پارتنر شما آینده را در کنار نمی بینید، چرا اجازه می دهید تا "حال" خود را با او تقسیم کنید؟ اگر عشقی که به او دارید با عشقی که او نسبت به شما دارد در یک  سطح نیست، چرا به خود اجازه نمی دهید تا از این رابطه بیرون بروید و فرصت دیگری داشته باشید؟

سخن پایانی:

اگر بعد از خواندن این مقاله، متوجه شده اید که در رابطه عاشقانه ای هستید که تنها شما تلاش می کنید تا آن را نگه دارید نه شریک عاطفی شما، احتمالا زمان آن رسیده است که به خود اولویت دهید و کمی هم به خود توجه کنید. اگر شما نیز به این نتیجه رسیده اید که دوست ندارید تا در همچین رابطه ای باشید اما به علت دلایلی نمی توانید آن را تمام کنید یکی از بهترین و امن ترین کارها این است که به یک مرکز مشاوره مانند مطب روانشناسی انتخاب نو مراجعه کنید و اجازه دهید تا درمانگرانی آگاه و حرفه ای در کنار شما باشند. خیلی اوقات افراد به علت دلایل مختلف و فراوانی وارد روابط سمی و آسیب زننده می شوند؛ تنها به این دلیل که دلبستگی اولیه در آنها  به صورت امنی شکل نگرفته است. در بیشتر موارد دیدن واقعیت و آگاهی پیدا کردن می تواند خیلی از مشکلات را حل کند.  فراموش نکنید که مهم ترین مزیت یک رابطه این است که در انسان احساس ارزش و زنده بودن ایجاد می کند نه آسیب پذیری. تا به حال از خود پرسیده اید که چرا حاضر هستید تا به خاطر دیگران؛ به خود سخت بگیرید ولی حاضر نیستید تا اینکار رو برای خودتان انجام دهید؟ چرا حاضر هستید تا در رابطه ای باشید که ارزش واقعی شما دیده نمی شود و حتی به آن احترام گذاشته نمی شود؟ اما نمی توانید آن را تمام کنید و خودتان به ارزشهای تان احترام بگذراید؟ با پرسیدن این سوالات از خود می توانید تا حدودی متوجه شوید که هر چیزی علتی دارد و بهتر است برای آگاهی بیشتر از یک درمانگر خوب کمک بگیرید.