- واکنش بایدن به تصمیم دادگاه کیفری بینالمللی درباره پوتین
- جزئیاتی از توافق ایران و عربستان و نقش بن سلمان در آن
- نتایج نظرسنجی درباره انتخابات ترکیه؛ رقیب اردوغان پیشی گرفت
- کنایه سناتور جمهوریخواه به بایدن درباره توافق ایران و عربستان
- بیانیه ضدایرانی مکرون و سوناک
- نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز شد
- مواضع عصائب اهل الحق و کتائب حزب الله درباره تداوم حضور نظاميان آمريكا در عراق
- آمريكا و جنگ عربستان در يمن
- «دکترین کارتر» چه بود؟
- پنتاگون خواستار ائتلاف جهانی علیه ایران و روسیه شد
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه طی یک هفته گذشته با دو اقدام غیرقابل باور، تعجب و خشم مردم ترکیه و ملتهای مسلمان دیگر را برانگیخت.
اردوغان بعد از اعلام پیروزی بنیامین نتانیاهو در انتخابات مجلس رژیم صهیونیستی و بازگشت به جایگاه نخست وزیری این رژیم، در یک تماس تلفنی این پیروزی را به او تبریک گفت و چند روز بعد به مناسبت کشته شدن دو صهیونیست در عملیات شهادت طلبانه دو مبارز فلسطینی در شهرک «اریئیل» واقع در شمال کرانه باختری فلسطین اشغالی، این واقعه را به وی تسلیت گفت.
در فاصله سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۴۰۱ به دلیل قطع رابطه با رژیم صهیونیستی به دنبال حمله این رژیم به غزه و ارتکاب جنایات هولناک علیه فلسطینیان مظلوم، رابطه ترکیه با رژیم صهیونیستی به دستور اردوغان کاهش یافت، ولی هفته گذشته با معرفی سفیر، روابط را به بالاترین سطح ارتقاء داد.
آنچه باید درباره علت چرخش ۱۸۰ درجهای اردوغان از سیاست ضدصهیونیستی گفته شود اینست که اردوغان برای ماندن در قدرت احساس نیاز به جلب نظر مثبت غرب به ویژه آمریکا دارد. او میداند که شرط مهم جلب نظر غرب، حل مشکلات با رژیم صهیونیستی و تعامل با صهیونیستهاست.
اردوغان با چهره خونخوار و جنایتکار نتانیاهو کاملاً آشناست و میداند مجلس (کنست) کنونی اسرائیل که نتانیاهو نخست وزیر برآمده از آنست، خشنترین و افراطیترین مجلس تاریخ این رژیم نامشروع است. شاید اردوغان در باطن با نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی مایل نباشد، ولی این اقدام را برای باقی ماندن در قدرت لازم میداند کما اینکه به عنوان یکی از اولین گامها برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی در اسفند ۱۴۰۰ از اسحاق هرتزوگ رئیس این رژیم در آنکارا استقبال و پذیرائی کرد و با این کار نیز خشم مردم ترکیه را برانگیخت.
مشکل اساسی حاکمانی که برای ادامه حکمرانی خود به تغییر بنیادی سیاستهای اصولی خود رویآور میشوند اینست که حمایتهای مردمی را نادیده میگیرند. مردم، پشتوانه اصلی حکومتها هستند و تا زمانی که این پشتوانه وجود داشته باشد، حاکمان نیازی به تغییر اصول سیاسی خود و پناه بردن به بیگانگان نخواهند داشت.
نظر شما