- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
گاف جنجالی «ماه عسل»؟
«در نهایت صدای من به گوش علیخانی رسید و وقتی با من تماس گرفت و گفتم که شما اسرار زندگی مردم را نباید فاش کنید، پاسخ داد: مهربانی این خانم باید جهانی شود و اگر این اطلاعات را به جایی بدهید، من از شما چهره بی رحم ترین پدر دنیا را می سازم و تلفن را قطع کرد.»
«در نهایت صدای من به گوش علیخانی رسید و وقتی با من تماس گرفت و گفتم که شما اسرار زندگی مردم را نباید فاش کنید، پاسخ داد: مهربانی این خانم باید جهانی شود و اگر این اطلاعات را به جایی بدهید، من از شما چهره بی رحم ترین پدر دنیا را می سازم و تلفن را قطع کرد.»
سایت برنا نوشت: برنامه ماه عسل همیشه پر از حاشیه بوده است. اما حاشیه ای که این بار شاهد آن بودیم، از دیگر برنامه ها بارزتر بود.
صبح امروز علیرضا سهرابی، پدر فاطمه سهرابی، دختربچه نابینا و ناشنوایی که چند روز پیش همراه با خانمی میهمان این برنامه بود در پی تماس از این برنامه به شدت ابراز گله مندی و شکایت کرد و گفت: پدر واقعی فاطمه من هستم. ما در مشهد ساکن هستیم و این خانم، پرستار فاطمه بوده است.
کمی این صحبت برای مان جای شک و شبهه داشت تا جایی که از وی تقاضا کردیم که مدارک خود را برای ما ارسال کند. مدارک به دست ما رسید و حالا ادامه ماجرا:
من پدر فاطمه سهرابی تمام حرف های علیخانی را تکذیب می کنم. روز اول که برنامه ماه عسل با حضور دختر من پخش شد با تمام شماره های سازمان صداوسیما تماس گرفتم اما کسی پاسخگو نبود. داستان آنطور که در ماه عسل گفته شد نبود بلکه من پدر واقعی فاطمه هستم و من هرگز دخترم را رها نکرده ام.
وی در ادامه افزود: با تماسی که با گروه اجتماعی شبکه سوم سیما داشتم فقط به این پاسخ رسیدم که به ما ربطی ندارد. دستم به جایی بند نبود؛ به بازرسی صداوسیما مراجعه کرده که خواستار نامه ای مکتوب از من شدند و قول جواب یک روزه به من دادند که با گذشت چهار روز هنوز هیچ پاسخی از آن سازمان به من داده نشده است.
وی با انتقاد از صداوسیما و برنامه ماه عسل ادامه داد: آبروی مسلمان از کعبه هم مهم تر است. ماه عسل ماه تلخ زندگی من شد.
سهرابی گفت: روزی که برنامه ماه عسل را با حضور دخترم دیدم شوکه شدم و با پرستاری که برای مدتی مسئولیت مراقبت از فاطمه را برعهده داشته، در همان روز تماس گرفتم ولی متاسفانه به من پاسخ نداد. البته بعد از پایان برنامه با من تماس گرفت و من بسیار گله و شکایت کردم. من بی خبر بودم و آن زمان دیدن فاطمه با آن حال و روز در این برنامه مرا شوکه کرد. در همان لحظه خانم نوابی نژاد با تلفن پرستار با من تماس گرفت و گفت که می خواستیم شما را هم دعوت کنیم ولی حراست این اجازه را به ما نداد. در این هفته در روز یکشنبه دوباره با خانم نوابی نژاد تماس گرفتم و گفتم که من هنوز قانع نشدم. من پدر واقعی فاطمه هستم. این کار شما خلاف قانون بوده است. ولی در پاسخ به من گفت من جواب شما را روز پنجشنبه داده ام.
سهرابی با بغض ادامه داد: این خانم تلفن را روی من قطع کرد تا جایی که هر چقدر تماس گرفتم پاسخگوی من نبود. از آنجایی که خط ناآشنای دیگری داشتیم، با وی تماس گرفتیم و تا نام ما را شنید، باز هم گوشی را قطع کرد.
