- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
سالهاست که «جمهوري مداحان» را جايگزين «جمهوري اسلامي» کردهايم
مسيح مهاجرى در روزنامه جمهورى اسلامى نوشت:
در دهکدهاي کوچک (کوه ورنون) در ايالت تگزاس آمريکا، يک سرمايهدار بزرگ تصميم گرفت يک کاباره در کنار کليساي باپتيست بسازد. مسئولين کليسا با ارسال نامههايي به شهرداري و همچنين با دعا و نيايش عليه ساخت کاباره در کليسا، کمپيني را عليه اين ساخت و ساز و صاحب آن آغاز کردند. با اينحال کار ساخت کاباره به خوبي در حال پيشرفت بود. ولي هنگامي که ساخت آن تقريباً پايان يافته و در شرف افتتاح بود، در يک شب طوفاني صاعقه به ساختمان کاباره برخورد کرد و آن را از بيخ و بن ويران کرد.
پس از آن اعضاي کليسا پيروزي خداوند بر شيطان و پاسخ او به دعاهاي مؤمنين را جشن گرفتند اما صاحب کاباره، طي شکايتي عليه کليسا و اعضاي آن خواستار دو ميليون دلار به عنوان غرامت به اين دليل که کليسا با التماس و توسل به دعا و نيايش خود مسئول از بين رفتن سرمايهاش بصورت مستقيم يا غير مستقيم بودهاند، شد.
در دادگاه، کليسا با استناد به اظهاراتي که توسط پروفسور دکتر هربرت بنسون از دانشگاه هاروارد ايراد شد، که تأييد ميکرد دعا و نيايش کشيش و کليسا هيچ تأثيري بر روند خرابي کاباره نداشته، تبرئه شد و کليسا همه مسئوليت خرابي کاباره را رد کرد و هرگونه ارتباط بين دعاهاي خود و ويراني کاباره يا رويدادهاي دنيوي قبل و بعد از آن را انکار کرد.
قاضي استنفورد که به موضوع رسيدگي ميکرد در حين صدور حکم گفت: «نميدانم آيا اين پرونده را درست قضاوت کردهام يا نه، اما از روي شواهد و مدارک به نظر ميرسد ما يک فرد گناهکار کابارهساز داريم که به قدرت دعا و نيايش اعتقاد کامل دارد و يک کليسا با تمام پيروان و اسقف و کشيش داريم که به دعا و نمازي که خود ميخوانند هيچگونه ايمان و اعتقادي ندارند».
بعد از آنکه انقلاب اسلامي مردم ايران به پيروزي رسيد، يکي از بزرگان حوزه علميه قم با مشاهده بعضي اقدامات دستاندرکاران، ضمن ابراز نگراني از روش نادرست برخورد با مردم و جمود بر بعضي مناسک همزمان با ناديده گرفتن حقوق اساسي شهروندان گفت: ما با نهجالبلاغه انقلاب کرديم و حالا با رساله عمليه ميخواهيم کشور را اداره کنيم!
اين سخن حکيمانه که هشدار مهمي براي جلوگيري از تغيير مسير حکمراني بود، يا شنيده نشد و يا دستاندرکاران از عمل کردن به آن خودداري کردند. نتيجه اين شد که امروز داستان ما شباهت زيادي به ماجرای کليساي دهکده کوچک «کوه ورنون» پيدا کرده است. انقلاب اسلامي را با وعده برقراري عدالت، ترويج آزادانديشي، دادن آزاديهاي مشروع، اجراي دقيق قانون، توزيع عادلانه ثروت و تأمين رفاه براي عموم به پيروزي رسانديم.
مردم، براي به پيروزي رسيدن انقلاب، تأسيس نظام جمهوري اسلامي، دفاع مقدس و خنثي کردن توطئههاي رنگارنگ دشمنان داخلي و خارجي سنگ تمام گذاشتند. عليرغم آن وعدهها و اين فداکاريها، از عدالت فاصله گرفتهايم، آزادانديشي و آزادي را با خطکشهاي سليقهاي خودمان معنا ميکنيم، قانون را هرجا بخواهيم دور ميزنيم، ثروت را به سوي يک اقليت سوق ميدهيم و نهتنها از رفاه عمومي خبري نيست بلکه فاصله طبقاتي هر روز بيشتر ميشود.
در کنار اين خلف وعدهها که تماماً از مصاديق دور شدن از محتواي نهجالبلاغه هستند، تا ميتوانيم به فربه شدن ظواهر مذهبي کمک ميکنيم. مداحيهاي صنعتي که عزاداريها و ساير مراسم مذهبي را از محتواي غني سنتي خالي کردهاند و مالامال از خواب و خيال و تحريف هستند، جاي مداحيهاي پرمحتواي گذشته که همزمان با شور و حال به مخاطبين شعور و مجال هم ميدادند تا با فرهنگ متعالي اهلبيت آشنا شوند و به مراحل بالاي کمال اخلاقي برسند را گرفتهاند.
ما سالهاست که «جمهوري مداحان» را جايگزين «جمهوري اسلامي» کردهايم و به جاي آنکه به نهجالبلاغه مجال بدهيم نقشه راه زندگي را برايمان ترسيم کند به خواب و خيالپردازان خوشصدا ميدان دادهايم براي همهچيزمان از سياست تا فرهنگ و اقتصاد و اخلاق و مناسک مذهبي تصميمسازي کنند. به همين دليل است که خروجي اين مجالس و محافل و اين مديريتها از جنس انقلاب اسلامي نيست بطوري که اگر کسي پرونده ما را بخواند و درباره ما قضاوت کند و حتي به ما رأي مثبت هم بدهد، مثل قاضي استنفورد خواهد گفت نميدانم درست قضاوت کردهام يا نه، اينان به آنچه خود ميگويند اعتقادي ندارند!
خودتون هم از همون قماشی که گفتید هستید؟!
و این ملک و ملت از دست شماها به فغان است!
ایران عزیز!
اسلام گرامی!
و انقلاب به خون شهداء اش تعالی یافته !
و ..........
و........َ
که ................
بماند . بگذریم که روزی باید گذاشت و گذشت؟!