- ترامپ: در خصوص ایران تحولات بسیار خوبی درحال رخ دادن است
- معاون علمی پزشکیان معاون اقتصادی خود را عزل کرد
- اسماعیلی: به دلیل نوع حادثه، بخشی از بدن شهید رئیسی همچنان در محل سقوط است
- واکنش زیدآبادی به سخنان جدید قالیباف: همهاش حرف دریغ از یک عمل!
- انتقاد قالیباف از نحوه مصرف درآمد ١١٩ میلیارد دلاری کشور در دولت احمدینژاد
- تعطیلات و مناسبت های مهم در تقویم خرداد ماه ۱۴۰۴ + تصویر
- دکتر ذاکریان: تناقض مواضع آمریکا برای گمراه کردن طرف ایرانی است
- پ.ک.ک منحل شد
- خلیج فارس؛ درسی که مردم میدهند و مسئولان باید بگیرند
- نام مریم میرزاخانی بر سر در خیابان ها و دانشگاه های فرانسه (عکس)
دکتر چمران آمریکایی، به خانهات برگرد!
جعفر شیرعلی نیا در كانال تلگرامى اش نوشت؛
این از شعارنوشتههایی است که پشت در اتاق دکترچمران در اهواز زده بودند!
داستان چمران داستان غریبی است. او زندگی بسیار متلاطمی داشت از زمانی که به نهضت خداپرستان سوسیالیست گرایش داشت تا زمانی که به آمریکا رفت تا زمانی که به لبنان رفت و پردهی پایانی زندگیاش در ایران پس از انقلاب. شاید اگر چمران ۳۱ خرداد ۶۰ شهید نمیشد روزهای بسیار سختتری در انتظارش بود، روزهایی که او را در یک تنگنای شدید سیاسی قرار میداد.
برخی انقلابیها دلایلشان را برای بدبینی به چمران کافی میدانستند.
او رفیق و وزيردفاع بازرگان و ازهمراهان بازرگان در سفر معروف به الجزایر و دیدارش با برژینسکی (مشاورامنیت ملی جیمیکارتر) در ۱۱ آبان ۵۸ بود.
سالها در آمریکا زندگی کرده بود. برای آنها که دشمن شریعتی بودند علاقهی فراوان و رفاقت چمران و شریعتی جرم بود. همچنین عشق چمران به امام موسی صدر که برخی او را مخالف امام معرفی می کردند و عامل شاه ايران در لبنان.
در کنار این موضعگیریهای سیاسیاش، انتقادش از برخی مسائل در سپاه، مخالفت با اعتبارنامهی حسن آیت در مرداد ۵۹ و... را هم اضافه کنید. حالا اگر او در فضای پرتنش پس از ۳۱ خرداد زنده میماند، معلوم نبود دچار چه تنشهایی میشد.
این تنشها حتی میتوانست پس از مرگ او نیز ادامه پیدا کند اما پیام امام (اول تير ۶۰) برای شهادتش شاید جرأت را از بسیاری از منتقدان چمران گرفت:
«او جنگجويى پرهيزكار و معلمى متعهد بود كه كشور اسلامى ما به او و امثال او احتياج مبرم داشت... هنر آن است كه بی هياهوهای سياسى و خودنمايی هاى شيطانى براى خدا به جهاد برخيزد و خود را فداى هدف كند نه هوى، و اين هنر مردان خداست.»
البته برخی نیز پشیمان شدند و دریافتند دلایلی که برای بدبینی به چمران داشتند کافی نبوده است و خدا میداند شبیه این دلایل، چه بسیار افرادی را كه از صحنه خارج نکرده است.
در جبههی جنوب، سپاه خوزستان به شدت با چمران اختلاف داشت. ابتدای جنگ و درزمان فرماندهی پرتنش بنی صدر برنيروهای مسلح، شمخانی فرمانده وقت سپاه خوزستان، جمله معروفی دارد: «ما يك دشمن داشتيم به نام عراق، يك مخالف داشتيم به نام ارتش و يك رقيب داشتيم به نام گروه چمران».
از سوی دیگر چمران اهل هياهو عليه مدعيان انقلابیگری نبود؛ اما در دست نوشتههايش حرفهايی كم اما بسيار جدی وجود دارد:
«گروهی ادعای انقلابی گری دارند. دیگران را غیرمنطقی، غیرانقلابی، لیبرال... قلمداد میکنند. در حالی که به سهولت میتوان دید ایشان بیش از هر دشمنی لطمه به انقلاب زدهاند، انقلاب ایران را به لب پرتگاه سقوط کشاندهاند، همه مردم را از انقلاب زده کردهاند.
هرجومرج و آشوب و بینظمی در نظر آنان، انقلاب معنی میدهد و تصور میکنند با بیبرنامگی و شعارهای تند و احساسات کور و کارهای غیرمنطقی میتوانند انقلاب را به پیروزی برسانند...
ما میگوییم باید با آمریکا مبارزه کرد، ولی نه در شعار و حرف، بلکه در عمل باید برنامه ریخت و آرام و مستمر و شبانهروزی کار کرد... ما نمی گوییم متخصص بی تقوا را بپذیرید، ولی می گوییم هر بیتقوایی را به صرف آن که ضد متخصصین است بر کاری که اصلا نمی داند نگمارید.
ما می گوییم متخصصین زیادی در این کشور هستند که تقوای آن ها به مراتب زیادتر از مدعیان انقلابی و تقوا است، به جرم آنکه آنها متخصص و غرب رفته هستند آنها را زیردست و زبون نکنید...
تقوا چیست؟ آیا ریش گذاشتن است؟ آیا ادعاهای گزاف بافتن است؟
کسانی ادعای تقوا می کنند که در نظر من بی تقواترین آدمها هستند. اسم اسلام و انقلاب را ضایع میکنند، دروغ، تهمت، شارلاتانی، زدوبند و حقه بازی، لجنمالکردن مردم بیگناه، شایعه دروغ ساختن و مخالفین خود را با قلدری و زرنگی از میدان به در بردن! اینها متقی نیستند...
ما را لیبرال، نوکر آمریکا، غربزده، متخصص بیتقوا و غيره میخوانند.»
از کتاب "حماسه، عشق و عرفان"