- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
حق ایرانیها این شرایط نیست
نوانديش - سعيد شمس: دوقطبیشدن برای هر جوامعی با هر مشی و سلیقهای، میتواند یکی از بدترین و مانعسازترین حالتها باشد. چرا که حاکمیتها برای اینکه بتوانند شرایط داخلی و مناسبات بینالمللی را به نحو مطلوبی مدیریت کنند به همصدایی عمومی و اعتماد مردم به سیستم حاکم دارند.
در نتیجه این سئوال مطرح میشود که در صورت بروز دوقطبی، توجه به چه الزامهایی میتواند یکدلی را محقق و جامعه و مردم را از هزینههای گزاف احتمالی در امان نگه داشت؟
احمد خرم چهره اصلاحطلب و وزیر راه دولت سید محمد خاتمی در گفتوگویی صریح با «نواندیش» درباره علل شکلگیری دوقطبی و راهکارهای لازم برای گذر از این دوره به پرسشهای مطرح شده پاسخ میگوید:
*بهنظر میرسد، جامعه با سرعتی بالا به استقبال دوقطبی شدن میرود.
به نکته خوب و البته نگرانکنندهای اشاره کردید. ایران در شرایطی که مشکلات عدیدهای دارد و هنوز نتوانسته است، در موضوع هستهای به نتیجه لازم برسد، همین کافی است تا اختلافات داخلی هم اوج بگیرد تا به استقبال گرفتاریهای زیادی برویم. واقعا چطور میشود برخی در این برهه دشوار اصرار به ندانمکاری دارند و نمیدانند رفتارهای غلط و رادیکالشان مردم و کشور را با چه تهدیدهایی مواجه میکند!
*ریشه انشقاق در جامعه در بیتوجهی به کدام الزامها است؟
وقتی مردم حس کنند، گروهی خود را خودی و آنها را غیرخودی میبینند، وقتی عدهای قلیل از همه امکانات شغلی برخوردارند و اکثریت جامعه شغل مناسب را رویایی محال میبینند، وقتی همه تریبونها در اختیار گروهی خاص قرار میگیرد، وقتی صدا و سیما که عنوان ملی را یدک میکشد، آشکارا فقط از یکسلیقه حمایت میکند و . . . میتوانیم از بروز انشقاق در جامعه جلوگیری کنیم؟ پاسخ حتما «نه» است.
*این وضعیت هزینهساز چطور باید مدیریت شود؟ نمیشود دسترویدست گذاشت و مردم روز به روز با سیستم فاصله بیشتری بگیرد.
تصمیمگیران باید صدای مردم را بشنوند و نظراتشان را بررسی کنند تا جایی که باید تغییرها را در دستور کار قرار بدهند. اینکه روی بعضی از مسایل پافشاری کنیم. یعنی اینکه نظرمان را «اصلح» بدانیم و بههیچوجه حاضر نشویم، نظر غیر را بربتابیم، نتیجهاش این خواهد شد که مردم اعتمادشان به سیستم را از دست میدهند و حس بیاعتمادی رونق پیدا میکند.
* از چه طریقی صحبت با مردم نتیجه میدهد؟
اگر مردم را صاحبان اصلی کشور بدانیم، اگر بدانیم که قانون هر چه که باشد قابلتغییر است، اگر تندروی را کنار بگذایم، اگر کشور و نظام را فقط متعلق به خودمان ندانیم و ... میتوانیم در آرامش و بدون هیچ ذهنیتی خواستههای مردم را بررسی کنیم و با علتیابی تا حد لازم با جامعه به همصدایی برسیم. با این توضیح که همصدایی میتوان چارهساز مشکلات باشد.
*چقدر میتوان به توجه به این «اگر»ها امیدوار بود؟
متاسفانه گروه افراطی اصرار به ندانمکاری و نگاهِ تمامیتخواهانه دارد. تا زمانیکه ندانمکارها ندانند ندانمکاریهایشان برای نظام، کشور و مردم چه دردسرهایی دارد، نمیتوانیم به اصلاح امیدی داشته باشیم.
*این پاسخ شما یعنی ناامیدی مطلق؟
هیچکس دوست ندارد ناامید شود. امیدوارم در اسرع وقت نشانههایی از «تلاش برای تغییر» ببینیم.
*مشکلات معیشتی چقدر در پررنگشدن صدای اعتراضی جامعه سهم دارد؟
خیلی. اساسا باید گفت، ریشه همه چالشهای بشری ریشه در مباحث اقتصادی دارد. واقعا نمیدانم چرا مردم کشوری غنیای مثل ایران باید به این همه محدودیتهای مالی و معیشتی دچار شدهاند. البته در این مساله هم اصرار به خودرایی و بیتوجهی به مطالبه و نظرات مردم ملموس است.
*ممنون؛ ناگفتهای مانده است؟
حق ایرانیها این شرایط دشوار نیست.