- کارشناسی داوری دیدار استقلال - آلومینیوم اراک : گل بلانکو از خط گذشت!؟ (+ عکس و ویدئو)
- آقای دبیر! مردم انتخاب میکنند چه کسی پهلوانشان باشد و چه کسی کریم شیرهای! / چرا از محبوبیت رسول خادم عصبانی هستی!؟
- قطامِ سریال امام علی(ع) در 51 سالگی و در فرانسه / زندگینامه و کارنامه هنری ویشکا آسایش + تصاویر
- عربستان سعودی «با این دختر» برای اولین بار به مسابقه دختر شایسته جهان میرود + عکس
- خاطره آقای همساده از «بده بزنیم» در گفتگو با پشه و ایرج طهماسب! (ویدئو)
- ثواب و فضیلت سوره یس ؛ بهترین سوره برای اموات و اهل قبور + متن و ترجمه سوره یاسین / یس ﴿١﴾ والقرآن الحکیم ﴿٢﴾ انک لمن المرسلین ﴿٣﴾
جلسه افطاري حسن روحاني، رئيس جمهور ايران با استادهاي دانشگاه در 28 تير 93 برگزار شد و از جمله سخنرانان اين جلسه دکتر محمود سريع القلم، مشاور رئيس جمهور بود.
جلسه افطاري حسن روحاني، رئيس جمهور ايران با استادهاي دانشگاه در 28 تير 93 برگزار شد و از جمله سخنرانان اين جلسه دکتر محمود سريع القلم، مشاور رئيس جمهور بود. در اين جلسه علاوه بر حسن روحاني، «رضا فرجي دانا» وزير علوم، تحقيقات و فن آوري، «سيدحسن قاضي زاده هاشمي» وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و جمعي از استادان و محققان کشور حضور داشتند. سريع القلم در سخنان خود به مساله بين المللي شدن ايران پرداخت و گفت: «بينالمللي شدن در 3 واژه خلاصه ميشود؛ کيفيت، رقابت و استاندارد.» مشروح سخنان سريع القلم را در زير ميخوانيد.
در روششناسي علوم انساني، هنگامي که بخواهيم مشکلي را ريشهيابي کنيم، نامعقول و غيرعلمي است که در نهايت به عنوان مثال به 245 علت اشاره کنيم. طي 350 سال گذشته، در علم اقتصاد، علم سياست و علم روابط بين الملل، حدود 22 هزار کتاب درسي نوشته شده که عموما به اين استنتاج دست يافتهاند که بايد درخت علت و معلولي مشکلات را ترسيم کنيم. از اين منظر علمي، درخت علت و معلولي مشکلات ايران را به چه صورت بايد ترسيم کرد؟ وقتي کتب، روزنامهها، سايتها و سخنرانيها را هر روز مطالعه مي کنيم، متوجه ميشويم هر فردي، علتي و گوشهاي از اين درخت تنومند را به ما گوشزد ميکند. اما بهراستي مشکل شماره يک، دو، سه کشور ما کدامند؟ همان گونه که هر فردي، هر بنگاهي، هر موسسهاي و هر دانشگاهي بايد مساله 1، 2 و 3 خود را با دقت تشخيص و منابع و فکر و برنامهريزي را بر آنها متمرکز کند، دولتها و حاکميتها نيز ضروري است به چنين امري مبادرت ورزند. طبيعي است که نميتوان از يک سخنراني به سخنراني ديگر، مساله يک ايران را تغيير داد. نميتوان به تناسب حضاري که جمع شده اند، اولويت هاي کشور را تعيين کرد. غيرمنطقي است که 30 اولويت همسطح مقرر کنيم. نميتوان در سايه هرج ومرج اولويتها، پيشرفتي بهدست آورد. علتها و مشکلات با هم مساوي نيستند. اکثريت معلول اند. ممکن است يک، دو، سه يک فرد، يک بنگاه، يک نهاد در زمانهاي مختلف تغيير کند. بهعنوان يک استنباط که در طول 26 سال گذشته به آن پايبندي علمي و استدلالي داشتهام، معتقدم که مشکل شماره يک کشور ما اين است که در مدارها