- جزییات تازه از ترور هنیه در تهران؛ موشک به دستش خورد
- ادعای تسویه بدهی بابک زنجانی فیک از آب در آمد: از ۲ میلیارد یورو تنها ۱۶ میلیون یورو پس داده!
- واکنش روحانی اصلاح طلب به جشن هالووین در ایران
- پزشکیان: تأسیسات هستهای را دوباره و با قدرت بیشتری میسازیم
- ماجرای سفر امشب عراقچی به عمان چیست؟
- چه کسی در سودان دریای خون به راه انداخت؟
- سخنگوی دولت: وزارت خارجه پیامهایی را برای از سرگیری مذاکرات با آمریکا، دریافت کرده
- ادامه اظهارات هزینهساز لاریجانی: میتوانیم کمتر از دو هفته بمب اتم داشته باشیم اما دنبال آن نیستیم
- خطیبزاده: صلحطلب هستیم؛ اما اگر جنگ به ما تحمیل شود، خوب میجنگیم
- کرباسچی: دولت باید بر اهدافی که وعده تحقق آنها را به مردم داده تمرکز کند / نمیشود با کسانی که وعدههای دولت را قبول ندارند به تفاهم رسید / دولت پزشکیان بدشانسترین دولت بعد از انقلاب است
مسئولان اقتصادي با قطار پيشرفت رفتهاند و ما اينجا تنها ماندهايم!
غلامرضا بنى اسدى در جمهورى اسلامى نوشت:
خبرها تکان دهنده هستند. کلمات زلزله ايجاد ميکنند در روان آدمي. نخواهي بخواني هم صداي ديگران به گوشت ميرسد که سکه دارد به 29 هزار تومان ميرسد و دلار هم از 48 تومان پا تند ميکند به سوي 50 هزار تومان. بله 50 هزار تومان و نه 5 هزار تومانِ معروف!
نميدانم مسئولان محترم اقتصادي کجايند. شايد هم با قطار پيشرفت - که به سرعت ميرود - رفتهاند و ما اينجا تنها ماندهايم که اوضاع چنين است. مگر قرار نبود ريال را به سومين ارز پر قدرت منطقه تبديل کنيد بعد دلار و يورو؟ پس چه شد آقايان اقتصاددان و متخصصان نظام پولي؟ چه شد؟ ياد مطلبي ميافتم که پسرم برايم خواند: "ريال تنها واحدِ پولي است که اگر پس انداز کني، خرج کردهاي. اگر خرج کني، پس انداز!" اين را با همه وجود درک ميکنيم اين روز ها. روزهايي که از "الان" تا "الان" از ارزش پول ملي کاسته ميشود. هر چه بخري، بردي. هرچه نگهداري، باختي. به قمار شبيه شده است وضعيتِ بازار که يک گروه ميبازند و يک گروه ميبرند.
من ميترسم از اين مسابقهاي که براي بيشتر خريدن در جريان است. ميترسم از ولعي که گرگ جان مان ميشود. ميترسم از ستون فقراتي که ميشکند و عمودهاي خيمه زندگي که تا شده است.
مسئولان محترم هِمّت کنند و الا هَمت يا هِمت - همان هزار ميليارد - هم به سرنوشت ميليارد دچار خواهد شد، که به شوخي تبديل شده و به ازايش نميشود سرپناهي خريد. حرفِ شهر نيست. روستاهاي حاشيه شهر الان ديوارهاشان را بالاتر از ميليارد بنا ميکنند. نميدانم چه بايد گفت بيش از اين. مهم هم نيست. مهم اين است که مسئولان "بدانند" چه بايد بکنند و براي حرف و حديثهاي اين چند ماه، پيوست اقتصادي درست نکنند. "بدانند" و کار را سامان دهند تا بيسر و سامان بشود طرح و برنامه هرکسي که سربلندي ما را نميتواند ببيند.
از قطار پیشرفت جا نمانی 
