- تصویر پربازدید از سحر دولتشاهی در حال ورزش در باشگاه (عکس)
- مجری معروف به خاطر پیروزی ترامپ از آمریکا رفت
- آهنگ نگرانتم - میثم ابراهیمی (موزیک ویدئو) + متن آهنگ
- چهره جدید فرحناز منافی ظاهر بازیگر پدرسالار (عکس)
- تشییع باشکوه ابراهیم قادری در مهاباد + عکس
- نقد فیلم گلادیاتور ۲ ( Gladiator II ) و نمرات آن
- تغییر شگفت انگیز چهره بازیگر سریال تلویزیونی «لحظه گرگ و میش» در فرانسه (عکس)
- رخنمایی بهنوش طباطبایی با تمی متفاوت (عکس)
- چکامه چمن ماه در ایران؛ بازیگر معروف جم تی به ایران برگشت
- مهراوه شریفی نیا و الناز ملک در پشت صحنه زخم کاری در استانبول / عکس
تاملی در فرهنگ ایرانی
مهمترین شاخصه هویتی ما ایرانیان و دیگر فارسیزبانان در خاورمیانه و آسیای میانه، فرهنگ قدرتمندی است که از دورترین نقاط تاریخ برخاسته و تا امروز تک تک ما نسل به نسل از آن صیانت و نگهداری کردهایم.
فرهنگ ایرانی تلفیقی زیبا و شگفت انگیز از هنر و هویت و ملیت و زبان است. فرهنگی که با وجود هجوم اقوام بیگانه در طی هزاران سال به ایران، نه تنها از بین نرفت که حتی مهاجمان را نیز مجذوب خود نمود.
طبیعتا یکی از دلایل این استواری فرهنگی ما، مکتوبات و کتابهایی است که طی هزاران سال توسط زعمای ایرانی نوشته شده و به یکپارچه ماندن و جلوگیری از فراموشی بخشهای مختلف فرهنگ ما، کمک کرده است.
در این مقاله میخواهیم به سه نمونه از این کتابها که در شکل گیری و پابرجایی فرهنگ ما نقشی اساسی داشتهاند، نظری بیافکنیم. با ما همراه باشید.
شاهنامه
عالیجناب فردوسی طوسی به تنهایی یکی از ستونهای قدرتمند فرهنگ ایرانی است. به نوعی که بنابر فرموده یکی از اساتید دانشگاهی، فردوسی با نگارش شاهنامه تا ابد منت بر سر ایران و ایرانی نهاد.
هیچ کتابی در هیچ کجای جهان نمیتواند همچون شاهنامه به رسایی و شیوایی شکوه و غرور و هویت یک ملت را به تصویر بکشد. شاهنامه بدون شک همانگونه که استاد شفیعی کدکنی فرمودند: شناسنامه ایران و ایرانی است.
بر هر ایرانی واجب و شایسته و بایسته است که شاهنامه را بخواند و در آن تعمق کند. شاهنامه از سه بخش بزرگ تشکیل شده است که به ترتیب از قرار زیر هستند:
1- بخش اساطیری
2- بخش حماسی
3- بخش تاریخی
بخش اساطیری درمورد تاریخ اساطیری ایران منطبق با سلسله افسانهای و اساطیری پیشدادیان است. بخش حماسی در ارتباط با تاریخ ایران در دوران سلسله افسانهای کیانیان است. در این بخش داستانهای مشهور رستم نیز ذکر شده است. و سرانجام بخش تاریخی آن شامل تاریخ ساسانیان است. هرچند بخش کوچکی نیز در آغاز این بخش درباره اواخر دوران هخامنشی و همچنین دوران اشکانی است. اما عمده مطالب در باب تاریخ ساسانیان است.
شاهنامه فردوسی بدون تردید یکی از مهمترین بخشهای فرهنگ ایرانی است. جایی که تاریخ و حماسه و فرهنگ و ملیت و هویت و زبان در هم تنیده شده و اثری جاودان خلق کرده است.
غزلیات حافظ
مگر میشود از فرهنگ گفت و یاد خواجه حافظ شیرازی نیافتاد؟ کسی که شرق و غرب عالم در مقابل اشعار او تعظیم کرده و کلاه احترام از سر خود برداشتهاند. حافظ نه یک فرد، که یک مکتب فکری است.
اهمیت حافظ تا آنجاست که گوته خود را شاگرد معنوی او قلمداد کرد و نیچه وی را بزرگ مرد تاریخ مشرق زمین خواند. هرچند که باز هم حق مطلب ادا نشده و بایستی دیوان حافظ را به عنوان یکی از شاهکارهای بی بدیل و تمام نشدینی تاریخ بشر نام نهاد.
