- سی ان ان: حملات مستقیم اسرائیل و ایران به یکدیگر، پایان یافته است
- واکنشهای بین المللی به حادثه اصفهان: عمان محکوم کرد / چین، انگلیس، فرانسه و... موضع گیری کردند
- عضو دفتر رهبری: برخی مسئولان بدلیل کارهای بیقاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند
- ادعای خبرساز صداوسیما درباره انفجارهای امروز
- امیر میهندوست: تکذیب پرواز ریزپرنده در اصفهان/ پدافند به شئ مشکوک شلیک کرد
- لحظه هدف قرار گرفتن چند ریز پرنده در آسمان اصفهان (ویدئو)
- جزئیات صدای انفجار در اصفهان / مقام آمریکایی: از گزارشهایی دربارهی حمله اسرائیل به داخل ایران مطلعیم/ فعال شدن پدافند هوایی ایران در آسمان چند استان کشور/ ارتش: هیچ خسارتی نداشتهایم / شبکه خبر: ریزپرنده ها توسط «عوامل نفوذی» از «داخل کشور» پرواز داده شده است
- واکنش قابل تامل عباس عبدی به بازگشت گشت ارشاد
- اعتراض یک نماینده به بازگشت گشت ارشاد: آقای رئیسی، نکن!
- واکنش به ادعای رسانه عبری درباره اصابت موشک به دیمونا
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: چطور اگر مأموری خطا کند یا از آتشی که میافروزند به دامان خودشان بگیرد و بیفتند میشوند فرزند ایران و هشتگ میشود و ترند میشود و فریاد واویلا به آسمان برمیخیزد، اما اگر زمین سرخ شود از خون آرمانها، کسی صدایش درنمیآید؟
چطور برای اولی، یقه پاره کردند و برای دومی، تأسف هم در کلامشان ننشست؟ اگر مرگ مهسا مشکوک بود و با، اما و اگر همراه، غریبکش کردن آرمان علیوردی و رسول دوستمحمدی و… که جنایتی است آشکار بیهیچ شک و شبههای و بیهیچ، اما و اگری. اگر باید مراقبت میشد تا قصه مهسا، به غصه تبدیل نشود - که قطعا باید چنین میشد - چرا مدعیان به خود زحمت مراقبت نمیدهند بماند که با تمام توان جوان مردم را «غریبکش» میکنند؟
سال ۱۳۶۰ منافقین. بچههای مردم را جنایت کش میکردند. زنده، زنده پوستشان را میکندند و اسمش را میگذاشتند «عملیات مهندسی»، اما وقتی دستی بر یقهشان محکم میشد که چرا چنین؟ بانگ به عالم برمی داشتند که بر ما ظلم میشود. انگار برخیها خط باطل آنان را میخوانند و توحش را از نو ترجمه میکنند.
آدم میماند که اینان به چه منطقی زیست میکنند؟ حیوانات اگر همدیگر را میدرند براساس غریزه در هندسه تنازع بقا است، اما آنانی را چه میتوان نام نهاد که درنده خوترین حیوانات را - در عمل - پشت سر میگذارند؟
این همه توحش، این انباشت کینه، این نفرت آتش فشان شده را چه میتوان نامید وقتی در هیئت آدمی نمایانی خود نمایی میکند؟
ما با دشمن خود هم چنین نمیکردیم که اینان با آرمانِ هموطن و همشهری خود کردند. ما اسیر مجروح عراقی را که تا آخرین گلوله خود را شلیک کرده بود، درمان میکردیم. هیچ وقت فشنگهایش را نمیشمردیم و خشاب خالی او را بهانه نکردیم برای تند رفتار کردن چه رسد که خشابی در تنش خالی کنیم. نه، ما انسان بودیم.
ما هم مهسا را دختر ایران میدانیم. به سوگش عزادار شدیم. دلمان برایش سوخت، اما در سوگ آرمان هم آتش به دل داریم. آیا کسی به ما تسلیت میدهد؟ باشد و باشید و باشیم تا ببینیم چه خواهند کشید آنانی که «پسرِ ایران» را کشتند!