- پادشاه بحرین در تماس با پزشکیان: مشتاق دیدار حضوریام
- پیشنهاد لاریجانی به ترامپ
- عذرخواهی تلویزیون بهخاطر پخش یک صحنه مستهجن
- محمد جولانی در کنار همسرش لطیفه دروبی در کاخ ریاست جمهوری (عکس)
- تصمیم سه کشور عربی در صورت حمله آمریکا به ایران
- دروغ سیزده یا دروغ اول آوریل چگونه مرسوم شد؟!
- آمریکا: ترامپ حاضر به دستیابی به توافق با ایران است اما اگر…
گفتگو کلید برون رفت از بحران ها!
نواندیش- محمد صادقی: تردیدی نیست آنچه این روزها در فضای کشور شاهد آن هستیم همه و همه از ضعف گفتگو و مفاهمه ناشی می شود، اگر روزی که از آشتی ملی گفته شد برخی به جای تاختن به این ایده و اینکه بگویند از کدام آشتی سخن می گویید، نسبت به انجام آن اهتمام می ورزیدند، بدون شک شاهد چنین رویدادهای تلخی نمی بودیم.
گفتگو همواره کلید برون رفت از هر بحرانی است، انسان ها زمانی در برابر یکدیگر روی به خشونت و عناد می آورند که باب گفتگو میان شان بسته شده باشد، که اصلا حرف یکدیگر را نفهمند و تلاشی هم برای فهمیدن آن نکنند، این موضوع نه فقط در رابطه مردم و حاکمیت که در روابط شخصی ما بین زن و شوهر، بین پدر و مادر با فرزند حتی بین دو دوست و همکار هم بارها مبنایی برای کج فهمی و حتی دشمنی شده است.
آنچه که مسلم است روزی که باب گفتگو در جامعه ای بسته شود، باید منتظر ترویج خشونت و رادیکال شدن آن جامعه بود، متاسفانه ما طی تمام سال های گذشته از این موضوع و کلید واژه اساسی غافل شدیم و هر بار هم که که باب گفتگو را باز کردیم نه برای رسیدن به تفاهم بلکه برای تحقیر یا منکوب کردن مخاطب مان پا به آن گذاشتیم.
امروز اگرچه این صحبت ها شاید در میان برخی از هر دو سوی طیف چندان خریدار نداشته باشد، اما رسالت همه ما حکم می کند که بر آن تاکید کنیم، هیچ وقت برای گفتگو و خاموش کردن بحرانی دیر نیست، اگر کسی چنین می گوید شک نکنید که عناد ورزیده و از آشتی ملی میان ما می ترسید، امروز دیگر زمان آن آشتی ملی است که پیش تر باید انجام می دادیم و ندادیم.
به قول یادگار امام که روز گذشته به درستی در بیانیه خود به آن تاکید کردند: ما چاره ای نداریم جز اینکه همراه و همدوش یکدیگر زندگی کنیم. همه ما با هر سلیقه و نگاهی، یک ملت ایم؛ با سلایق متفاوت و با هدفی واحد. سربلندی کشورمان، با زندگی مسالمت آمیز با هم و ایستادگی در مقابل آنان که ذلت ما را می خواهند محقق می شود. باید با هم گفت و گو کنیم؛ جناح ها با مردم، و حاکمیت با آنانی که دیگر گونه می اندیشند.