- ترامپ وزیر خزانه داری (وزارت تحریم) خود را معرفی کرد: اسکات بسنت کیست!؟
- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
راهبرد عبور از گرداب داعش
سعيد آقاعليخاني
در بحبوحه تلاطم هاي مربوط به خيزش هاي عربي که برخي آن را بيداري اسلامي و برخي ديگر بهار عربي مي دانستند، اين «محمد حسنين هيکل» روزنامه نگار برجسته مصري بود که در مصاحبه با الاهرام، براي نخستين بار رويدادهاي مهم جهان عرب را مقدمه اي براي سايکس- پيکوي جديد خاورميانه دانست. اگرچه اين داستان راه به افسانه مي زند که سرمارک سايکس، نماينده بريتانيا، قبل از تقسيم خاورميانه به سوريه، عراق، لبنان و فلسطين، خط کشي برداشت و خطاب به پيکو نماينده فرانسه گفت: «مايلم با اين خط کش شکل جديد خاورميانه را به شما نشان بدهم» اما آنچه عملاً اتفاق افتاد، تقسيم بندي سردستي منطقه با حفظ کانون هاي بحران و بدون توجه به واقعيت هاي قومي قبيله اي اين سرزمين ها بود.
هيکل در همان زمان بدرستي به اين نکته اشاره داشت که در معادلات امروز منطقه اين خط کش به دست نيروهاي افراطي منطقه خواهد افتاد. امروز داعش که مجموع کل نيروهاي آن بين هفت تا 10 هزار نفر برآورد شده، به بغداد و شهرهاي مهم مذهبي عراق چشم طمع دوخته است. داعش- يا به زعم خود ستيزه جويان سلفي: «خلافه الراشده»- اکنون وسعتي برابر با 38هزار کيلومتر مربع- معادل وسعت کشور پرتغال با سه و نيم ميليون سکنه- تحت اشغال دارد که علاوه بر تسلط برگذرگاه هاي راهبردي مرزي با سوريه، به يمن دلارهاي نفتي و ترانزيت قاچاق، به آلات و ادوات مدرني دست يافته است. از نگاه استراتژيست هاي امريکا، عراق امروز عملاً به سه بخش کردنشين، سني نشين و شيعه نشين تقسيم شده است و اگر وضعيت بغرنج فعلي پايان نپذيرد، عملاً سايکس - پيکوي جديد تحقق يافته است. «نچيروان بارزاني» نخست وزير دولت کردستان عراق اخيراً مدعي شد: «حالايک عراق قبل از اشغال موصل و يک عراق بعد از اشغال موصل داريم و من فکر نمي کنم که عراق بتواند به عنوان يک کشور متحد باقي بماند.»
اين سخن نزد حريفان منطقه اي عراق خريداران بسيار دارد، زيرا داعش اگرچه في نفسه فاقد توانايي لازم براي کسب اين حجم از موفقيت ها بوده اما آنچه اکنون قدرت پيشروي و تخريب تکفيري ها را بالابرده، استفاده از شکاف موجود البته در ميان طوايف عراقي و اختلاف برخي حکومت هاي عربي با حاکميت بغداد است. البته در مقطع کنوني اين امر که همه موفقيت هاي داعش را به کمک هاي مالي گزاف کشورهاي عربي منطقه احاله کنيم، چندان قرين به واقعيت نيست و بايد پذيرفت که موفقيت هاي نامبارک اين گروه تروريستي نشان مي دهد که طرح ملت سازي در عراق بعد از صدام به جد به مخاطره افتاده است. عقب نشيني غيرقابل توجيه واحدهاي نظامي عراق در مواجهه با داعش نشان مي دهد که اين ارتش در مسير تبديل شدن به يک ارتش ملي با هويتي واحد، دچار مشکل بوده است چنان که عناصر معارض آن در حملات اخير کمترين مقاومت را از خود نشان دادند و عناصر شيعي آن نيز در پافشاري بر جنگ در مناطق سني نشين ضرورت چنداني احساس نکرده اند.
