- جزئیات تازه و جدید از حادثه بالگرد شهید رئیسی
- ترخیص «مهدی کروبی» از بیمارستان
- پزشکیان: غرب پیام سیاست خارجی دولت چهاردهم را نپذیرفت.
- جمیله علمالهدی: رواج فحشا در کشور دردسرساز شده
- سید محمد خاتمی: کاری نکنیم که اسلام و ایران زیان ببینند / بسیاری از رقیبان از ما جلو افتاده اند
- تائید شهادت برادر «یحیی» و رئیس حماس در غزه: پیکر محمد السنوار پیدا شد
- حرف های بابک زنجانی برایتان شرم آور نیست؟/ این است قدرت نمائی اقتصادی یک مفسد بزرگ
- ریحانه رئیسی: بعد از شهادت پدرم در اندونزی سجاده نماز حاج آقا را در مسجد تکه تکه کردند و مردم با آن نماز خواندند
- سرویس های جاسوسی چگونه جوانان و به ویژه مذهبی ها را جذب می کنند؟
- تهیهکننده این گزارش مهمل برای پزشکیان را توبیخ کنید!
باختیم، بد هم باختیم، اما نه در مستطیل سبز!
نواندیش- رضا امیری: دیشب شب تلخی برای همه ایرانی ها بود، البته زمانی که می گویم همه منظورم کسانی است که بدون در نظر گرفتن جهت گیری های سیاسی فقط و فقط دل در گرو جغرافیایی به نام ایران دارند، آنهایی که ایران را قربانی منافع و اهداف سیاسی خود چه برای به قدرت رسیدن و چه برای در قدرت ماندن نمی کنند، آری منظور من از همه ایرانی ها افرادی از این دست است که البته صد افسوس این روزها یافتن شان همچون کشف گوهری کمیاب شده است!
آنچه دیشب بر سر تیم ملی آمد بیش از آنکه دلیل فنی داشته باشد ناشی از اتفاقاتی بود که همه ما به خوبی از آن آگاه هستیم، ما دیشب شاهد بی انگیزگی عجیبی از سوی ملی پوشان بودیم، آن هم ملی پوشانی که هنوز صحنه های تاریخی رشادت های آنان در دیدار برابر اسپانیا و آرژانتین مقابل چشمانمان است.
اگر بخواهیم به لحاظ فوتبالی اشاره کنیم باید به نوعی اذعان داشته باشیم که تیم ملی در مقابل آرژانتین، اسپانیا و پرتغال هم در دو دوره پیش به لحاظ فنی دست پایین تر را داشت، اما آنچه باعث ثبت آن بازی های درخشان شد همه از انگیزه بالای بازیکنان و انرژی آنها که ناشی از حمایت مردم بود نشات می گرفت، انگیزه و انرژی که نبود آن در شب گذشته کاملا به چشم می آمد. عنصر انگیزه یا به قول معروف غیرت همیشه آن چیزی بوده که ما را از دیگران درون زمین متمایز می ساخت.
شکست دیشب شاید اگر در شرایط عادی رخ می داد قابل پذیرش تر بود چرا که بالاخره یک سر فوتبال همیشه باخت است، اما باید بپذیریم که اکنون شرایط کشور عادی نیست و آنچه این شکست را تلخ تر از زهر کرد نه خود آن بلکه واکنش گروهی از هموطنانمان بود، کسانی که برای شکست تیم کشورشان هلهله برپا کردند، اتفاقی که اگر 4 ماه پیش از آن می گفتیم باورش برای هیچ کس ممکن نبود!
خلاصه که شکست تلخ دیشب حاصل بیش از دو ماه کشمکش بود، دو ماه گرو کشی، دو ماه جنگ و جدل و مصادره یک تیم ملی برای اهداف سیاسی، باید اعتراف کنیم که فشار هفته های گذشته بر ملی پوشان از طرف هر دو گروه چه حاکمیت و چه مخالفان بی نهایت زیاد و بی رحمانه بود، فشاری بیش از توان یک انسان، اصلا مگر این بچه های ساخته از پوست و گوشت و خون چقدر تحمل فشار را دارند!
متاسفانه تیم ملی دیشب نمودی کوچک از سرزمین ایران بود، سرزمینی که سال ها است بین لج و لجبازی دستخوش گرو کشی ها شده و هیچ کس هم به آن توجه ندارد، قبول کنیم رویکرد دو ماه گذشته نسبت به تیم ملی که دستاویز بازی های سیاسی شد به هیچ روی درست نبود، البته که متاسفانه حاکمیت هم نقش پررنگی در این ماجرا داشت و سعی کرد تیم ملی را ابزاری برای خود کند و در نتیجه افتضاح دیشب درست شد، افتضاحی نه برای باخت در زمین فوتبال بلکه برای باخت بر سر دفاع از هویت ملی، هویتی که طی قرون گذشته با همه پستی ها و بلندی ها همواره نقطه اشتراک ما بود، این هویت دیشب گسست، بد هم گسست این سنگین ترین شکست تاریخ ایران بود، ما باختیم بد هم باختیم، اما نه فقط در مستطیل سبز!