جنگ غزه آبروی آمريكا و اسراييل را برد

نواندیش: سایت انستیتوی خاورمیانه بقلم فیلیپ ویلکوکس ، رئیس بنیاد صلح خاورمیانه، طی گزارشی انگیزه هایی را که منجر به تشدید خصومتهای بین رژيم صهيونيستي و حماس شده و اینکه چرا اسرائیل تصمیم به تهاجم زمینی علیه غزه گرفته را مورد بررسی قرار می دهد.

به گزارش نواندیش این مقاله می افزاید، حملات زمینی اسراییل در گذشته بی نتیجه بود و هزینه های زیادی برای اسراییل و فلسطینی ها به دنبال داشته است . درگیری اخیر با دستگیری 400 تن از اعضا و هواداران حماس در نوار غربی شروع شده و به نقطه بحرانی کنونی رسیده است.

این بحران ها و رخدادهای کنونی در واقع ریشه در مخالفت اسراییل با راه حل تشکیل دو کشور مستقل دارد. اسراییل به مدت چندین سال علیه اتحاد فلسطینیان فعالیت کرده و مصمم بود که دولت متحد جدید فلسطین را تضعیف کند و با یک فلسطین غیر متحد اسرائیل می تواند به سیاستهای هژمونی منطقه ای خود در نوار غربی و غزه کماکان ادامه دهد. درگیری ها و خونریزیهای اخیر تکرار همان درگیری های بیهوده و باطلی است که در دهه گذشته سه بار رخ داده و این بار نیز چنین خواهد بود.

اسرائیل می داند حماس که اکنون بخشی از سیاست فلسطینی ها محسوب می شود و قابل از بین بردن نیست و حتی اگر موفق به از میان برداشتن حماس شود، با دشمن خطرناک تری در غزه یعنی سلفی ها و افراطیون اسلامی روبرو خواهد شد. اولین پیشنهاد آتش بس بی نتیجه ماند زیرا که این پیشنهاد از طرف مصر دیکته شده و در آن امتیازی به حماس داده نشده بود. یک آتش بس عملی باید برای هر دو طرف درگیر امتیاز در بر داشته باشد و مسئله محدودیت مرزی برای فلسطینی ها باید حل شود. در غیر این صورت رسیدن به راه حلی برای این درگیری طولانی تر شده و نتیجتا شمار افرادی که کشته خواهند شد رو به افزایش می گذارد.

استراتژی رژيم اسراییل این است که مناطق فلسطینی ها را از هم مجزا و منزوی کند.

 این مقاله می افزاید، حماس با مطرح کردن خود به عنوان مظهر مقاومت فلسطینی ها موقعیت و اعتبار جدیدی پیدا کرده و این نه تنها به بهای تضعیف اسراییل بلکه تضعیف محمود عباس نیز می باشد. و به نظر می رسد که درگیری کنونی به دلیل خشم شدید طرفین نسبت به همدیگر به این زودی ها خاتمه نیابد .علاوه بر آن به نظر نمی رسد که اوباما نیز تلاشی برای خاتمه این دور جدید از درگیریها صورت دهد. امریکا با اتخاذ سیاست عدم مذاکره و دیپلماسی مستقیم با حماس خود را شدیدا ناتوان کرده است .

اين مقاله در انتها مي افزايد: سیاست آمریکا مبنی بر عدم مذاکره با حماس از نقطه نظر استراتژیکی سیاست معقولانه ای نیست. هر زمان که امریکا سیاست روشنی در قبال درگیریهایی از این نوع را ندارد ، اعلامیه رسمی دولت این خواهد بود که"ما از هر دو طرف می خواهیم که دست از درگیری و خشونت بردارند".و این درست همان چیزی است که دولت امریکا اکنون اظهار می دارد. اما از طرف دیگر کرارا بر حق اسرائیل در دفاع از خود تاکید کرده است اما تاکید بر این حق بدون توجه بر نگرانیهای موجود در مورد خشونتهای مرگباری که اسرائیل علیه فلسطینها در پیش گرفته ، سیاست منطقی و معقولانه ای نیست . اگر آمریکا می خواهد که اعتبار خود را به عنوان یک میانجی صلح دوباره به دست آورد باید موضع معتدل و برابری را در این رابطه اتخاذ کند.