- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
اجازه دهيد ساعت هسته اي ايران تيك تاك كند
استفان والت
آيا ايران و ايالات متحده در دستيابي به توافقي بر سر برنامههاي هستهاي تهران موفق ميشوند و باراک اوباما، رئيس جمهور آمريکا و حسن روحاني، رئيس جمهور ايران قادر خواهند بود بر تندروهايي که در بهترين حالت نگران توافق نهايي هستند و در بدترين حالت مخالف آن، غلبه کنند؟
جان کري، وزير خارجه آمريکا اغلب نسبت به شرايطي که وجود دارد خوش بينتر است و اين در کنفرانسهاي خبري او نمود پيدا ميکند. علاوه بر موانع داخلي که هر طرف با آن مواجه است، مانع بنيادين در دستيابي به توافق، همخواني نداشتن هدف اصلي طرفين است. براي ايالات متحده و احتمالاديگر اعضاي گروه 1+5 شامل بريتانيا، فرانسه، چين، روسيه و آلمان، هدف اصلي جلوگيري از دستيابي ايران به سلاح هسته اي است. به اين معني که آنها نمي خواهند ايران در هيچ مقطع زماني در آينده به اين نقطه برسد. به بيان ديگر ايالات متحده ميخواهد از طريق قانع کردن ايران براي برچيدن ظرفيت توليد اورانيوم غني شده با خلوص بالايا اطمينان يافتن از اينکه آمريکا زمان کافي براي منهدم کردن ذخاير هسته اي ايران را در اختيار خواهد داشت، دستيابي به سلاح هسته اي را براي ايران به لحاظ عملي غيرممکن کند.
با اين حال براي ايران، برنامه هستهاياش يک سياست تضميني عليه تلاش آمريکا يا اسرائيل براي تغيير رژيم است. ايران هم اکنون يک برنامه هستهاي تسليحاتي فعال ندارد، اما مي خواهد اطمينان يابد در صورتي که بخواهد، ميتواند راهي به سوي آن داشته باشد. راهي که آمريکا يا اسرائيل نتوانند با اقدام نظامي مانع گام گذاشتن ايران در آن شوند. درک انگيزه هاي ايران بايد براي آمريکا و اسرائيل آسان باشد؛ زيرا هر دو اين کشورها مجهز به زرادخانههاي هسته اي هستند و برنامه اي نيز براي دست کشيدن از آن ندارند. افزون بر اين دولت آمريکا بارها تهديد به اقدام نظامي عليه ايران کرده و سياستمداران برجسته آمريکايي نيز به طور روشن از تغيير رژيم سخن ميگويند. از سوي ديگر آمريکا يا اسرائيل طيفي از اقدامات خرابکارانه(شامل سوءقصد به جان دانشمندان هستهاي) را در سال هاي اخير عليه ايران انجام داده اند. البته شايد برخي دچار پارانويا شده باشند، اما همان طور که يک ضرب المثل معروف مي گويد، گاهي پارانويا ناشي از دشمنان واقعي است. روشن است که نزديک کردن اين مواضع مغاير به يکديگر آسان نيست. براي هماهنگ کردن مواضع هر طرف بايد به کمتر از هدف نهايي خود رضايت دهد. آمريکا و بقيه اعضاي گروه 1+5 بايد با احتمال – هر چند دور- هستهاي شدن ايران در آينده کنار بيايند.
ايالات متحده و ديگر اعضاي گروه 1+5 تلاش مي کنند تا ايران را براي کاهش ذخاير مواد هستهاي و تعداد سانتريفيوژها راضي کنند تا از اين طريق زمان مورد نياز براي ورود ايران به باشگاه هستهاي افزايش يابد. به اين ترتيب آمريکا زمان بيشتري در اختيار خواهد داشت تا براي واکنش نشان دادن به ايران -در آستانه هستهاي شدن- آماده شود. هرچه ظرفيت ايران کمتر باشد، زمان گريز نيز طولاني تر خواهد شد. اما همان گونه که جفري لويس، پائول پيلار، گرگ تيلمان و رابرت رايت در اين زمينه تاكيد کردهاند، وسواس درمورد ظرفيت گريزي براي ايران به طور بنيادين در جاي اشتباهي قرار دارد، به خصوص اگر ايالات متحده به سوي توافقي معقول با ايران حرکت کند.