پدر فاطمه گفت: در ادامه پیگیری ها، به مسئول برنامه با شماره 0912313 تماس گرفتم و در پاسخ به من گفت که من اطلاعی ندارم و به من ربطی ندارد. نهایت صدای من به گوش علیخانی رسید و وقتی با من تماس گرفت و گفتم که شما اسرار زندگی مردم را نباید فاش کنید، پاسخ داد: مهربانی این خانم باید جهانی شود و اگر این اطلاعات را به جایی بدهید، من از شما چهره بی رحم ترین پدر دنیا را می سازم و تلفن را قطع کرد. البته من صدای وی را ضبط نکردم.
سهرابی گفت: فاطمه دختری با معلولیت 80 درصد است. حتی تمام مسئولان بیمارستان مرا به اسم و چهره می شناسند. چون دایم در حال پیگیری وضعیت دخترم هستم. دختر من نابیناست و 50 درصد شنوایی دارد. تمام عکس العمل های دختر من به خاطر همین 50 درصد شنوایی بوده است نه داستانی که خانم پرستار سر هم کرده بود.
پدر فاطمه ادامه داد: من دخترم را رها نکردم و دخترم تحت تکلف من است.من هر ماه به دخترم سر می زنم و یا برای دخترم و پرستارش بلیط میگیرم و آنها به مشهد میآیند. به علت نداشتن مدرسه مناسب برای فرزندم در مشهد که فاطمه بتواند در آن مرکز آموزش ببینید به اجبار به تهران آمدم و تا 5 سالگی دخترم در تهران زندگی کردم.
وی همچنین اظهار داشت: من از 6ماهگی برای درمان دخترم به تهران آمدم و فاطمه 9 بار در تهران عمل شده تا به اینجا رسیده است. علت انتخاب این پرستار هم این بود که ایشان را انتخاب کردیم فلج نبود و به علت اینکه بعد از مدتی معلول شد بهتر توانستند یکدیگر را درک و بین این دو وابستگی شدیدی ایجاد شد.
و در پایان به این نکته اشاره کرد که : «ماه عسل، تلخ ترین ماه زندگی من شد!»
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
با سلام
بنده يه بيننده و يه هموطن هستم ميخوام نظرمو راجب برنامه ماه عسل بخونين و جوابمو بدين و اگه اشتباهي داره بهم بگين.
به نظر من برنامه ماه عسل جدای از زحمتی که برای تهیه اش کشیده میشه واقعن جزو یکی از بدترين ترین برنامه های صدا و سیماست چرا؟
1_ زمان پخش برنامه دقیقا زمانی هست که روزه دار یک روز تابستان را روزه گرفته و روز سخت را پشت سر گذاشته و موقع افطار باید تمام مصیبت های کشیده و نکشیده ی مردم کشورشو مرور کنه البته چون مردم کشور ایران جزو کشورهای غمگین و افسرده هستن عموما مردم از غم و غصه خیلی خوششون میاد و به محض اینکه یه سریال تلویزونی غمبار و شدیدا سوزناک و احساسی پخش میشه میلیون ها طرفدار پیدا میکنه البته اینو هم باید گفت که واقعن برنامه طنز پرمحتوا کم پیش میاد که تولید بشه یا اجازه تولید داشته باشه.
2_ دید مجری با وجود اینکه چند سال هست که هر روز داره بهتر از روز قبلش میشه و احسان علیخانی دیگه واقعن علیخانی چند سال پیش نیست که ثانیه به ثانیه مهمان و مخاطب رو تحقیر و مسخره میکرد، ولی با این وجود باز هم رفتار مجری چنان دل به هم زن و بدور از شان مهمان و مخاطب ایرانی هست که اصلن راجبش حرفی نمیزنم. شوخی های بیجا و حرف های نسنجیده مجری در دل حرفهای عمیق و آکنده از احساس مهمان برنامه واقعن زجرآوره حتی اگه مهمان برنامه از حرف مجري ناراحت نشده باشه.
اينكه آقاي عليخاني مرتب عوامل برنامه رو با كلماتي تحقيرآميز مثلا بيگلي بيگلي يا پاگنده يا ... صدا بزنه و حتي اسم و فاميل و نوع كارشون رو هم جلوي دوربين ميگه و به جذابيت هاي اين برنامه اضافه ميكنه.
آقاي عليخاني دهها و صدها بار ميهمانان برنامه رو تحقير ميكنه به روشهاي مختلف و اصلن صحبت هاي مهمان براي او مهم نيست فقط به محض اينكه سوالي به ذهنش ميرسه ميپره وسط حرف ميهمان.