غزلیات حافظ در جهان شهره هستند. با وجودی که زبان پارسی زبان ادبیات و شعر و تغزل است و شعرای بسیاری به شعرسرایی و غزلسرایی در ایران زمین پرداخته اند، اما هیچ یک به جایگاه حافظ دست نیافتهآند.
حافظ را باید بلندای ادبیات ایرانی دانست، چناچه در کتاب چنین گفت حافظ در این باره آمده است:
«بيگمان واژگان براي توصيف حضرت حافظ ناتوانند. چرا كه غزلياتِ خواجه قرنهاست که در هرکجا، عروسِ محفلِ ذوق و ادب و جادوي تسخیرکنندة اعتقاد و ایمانِ مردمان است. شعرِ حافظ را عالم و جاهل و عارف و عامی و فیلسوف و صوفي، زيرِ لب زمزمهكرده و در هر منزلي ابيات او، زينتبخشِ دلِ مردمان است. غزلِ حافظ افسونی است که همگان را از خردسال تا کهنسال، مسحورِ خویشتن نموده و افیونی است که عقل و دل را مدهوش ساخته است. كلام او همدردِ غمِ دردمندان و يگانه اميدِ دلدادگان است. كلامي كه در اوجِ تلخي، در اوجِ درد و در اوجِ غم، لذیذترین، شيرينترين و دلچسبترین شهد است، از براي دردمندان و درماندگان: اميد. در جهاني كه واژگان از براي توصيفِ عظمتِ كلامِ حضرتش، با شرم و آزرم سر خم ميكنند، تنها ميتوان گفت: اين است حافظ، يگانه هنرمندی بیهمتا در به کار بردن الفاظ و معنی.»
آری بی تردید خواجه حافظ شیرین را باید بزرگترین غزل سرای تاریخ دانست و غزلیات حافظ را باید بر روی چشم گذاشت و با احترام بدان نگریست. قرنهاست که ایرانیان در تمام اعیاد ملی و جشنها و روزهای مبارک، به دیوان حافظ تفال زده و در باب آینده خویش با وی مشورت مینمایند.
تاریخ طبری
به جرات میتوان گفت که تاریخ طبری یکی از مهمترین و عظیمترین کتابهای ماست. کتابی که در اصل توسط محمد بن جریر طبری از ایرانیانی که در مازندران زاده شد نوشته شده و اگر این مهم صورت نمیگرفت، ما امروز از بسیاری از بخشهای تاریخ و فرهنگ ایرانی ناآگاه بودیم.
طبری را صادق ترین مورخ تاریخ نام نهادهاند. چه او در نگارش این کتاب عظیم که 16 جلد دارد، هرگز سلایق شخصی، تعصبات ملی و دیدگاههای شخصی خویش را وارد نکرد و کوشید تا تاریخ را به همان گونه که شنیده بود، ثبت نماید.
او در این کتاب و برای نگارش این کتاب کوشید تا از تمام منابعی که در دست داشت بهره جوید. بسیاری از منابعی که او استفاده کرد امروز از بین رفته اند و اگر طبری آنها را مکتوب نمیکرد، برای همیشه در دل تاریخ نابود و فراموش میشدند.
تاریخ طبری بهترین منبع برای شناخت تاریخ ایران و سرزمینهای اسلامی است. همچنین در این کتاب مباحثی مهم در باب تاریخ شمال آفریقا، تاریخ روم و تاریخ چین نیز آمده است که مجموع اینها کتاب تاریخ طبری را به یکی از بهترین کتب تاریخی بدل کرده است.
بخش مهم تاریخ طبری در باب تاریخ ایران، یکی تاریخ دوره ساسانیان است که طبری با جزئیات و دقت آن را نگاشته و دیگری تاریخ ایران بعد از اسلام است که بسیار حائز اهمیت است. چرا که طبری خود در این دوره میزیست و مشاهدات خویش را نگاشته و به همین دلیل کتاب او در باب تاریخ ایران پس از اسلام به عنوان یک منبع و مرجع دست اول قلمداد میگردد.
سخن پایانی
ما ایرانیان همواره به فرهنگ غنی و پر بار خود مینازیم. فرهنگ ما متشکل از تاریخ و ادبیات و تمدنی منحصر به فرد است که در هیچ کجای جهان نمونه آن باشنده نیست.
لذا با کمک کتابهای نامبرده و بسیاری دیگر از کتب پارسی، ما بایستی بکوشیم که به کند و کاو در این فرهنگ پرداخته و فرهنگ آبا و اجدادی خود را بیش از پیش بشناسیم.