براي شروع بايد گفت که بسياري از برآوردها درمورد پتانسيل دوره گريز ايران برمبناي برخورد نکردن با هيچ گونه دشواري فني در راه توليد سلاح هستهاي تعريف شده و اين در شرايطي است که تجربه نشان ميدهد مواجه نشدن با چنين مشکلاتي غير ممکن است. علاوه بر اين حتي اگر دوره گريز بسيار کوتاه باشد نيز از هم اکنون طرحهايي براي حمله پيشگيرانه طراحي شده است. در اين سناريو، آمريکا به طور يکجانبه عمل خواهد کرد و زمان زيادي را صرف جلب حمايت داخلي يا بين المللي نخواهد کرد. افزون بر اين، توانايي شناسايي تلاش براي انحراف در برنامه هاي هسته اي صلح آميز تا حدود زيادي به سطح نظارتها و ابزار بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي بستگي دارد. توافقي که شامل اجراي پروتکل الحاقي پيمان منع اشاعه هسته اي در ايران باشد، ميزان نظارت ها را افزايش ميدهد و به اين ترتيب شناسايي انحراف برنامه هاي هستهاي آسان تر خواهد شد. در مقابل، شکست مذاکرات و دست نيافتن به توافق ميتواند به اخراج بازرسان از ايران و محدوديت محسوس نظارتها بر برنامههاي هسته اي ايران منجر شود. نکته تناقض آميز اين است که هر چه وسواس بر سر زمان گريز ايران بيشتر باشد، ميتواند راه را براي تلاش هاي موفق به منظور نزديک شدن ايران به نقطه گريز هموارتر کند. نکته ديگري که اهميت زيادي دارد اين است که وسواس بر سر ظرفيت گريز ايران موجب ناديده گرفته شدن واقعيتهاي سياسي و استراتژيک گستردهتر مي شود که بايد راهنماي رويکرد کلي جامعه بين المللي در قبال برنامههاي هسته اي ايران باشد. پارانويايي گريز بر اين تصور است که تهران مصمم به دستيابي به سلاح هستهاي است و به محض اينکه گمان کند جهان به ايران پشت کرده، در جهت هستهاي شدن گام بر ميدارد. همچنين اين پارانويا تصور ميکند که تلاش ايران براي هستهاي شدن به طور کلي پيامدهاي استراتژيک منفي شامل حمله به همسايگان يا اسرائيل را به همراه دارد. اين در شرايطي است که تاکنون هيچ کشور هستهاي قادر نبوده کشور ديگر را هدف حمله هستهاي قرار دهد و اسرائيل نيز حمله هستهاي احتمالي از جانب ايران را بي پاسخ نخواهد گذاشت. به طور خلاصه، وسواس معمولابخشي از تصور بدترين شرايط است که براي دهه ها است رهبري سياست آمريکا را بر عهده دارد.