3_اینکه هدف برنامه ماه عسل تاثیر پذیری ذهن مخاطب بر این اساس هست که وجدان و روح مخاطب لحظه افطار به این موضوع تحریک بشه که: ببین! ببین چند نفر توی کشورت بدبخت تر از تو هستن! پس امیدوار باش! ببین مردم چه مریضیا و مصیبتا و گرفتاریایی دارن پس خدارو شاکرباش. واقعن این راه و روش هدایت افکار مردمه؟ قبول دارم بعضی از مهمان ها هم اصلن موضوع غم یا مصیبت ندارن و کاملن موضوع برنامه شاد هست ولی چرا صدا و سيما هميشه عادت داره مردمو با گريه به مسجد ببره.
4_يكي از بزرگترين ضعف هاي اين برنامه اينه كه اين برنامه پخش زنده هست و زماني كه مجري توانايي جمع و جور كردن بحث و حرف هاي مهمانان رو جلوي دوربين زنده نداره واقعن پخش زنده بودن برنامه مخاطب رو اذيت ميكنه. انگار اصلن با مهمان برنامه از قبل هماهنگي نشده كه چه حرفهايي رو نبايد بزنه. يه مهمان كم سواد وقتي شروع به گفتن موارد و الفاظي زشت و افكار اشتباه و به دور از شان ايراني بودن و عرفاني بودن برنامه ميكنه دليلي جز ناشي بودن و ناتواني عوامل برنامه وجود ندارد . مثال قسمت بیست و یکم (قصاص و بخشش قاتلین) كه مهمان برنامه فردي محترم ولي كم سواد و بناي ساختماني بود كه واقعن آقاي عليخاني مونده بود چه جوري برنامه رو جمع كنه.
نظر من اینه که یه مجری میتونه یه برنامه رو به گند بکشه یا یه برنامه رو به سطح عالی برسونه اینو که همه باهاش موافقن.
مجریانی مثل آقایان داریوش کاردان، امیرحسین مدرس،اقبال واحدی،منصور ضابطیان و …. که هر کدوم با یه روش مجری گری میکنن و همشون در کمال ادب و احترام و وقار و متانت کار میکنن نشون دهنده اینه که صدا و سیما مجری خوب هم داره و کم هم نیستن.
در کنار اونا مجریانی هم مثل محمود شهریاری که از مهمان آقای برنامه جلوی همسرش جلوی دوربین زنده میپرسه که خانم شما شبیه چه میوه ایست و مهمان برنامه تا بیخ گوشش از خجالت سرخ میشه که البته میشد و میتونست بپرسه که همسر شما شبیه به چه گلی است و این نشان دهنده ذهن بیمار مجرییست که همسر اون آقای محترم که خانم محترمی هست و کمی از لحاظ فیزیک بدنی درشت هستن رو مثال به میوه بزند یا حتی مجریانی مثل سید احمد نجفی که با لودگی های بی همتای خودش به روح و روان بیننده چنگ میکشه یا فرزاد حسنی که شرم و حیا را…حتی با سابقه کار طولانی که دارن در موضوع ادب جایی برای دفاع ندارن پس باور داشته باشید که حرکت در راستای اصول برای مجریان تازه کار سخت تره.
ینکه یه مجری در طول دوران کاریش حتی یکبار جلوی دوربین از خودش متانت و وقار بروز نداده مچ گیری نیست که دیگه این مجری هرچی داشته رو کرده.
احسان علیخانی در ابتدای کلامش سلام کردن را مقدم بر جلوی دوربین سینه سپر کردناش نمیدونه دوست داره هرچی دلش خواست یه دفعه بگه ، وسط حرف مهمان برنامه بپره و سوال الکی و بی مربوط بپرسه، دوست داره هی منم منم بکنه هی بگه منم اینجوری بودم منم اونجا رفته ام منم اینو میدونستم. یکی نیست به ایشون بگه برادر من شما ببین روبروت کی نشسته چرا این حرفا رو میزنی؟
توی یه قسمت از برنامه اش که یه خانمی که همسر یه دریادار بود و چندین سال با بچه های کوچیکش در کنار همسرش روی کشتی های ایرانی مسافرت های سخت و اجباری رفته بود و کلاس های آموزش های دریایی دیده بود و داشت با ذوق تعریف میکرد که خدا شاهده احسان علیخانی یه دفعه پرسید خانم مدرک این کلاس های آموزشی که تا حالا رفتین رو اگه ببرین دم نانوایی باهاش یدونه نون بهتون میدن؟ و خانم و همسرش از ناراحتی تا آخر برنامه حالشون گرفته بود.