نکته مهم ديگر آن است که نخبگان داخل و خارج عراق نيز بي آن که در مقطع کنوني «ناکامي در برقراري يک هويت ملي مشترک براي تشکيل ملت عراق» را عامل اصلي تاخت و تاز تکفيري ها بدانند تا به شکل تلويحي نشان دهند که عراق چند قوميتي و ساختار متکثر آن را به رسميت شناخته اند، با تاکيد صرف بر حفظ اماکن و بقاع متبرکه، ناخواسته بر همان احساسي دست گذاشته اند که داعش و حاميان منطقه اي آن با تلقين تدريجي آن در يک دوره زماني 8 ساله، موفق به واقعي نشان دادن آن شده اند. اين احساس نوعي قوم گرايي «عربي-سني» کاذب است که از آبشخور به اصطلاح «شکست اعراب سني از شيعيان» (از سال 2003 به اين سو) تغذيه مي شود و بر اين فرض کاملاً غلط استوار است که آنچه تاکنون رخ داده است نتيجه همپيماني و توطئه ميان شيعيان و غرب بوده است.
در چنين فضايي اگرچه ضرورت دارد که شيعيان عراق اهتمام ويژه اي به حفظ شهرهاي مقدس خود داشته باشند اما تاکيد اشخاص و مراکز تاثيرگذار شيعي چه در داخل و چه در خارج عراق بر نوعي انگيزه مذهبي براي مقابله با داعش بدون در نظر آوردن حفظ عراق (متشکل از همه اقوام و طوايف قومي و مذهبي) کاتاليزوري براي تثبيت نگاه مذهبي افراطي بر ناآرامي هاي اين کشور است.
اين امر در مقطع خاص و بشدت حساس کنوني نيازمند نهادينه شدن نوعي تفکر مشارکتي در ميان نخبگان و حاکمان عراق است و پروسه اي بلند مدت محسوب مي شود اما درمان عاجل وضعيت کنوني عراق نيازمند توجه به چند مساله است:
1- کم اهميت نشان دادن موفقيت هاي نظامي داعش، محتوم دانستن سرنوشت اين جريان به شکست قطعي و تمرکز صرف بر جنبه هاي تبليغي نظير لباس رزم پوشيدن فلان صاحب منصب و انکار عمق فاجعه اي که نيازمند ابتکار عملي عاجل است به بحراني تر شدن اوضاع خواهد انجاميد.
2- تاکيد بر حفط تماميت ارضي عراق و کمک به طرح ملت سازي اين کشور از طريق به حاشيه راندن شائبه هاي مذهبي و تاکيد بر ساختار چند قوميتي اين کشور، داعش و نيروهاي همسو با آن را خلع سلاح ايدئولوژيک مي کند و مانع از استفاده ابزاري برخي گروه هاي سني از مساله مذهب در منازعات پيچيده کنوني خواهد شد. بويژه اگر اين نگاه با انگيزه دادن به بخش هاي سني و کرد جامعه عراق نسبت به مشارکت جدي تر در ساختار حاکميتي عراق آينده باشد.
3- با توجه به پيشروي هاي روزافزون داعش، بحران عراق در وضعيت فوق العاده کنوني، راه حل داخلي ندارد و بيشتر شبيه به وضعيت مالي در زمان شورش نيروهاي افراطي اين کشور است. رويدادي که با مداخله عاجل نيروهاي خارجي به پايان رسيد تا در مراحل بعد زمينه هاي تکرار مجدد اين شورش برطرف شود. در صورت درخواست دولت قانوني نوري مالکي، ايران مي تواند بر اساس قاعده موازنه تهديد (استفان والت) راه را براي نوعي ائتلاف موقت با نيروهاي موثر بر رفع بحران و عليه نيروهاي داعش فراهم ببيند و اين مساله راهبردي معمول را در تعارض با حفظ موقعيت منطقه اي و ارزش هاي قابل دفاع خود نبيند.
*پژوهشگر امور خاورميانه
*روزنامه ایران
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.