همان گونه که پيش تر نيز به آن اشاره کردهام، تمرکز انحصاري بر مشکل نقطه گريز موجب ناديده انگاشتن منافع مثبتي ميشود که ايالات متحده و ديگران ميتوانند از روابط بسيار مثبت تر با تهران به دست آورند. گزارش شوراي ملي ايرانيان آمريکايي، حاکي از آن است که از سال 1995، تحريمهاي ايران براي اقتصاد آمريکا ضرري 135 تا 175 ميليارد دلاري به همراه داشته است. به اين ترتيب حل مشکل ايران و لغو تحريمها ميتواند تاثير مستقيمي براي ماليات دهندگان آمريکايي به همراه داشته باشد. همچنين در شرايطي که گروههايي مانند داعش نفوذ بيشتري در منطقه پيدا ميکنند، منافع استراتژيک ايالات متحده و ايران به تدريج همپوشاني بيشتري با يکديگر پيدا مي کند. روابط کارآمد بهتر بين تهران و واشنگتن ميتواند توانايي ايالات متحده را براي حل مشکلاتي از اين دست افزايش دهد و درعين حال در سرنوشت افغانستان نيز موثر باشد. اين روند موجب ميشود ايالات متحده در تعامل با متحدان سختگير خود در منطقه مانند عربستان سعودي و اسرائيل که نگران بهبود روابط تهران – واشنگتن هستند، اهرمهاي بيشتري در اختيار داشته باشد. در نهايت، در صورتي که آمريکا و شرکاي مذاکرهاياش بتوانند به توافقي يکجانبه با ايران دست يابند، تهران از هر فرصتي براي فرار از اين توافق استفاده ميکند. براي موفقيت توافقنامه، هر دو طرف بايد اين برداشت را داشته باشند که منافعي در معامله دارند. چنين برداشتي موجب دوام آوردن توافق مي شود. همچنين بايد اين نکته را به ياد داشت که ايران مي داند چگونه غني سازي کند و دانش فني ساخت سلاح هستهاي را دارد. تا زماني که آمريکا خود را به بمباران ايران متعهد نشان دهد و سخن از تغيير رژيم به ميان آورد- اقداماتي که به طور کامل احمقانه و زشت هستند- نميتواند به طور فيزيکي مانع دستيابي ايران به سلاح هستهاي شود. بنابراين، تنها رويکرد واقع بينانه اين است که تهران را مجاب کنيم به نفعش نيست در اين راه گام بردارد. تلاش براي مسدود کردن اين راه در مقايسه با تلاش براي غيرجذاب نشان دادن آن در مقايسه با ديگر جايگزينها، کارآمدي کمتري دارد. اين به اين معني است که بايد گزينه نظامي را از روي ميز برداشت تا نيازهاي مورد تصور تهران براي افزايش قدرت بازدارندگي کاهش يابد. از سوي ديگر بايد مشوقهاي اقتصادي و ديپلماتيک در اختيار تهران قرار داد که موضع دولت روحاني و پراگماتيکهاي ايراني را در برابر مخالفان تندرو تقويت کند. پس چرا اين نکتهها براي اغلب آمريکايي ها به خصوص تندروهاي بدبين کپيتال هيل (كنگره آمريكا) روشن نيست؟ بخشي از آن به اين دليل است که حزب جمهوريخواه يک تمايل ذاتي به مخالفت با هر آنچه دارد که دولت اوباما به دنبال انجام آن است، حتي اگر آنچه اوباما ميخواهد انجام دهد، خوب باشد، اما اين توجيه نمي کند که چرا دموکرات هايي مانند رابرت منندز از نيوجرسي نيز تا اين اندازه تندخو شدهاند. دليل اصلي اين رويکرد، ادامه نفوذ آيپک و ديگر گروههاي تندرو در لابي اسرائيل مانند ADL، WINEP، JINSA و ديگر گروه ها است که سال ها است با هرگونه از سرگيري روابط با تهران مخالفت ميکنند. هرچند مرداني مانند منندز به خود ميگويند آنچه انجام ميدهند در راستاي امنيت ملي است، اما آنها هم بيش از هر چيز به اينکه دوباره انتخاب شوند اهميت مي دهند تا آنچه به طور کلي براي کشور خوب است. در اين صورت تکليف توانايي آمريکا براي به نمايش گذاشتن يک سياست خارجي هوشمندانه چه ميشود؟ در ماه هاي پيش رو سرنوشت مذاکرات با ايران پاسخ درخوري به اين پرسش حياتي خواهد داد.
* استاد روابط بين الملل دانشگاه هاروارد
□ روزنامه دنياي اقتصاد
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.