از این نوع رفتار علیخانی شاید هزار بار تا حالا دیده شده که نشان دهنده عدم بلوغ ذهنی و فکری مجریه و فقط سایز کت و شلوار ایشون بزرگ شده و پارتی بازی و پول تونسته ایشونه سرجاش نگه داره.
قصد توهین به احسان علیخانی رو ندارم اگرچه ایشون تاحالا به خیلی از مهمان ها و افراد مختلف بی احترامی کرده.
بنده يه بيننده و يه هموطن هستم ميخوام نظرمو راجب برنامه ماه عسل بخونين و جوابمو بدين و اگه اشتباهي داره بهم بگين.
به نظر من برنامه ماه عسل جدای از زحمتی که برای تهیه اش کشیده میشه واقعن جزو یکی از بدترين ترین برنامه های صدا و سیماست چرا؟
1_ زمان پخش برنامه دقیقا زمانی هست که روزه دار یک روز تابستان را روزه گرفته و روز سخت را پشت سر گذاشته و موقع افطار باید تمام مصیبت های کشیده و نکشیده ی مردم کشورشو مرور کنه البته چون مردم کشور ایران جزو کشورهای غمگین و افسرده هستن عموما مردم از غم و غصه خیلی خوششون میاد و به محض اینکه یه سریال تلویزونی غمبار و شدیدا سوزناک و احساسی پخش میشه میلیون ها طرفدار پیدا میکنه البته اینو هم باید گفت که واقعن برنامه طنز پرمحتوا کم پیش میاد که تولید بشه یا اجازه تولید داشته باشه.
2_ دید مجری با وجود اینکه چند سال هست که هر روز داره بهتر از روز قبلش میشه و احسان علیخانی دیگه واقعن علیخانی چند سال پیش نیست که ثانیه به ثانیه مهمان و مخاطب رو تحقیر و مسخره میکرد، ولی با این وجود باز هم رفتار مجری چنان دل به هم زن و بدور از شان مهمان و مخاطب ایرانی هست که اصلن راجبش حرفی نمیزنم. شوخی های بیجا و حرف های نسنجیده مجری در دل حرفهای عمیق و آکنده از احساس مهمان برنامه واقعن زجرآوره حتی اگه مهمان برنامه از حرف مجري ناراحت نشده باشه.
اينكه آقاي عليخاني مرتب عوامل برنامه رو با كلماتي تحقيرآميز مثلا بيگلي بيگلي يا پاگنده يا ... صدا بزنه و حتي اسم و فاميل و نوع كارشون رو هم جلوي دوربين ميگه و به جذابيت هاي اين برنامه اضافه ميكنه.
آقاي عليخاني دهها و صدها بار ميهمانان برنامه رو تحقير ميكنه به روشهاي مختلف و اصلن صحبت هاي مهمان براي او مهم نيست فقط به محض اينكه سوالي به ذهنش ميرسه ميپره وسط حرف ميهمان.
3_اینکه هدف برنامه ماه عسل تاثیر پذیری ذهن مخاطب بر این اساس هست که وجدان و روح مخاطب لحظه افطار به این موضوع تحریک بشه که: ببین! ببین چند نفر توی کشورت بدبخت تر از تو هستن! پس امیدوار باش! ببین مردم چه مریضیا و مصیبتا و گرفتاریایی دارن پس خدارو شاکرباش. واقعن این راه و روش هدایت افکار مردمه؟ قبول دارم بعضی از مهمان ها هم اصلن موضوع غم یا مصیبت ندارن و کاملن موضوع برنامه شاد هست ولی چرا صدا و سيما هميشه عادت داره مردمو با گريه به مسجد ببره.
4_يكي از بزرگترين ضعف هاي اين برنامه اينه كه اين برنامه پخش زنده هست و زماني كه مجري توانايي جمع و جور كردن بحث و حرف هاي مهمانان رو جلوي دوربين زنده نداره واقعن پخش زنده بودن برنامه مخاطب رو اذيت ميكنه. انگار اصلن با مهمان برنامه از قبل هماهنگي نشده كه چه حرفهايي رو نبايد بزنه. يه مهمان كم سواد وقتي شروع به گفتن موارد و الفاظي زشت و افكار اشتباه و به دور از شان ايراني بودن و عرفاني بودن برنامه ميكنه دليلي جز ناشي بودن و ناتواني عوامل برنامه وجود ندارد . مثال قسمت بیست و یکم (قصاص و بخشش قاتلین) كه مهمان برنامه فردي محترم ولي كم سواد و بناي ساختماني بود كه واقعن آقاي عليخاني مونده بود چه جوري برنامه رو جمع كنه.
