- مدیر شهرداری تهران: دوربینهای اماکن هک شده نه دوربینهای ترافیکی!
- جواد امام: تصمیمگیران آب، حسابداری و الهیات خواندهاند
- واکنش رسمی به شایعه استعفای رئیس جمهور و معاون اول
- شهروند اسرائیل از دوست دخترش برای ایران جاسوسی می کرد
- خطیبزاده: مذاکره با آمریکا در شرایط کنونی «مذاکره مسلح» خواهد بود
- رونمایی از کتاب خاطرات معاون اولی جهانگیری با سخنرانی ظریف، طیبنیا، نهاوندیان و لعیا جنیدی + زمان برنامه
- توضیح یوسف پزشکیان درباره انتصاب سقاب اصفهانی
- سیاستورزی فضیلتی مدنظر سید محمد خاتمی چیست؟
- دو مقصد موشکهای ایران در صورت حمله احتمالی اسرائیل
داستان نبش قبر 'حر رياحى' توسط شاه صفوى چه بود؟

خبرگزاری صدا و سیما: وقتى که شاه اسماعیل صفوی به کربلا مشرف شد نخست به زیارت سالار شهیدان رفت و آنگاه حضرت ابوالفضل علیه السلام و دیگر شهدای کربلا علیهم السلام را زیارت کرد. اما به زیارت حُر، آن آزاده روزگار که قبرش با قبر سالارش فاصله دارد، نرفت. پرسیدند: «چرا؟»
استدلال کرد که اگر توبه او پذیرفته شده بود از سالارش حسین علیه السلام دور نمیماند.
توضیح دادند که: «شاها! از آنجایی که او در سپاه یزید فرمانده لشکر بود و آشنایانی داشت پس از شهادت در راه حق و در یاری حسین علیه السلام بستگانش بدن او را با تلاش و با اصرار بسیار از میدان جنگ خارج ساختند ودر اینجا به خاک سپردند.»
شاه گفت: «من میروم با این شرط که دستور دهم قبر او را بشکافند و درون قبر را بنگرم اگر شهید باشد نپوسیده است و برای او مقبره میسازم. در غیر این صورت دستور تخریب قبرش را صادر خواهم کرد.»
پس از این تصمیم به همراه گروهی از علما، سران ارتش و ارکان دولت خویش، کنار قبر حر آمدند و دستور نبش قبر را صادر کرد.
هنگامی که قبر گشوده شد شگفت زده شدند چرا که دیدند پیکر به خون آغشته آن آزاده قهرمان پس از گذشت بیش از یک هزار سال صحیح و سالم است. زخمهای بی شمار گویی تازه وارد آمده و دستمالی نیز که سالارش حسین علیه السلام بر فرق او بسته و مدال بزرگی است بر پیشانی دارد.
شاه اسماعیل گفت: این دستمال از امام حسین علیه السلام است و برای ما مایه برکت و پیروزی بر دشمنان و مایه شفای بیماران. به همین جهت با دست خویش آن را باز کرد و دستمال دیگری بست، اما به مجرد باز کردن آن دستمال، خون جاری شد و هرگونه کوشش برای متوقف ساختن آن بی حاصل ماند.
به ناچار شاه همان دستمال را بر سر حُر بست و گوشهای از آن را به عنوان تبرک برداشت و خون هم متوقف شد. به همین جهت دستور داد برای او مقبره ساختند و مردم را به زیارت ایشان فراخواند.
مرقد حُرّ بن یزید ریاحی نزدیک منطقهای قرار دارد که به کمالیه معروف است. علت اینکه جنازه حر را به خارج از میدان معرکه منتقل کردند، این بود که قبیله او یعنی بنی تمیم، جنازه او را برداشت و به مکان فعلی آورد و به خاک سپردند.
به یزدان که گر ما خرد داشتیم کجا این سرانجام بد داشتیم
و شماهم این خرافات سلاطین صفوی رو باور میکنید؟ 