و دواير بينالمللي حضور ندارد، تعامل نميکند، رقابتي ندارد و زندگي نميکند. منظور از بينالمللي شدن، جغرافيايي خاص نيست. به جز دو، سه کشور غربي، بقيه جهان غرب عموما در وضعيت حفظ وضع موجود خود قرارگرفتهاند. اگر ميخواهيد معناي بينالمللي شدن را درک کنيد، به کره جنوبي سفر کنيد. بينالمللي شدن در 3 واژه خلاصه ميشود: کيفيت، رقابت و استاندارد. سنگاپور در 10 شاخص کليدي توسعهيافتگي، رتبه اول تا سوم جهاني را دارد. اين کشور که مساحتي در حد تهران دارد با جمعيتي حدود 5/3 ميليون نفر و 5/1 ميليون خارجي شاغل، 220 ميليارد دلار توليد ميکند که 63 درصد آن فن آوري پيشرفته است. امروز برزيل از روسيه و بريتانيا بيشتر توليد ميکند. اگر ما بينالمللي شويم و با شرکتها، موسسات و بنگاهها و دانشگاههاي جهان و به خصوص آسيايي رقابت کنيم، براي کشور با شوکتي مانند ايران، راضي نخواهيم شد که درصد قابل توجهي از مردم، سوار اتومبيل پرايد شوند. اگر ما با کيفيتهاي جهاني زندگي کنيم، خيلي سريع، ترافيک و هواي آلوده تهران را اصلاح ميکنيم. اگر ما در سطح جهاني رقابت کنيم و معناي تخصص را بهتر متوجه شويم، طبعا براي يک فرد، دوازده حکم اجرايي صادر نميکنيم. در شهر دبي، 124 مليت مشغول به کار هستند ضمن اينکه تعداد مساجد در اين شهر از تهران بيشتر است. در بحث آنتروپي زيست شناسي هم گفته ميشود که سيستمهاي بسته از ناهنجاريهاي بيشتري رنج ميبرند. اگر ما در مدارهاي بينالمللي قرارگيريم، صنعت ما، سلامتي اداري و مالي ما، بخش خصوصي ما، محيط زيست ما، جادههاي ما، کيفيت مديران ما، عملکرد سه قوه ما و آنچه به مناسبت امشب ما برميگردد، دانشگاههاي ما، اصلاح خواهند شد. اين کوتاهترين، کمهزينهترين و مطمئنترين راهي است که ما را ميتواند به پيشرفت و توسعه سوق دهد. مهم ترين رکن يک دانشگاه، استادان محقق و نوآور آن هستند. اين ستون، 80 درصد اصالت يک دانشگاه است. آنچه که آکسفورد، امآي تي و دانشگاه ملي سنگاپور را ارزشمند کرده، جغرافياي آنها نيست بلکه کيفيت تحقيقاتي استادهاي آنها است. دانشگاهي ماهيتا نقاد است و نقاد معتبر، کسي است که متون بينالمللي داشته باشد. دانشگاهي بودن، شغل نيست؛ بلکه نوعي شيفتگي به شناخت و فهم پديدهها، مستقل از ملاحظات سياسي و سازوکارهاي اداري ارتقا است. کليديترين کانون آزادي در يک جامعه زنده، دانشگاه است. آزادي فکرکردن و آزادي شناخت پديدهها آنگونه که هستند. دانشگاه معتبر، دانشگاهي است که در راهروهاي دانشکدههاي آن، استادان کرهاي، استادان آلماني و استادان مصري نيز حضور داشته باشند تا دانشگاهيان و دانشجويان در کوران بحث و نقد علمي، هم تواضع و اخلاق علمي کسب کنند چون با بينالمللي شدن، سطح و جايگاه خود را تشخيص ميدهند و هم به آخرين استنباطها و دريافتهاي علمي دسترسي پيدا ميکنند. نکته آخر اينکه، به سهم خودم از فضاي نوين عقلانيت در دانشگاهها تشکر ميکنم و اگر منطق اين سخن و متن، اعتباري داشته باشد، اميدوارم در سال 1400 شاهد نهادينه شدن بينالمللگرايي در تاريخ دانشگاههاي ايران عزيز باشيم.
□ روزنامه دنياي اقتصاد
لینک کپی شد
نظر شما