- سریعالقلم: سه سناریو پیش روی ایران است؛ توافق، جنگ و اعتراضات شدید داخلی یا ... | در ۱۲ روز گذشته حدود ۵۰ آتشسوزی در ۱۹ استان ایران رخ داده است!
- عارف: اگر جنگ را شروع کردند، پایانش با ما خواهد بود
- واکنش سخنگوی وزارت خارجه به خبر تعطیلی سفارت خانههای اروپایی در تهران
- کامران غضنفری نماینده تهران: باید بررسی کنیم حضور پزشکیان به نفع کشور است یا نبودش!
- ارزیابی تازه علی لاریجانی از احتمال مجدد جنگ و موضوع مذاکره با آمریکا
- کسانی که ایران را به قوم بنی اسرائیل تشبیه میکنند به دنبال آوارگی ملت هستند!
- رمزگشایی از حملات اخیر به پزشکیان
- سرلشکر رحیم صفوی: احتمال میدهم جنگ مجددی رخ بدهد؛ پس از آن، ممکن است دیگر جنگی رخ ندهد
- توییت ولایتی با هشتگ «آلاسکا» و «مردهزارچهره»: ملت ایران هیچگاه اجازه معامله بر سر امنیت ملیشان را نخواهند داد
- سلاح تازه تندروها علیه پزشکیان: حملات در مجلس به رئیسجمهوری با طرح «عدم کفایت»
برخي مسئولان ميخواهند نظام را سرنگون کنند!
روزنامه جمهورى اسلامى نوشت:
ميگويند برخي مسئولان ميخواهند نظام را سرنگون کنند، خون شهدا نميگذارد. اين را از زبانهاي مختلف شنيدهايم به عنوان طنزي تلخ اما بسان يک گزاره واقعي هم ميتوان به آن نگاه کرد. شرايط سخت که هر روز سياههاش بلندتر ميشود را در نظر آوريم. هرکدام اگر در کشوري ديگر اتفاق ميافتاد به تنهايي براي فروريختن نظام کافي بود اما اينجا شبکه شدن مصائب هم خشتي از بنا نمياندازد.
واقعا خدا به حرمت خون شهدا ايران را و انقلاب را حفظ کرده است و الا تدبير متوليان امور که نتيجهاي چنين نميتواند داشته باشد!
به همين روزها توجه کنيد؛ حذف ارز ترجيحي و کنار گذاشتن جبري بخشي از جامعه از مدار يارانه، طرح رتبه بندي معلمان - که جمعيتي بزرگ و بسيار جريانساز هستند - که هزار وعده دادند و يکي به نتيجه نرسيد و باز هم وعدهها نو ميشود. اما و اگر آوردن در حقوق کارگران آن هم در روز کارگر که سنت تجليل از آنان است.
بيتوجهي تمامعيار به بازنشستگان تأمين اجتماعي و ناديده گرفتن يک جمعيت 13 ميليون نفري، دعوت بازنشستگان به ازدواج در سال 1401 و فرزندآوري در همين سال، وضعيت خودروسازي، گرانيهاي بيحساب و کتاب در همه حوزهها، تورم افسارگسيخته که در تاخت و تاز مدام، نه اميد که برنامه کوتاهمدت مردم را هم زير پا له ميکند و... را مردم به حساب مسئولان ميگذارند.
بر همين اساس است که به آن طنز تلخ ميرسيم که در ابتداي مطلب بدان اشارت رفت. با اين شرايط نبايد آن را باز خواند بدون نگاه طنز؟
به اين سياهه اضافه کنيد چند پارهسازي ملت و بدگوئيها و تندگوئيهاي برخي، بدقلميهاي افرادي که با عناوين قابل احترام از ديگران بيحرمتي ميکنند. هک کردن سيستم نقد را با بد افزارهايي از جنس کلمات توسط برخي خود انقلابيپندارها را هم به حساب آوريد و سخنان برخي محترمين تريبوندار را که در اين شرايط شکننده، همه حواسشان به تاب و شکن زلف دخترکان گره خورده است و آن را امالمصائب ميپندارند و بخل آسمان را هم به آن گره ميزنند و... بدان بيافزاييد که جز تحريک جامعه اثري ندارد و... آيا به اين نتيجه نميرسيد که برخيها هرکاري ميخواهند ميکنند براي تخريب، اما خون شهدا نميگذارد؟