نظر من اینه که یه مجری میتونه یه برنامه رو به گند بکشه یا یه برنامه رو به سطح عالی برسونه اینو که همه باهاش موافقن.
مجریانی مثل آقایان داریوش کاردان، امیرحسین مدرس،اقبال واحدی،منصور ضابطیان و …. که هر کدوم با یه روش مجری گری میکنن و همشون در کمال ادب و احترام و وقار و متانت کار میکنن نشون دهنده اینه که صدا و سیما مجری خوب هم داره و کم هم نیستن.
در کنار اونا مجریانی هم مثل محمود شهریاری که از مهمان آقای برنامه جلوی همسرش جلوی دوربین زنده میپرسه که خانم شما شبیه چه میوه ایست و مهمان برنامه تا بیخ گوشش از خجالت سرخ میشه که البته میشد و میتونست بپرسه که همسر شما شبیه به چه گلی است و این نشان دهنده ذهن بیمار مجرییست که همسر اون آقای محترم که خانم محترمی هست و کمی از لحاظ فیزیک بدنی درشت هستن رو مثال به میوه بزند یا حتی مجریانی مثل سید احمد نجفی که با لودگی های بی همتای خودش به روح و روان بیننده چنگ میکشه یا فرزاد حسنی که شرم و حیا را…حتی با سابقه کار طولانی که دارن در موضوع ادب جایی برای دفاع ندارن پس باور داشته باشید که حرکت در راستای اصول برای مجریان تازه کار سخت تره.
ینکه یه مجری در طول دوران کاریش حتی یکبار جلوی دوربین از خودش متانت و وقار بروز نداده مچ گیری نیست که دیگه این مجری هرچی داشته رو کرده.
احسان علیخانی در ابتدای کلامش سلام کردن را مقدم بر جلوی دوربین سینه سپر کردناش نمیدونه دوست داره هرچی دلش خواست یه دفعه بگه ، وسط حرف مهمان برنامه بپره و سوال الکی و بی مربوط بپرسه، دوست داره هی منم منم بکنه هی بگه منم اینجوری بودم منم اونجا رفته ام منم اینو میدونستم. یکی نیست به ایشون بگه برادر من شما ببین روبروت کی نشسته چرا این حرفا رو میزنی؟
توی یه قسمت از برنامه اش که یه خانمی که همسر یه دریادار بود و چندین سال با بچه های کوچیکش در کنار همسرش روی کشتی های ایرانی مسافرت های سخت و اجباری رفته بود و کلاس های آموزش های دریایی دیده بود و داشت با ذوق تعریف میکرد که خدا شاهده احسان علیخانی یه دفعه پرسید خانم مدرک این کلاس های آموزشی که تا حالا رفتین رو اگه ببرین دم نانوایی باهاش یدونه نون بهتون میدن؟ و خانم و همسرش از ناراحتی تا آخر برنامه حالشون گرفته بود.
از این نوع رفتار علیخانی شاید هزار بار تا حالا دیده شده که نشان دهنده عدم بلوغ ذهنی و فکری مجریه و فقط سایز کت و شلوار ایشون بزرگ شده و پارتی بازی و پول تونسته ایشونه سرجاش نگه داره.
قصد توهین به احسان علیخانی رو ندارم اگرچه ایشون تاحالا به خیلی از مهمان ها و افراد مختلف بی احترامی کرده.
سلام. بیننده ماه عسل: فک میکنم بیشتر نظرات و انتقادات شما از روی غرض باشه. ماه عسل چندساله که اجرا میشه و بیننده خودش رو از بین مردم پیدا کرده.برنامه ای نیست که 2 روز باشه که روی آنتن میره . مهمون ها و مسایل و مشکلات اون ها، همشون پند آموزن، تلخی و غم و اندوه تو همه زندگی ها هست....پس انکار ناپذیرند !!! بنظرم شما طرز فکرت رو راجع به آدما عوض کن....
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.