- اقدام جدید آمریکا علیه سپاه: علیرضا شفیعی نسب، کمیل برادران سلمانی و رضا کاظمیفر تحریم شدند
- آقای رئیسی! کمر مردم خم شد! گرانیهای افسار گسیخته را چه زمانی مهار خواهید کرد؟
- تتلو: [در حوادث سال ۱۴۰۱]، یکی از بازیگران زن کشور من را تحریک کرد تا آهنگی درست کنم / بابت همه اشتباهاتم عذرخواهی میکنم
- مقایسه نحوه استقبال پاکستان از رئیسی و روحانی (عکس)
- علی اکبر رائفی پور در افغانستان و یمن کیسه های آرد و برنج و خرما خیرات می کند
نواندیش - سعيد شمس: «مدتی است که برجام در دستور کار ما نبوده است. ما اگر ادعاهای مکرر از سوی مقامهای ایرانی مبنی بر اینکه مشتاق به بازگشت به برجام هستیم را رد نکنیم، آنها را نادیده میگیریم. مشتاق نیستیم.» این اظهارات ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نشان از به کما رفتن برجام دارد. این یعنی تداوم مشکلات و گرفتاری مردم ایران و ناامیدی پررنگ از اصلاح معایبی را که ذهن جامعه را به شدت درگیر کرده اند. حال این پرسش مطرح می شود، چرا «برجام»ی که در آذر ماه 1399 یک قدم بیشتر تا احیای دوباره فاصله نداشت، حالا هدفی شده است که تحقق اش بعید به نظر می رسد؟
دكتر مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه در گفت و گو با نواندیش «بی توجهی به واقع بینی» و «موازی کاری» را پدیده های مانع ساز پیش روی سیاست خارجی می داند.
تحلیلگر مسائل بین الملل در این رابطه ادامه داد: قانونی نانوشته راًی به این می دهد که در سیاست دوست و دشمن دائمی نداریم. یعنی اصرار به تجادل همیشگی ریشه در اراده و تفکر هیجانی و خارج از چارچوب منطق دارد. به این معنی که اگر بنا بود، کلیه تحرکات دیپلماتیک بر پایه و اساس مصالح نظام سیاسی و منافع عمومی باشد، در چند مقطع باید به این تصمیم می رسدیم که با راه کارهای علمی و منطقی رابطه با آمریکا را تا جایی که فضا را برای کاهش تهدید و تحدیدها فراهم سازد، از حالت تقابلی 100 درصدی، حتی المقدور به حالت تعاملی می رساندیم. اما تاًکید موکد بر ایدوئولوژی این فرصت مملو از بهره را از خودمان سلب کردیم.
او در ادامه گفت: نکته هزینه ساز دیگری که آشکارا مصالح ملی را با چالش هایی جدی مواجه کرده است، چیزی جز «موازی کاری» نیست. دولت به عنوان مسئول اصلی اجرایی و سیاست گذاری از مردم راًی می گیرد تا دیدگاه و تفکرات خود را در امور جاری و ساری کند. مثلاً مردم به دولت روحانی با این ذهنیت راًی دادند که تنازع هسته ای به سرانجامی مطلوب برسد. در همین راستا آقای ظریف قدم های مثبت و راه گشایی برداشت. اما همزمان گروه هایی که به لحاظ سلیقه سیاسی در برابر دولت های یازدهم و دوازدهم داشتند و بر همین اساس هم مخالف برجام و اساساً هر نوع مذاکره ای با غرب بودند، با سوء استفاده از ساختار سیاسی بنا بر مداخله جویی گذاشتند و در نهایت هم توانستند، موضوع توافق با غرب را حاشیه نشین کنند تا بتوان اینطور گفت، راًی اکثریت مردم توسط جریانی که اقلیت را نمایندگی می کند، خنثی و بی اثر شود.
مهدی ذاکریان در پایان گفت: درباره تحرکات هزینه ساز همچنین می توان به افراط و تفریط اشاره کرد. در واقع این نوع رفتار هم در سیاست خارجی، هم در حوزه مهم اقتصاد و هم در سایر بحث های دیگر آسیب های زیادی وارد کرده است. من نمی دانم این پدیده هزینه ساز چرا و چطور در دهه 90 پررنگ شد و خسارت های زیادی زد. ایران باتوجه به رویکردی که در مواجهه با نظام بین الملل و به ویژه کشورهای غربی دارد، در معرض تهدید و تحدید است و ما به جای اینکه با تکیه بر عقل مداری و واقع بینی، به فکر مدیریت شرایط دشوار باشیم، با طرح اظهارات و همچنین وعده هایی که معلوم است، مورد موافقت قرار نمی گیرد، کار را خرابتر و در نتیجه گرفتاری مان را بیشتر و شدیدتر می کنیم. به نظرم ساختار سیاسی و اجتماعی باید نسبت به این رفتار غلط و بد حساس شود تا بلکه بساط تندروها برای همیشه جمع شود.