- آموزش ثبت نام در سامانه ملی املاک و اسکان + لینک
- روش صحیح فاتحه خواندن و متن آن: برای فاتحه چه سوره ای باید خواند؟
- خواص ماهی شیر جنوب + سه شیوه پخت و طعم دار کردن
- قرص مترونیدازول چیست؟ علت و روش مصرف + عوارض و موارد منع استفاده
- 3 روش استعلام دهک بندی یارانه خانوار : چطور بفهمیم دهک چندم هستیم؟ + روش اعتراض به دهک بندی یارانه معیشتی + لینک
- مهدور الدم یعنی چه و کیست؟ مصادیق آن در قانون مجازات اسلامی چیست؟
- جاسوسی سرلشگر مقربی برای شوروی چگونه لو رفت!؟ + سرنوشت او
- بهترین اعمال شب پنجشنبه و جمعه برای اموات
- دعای توسل ؛ متن کامل و ترجمه / یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ...
اولويت اول كشور، جهاني شدن است
دکتر محمود سریعالقلم
دکتر محمود سریعالقلم چند وقت پيش سخنراني را با مضمون تشخيص اولويتهاي كشور و لزوم مرتب كردن خواستهها در جمع دانشگاهيان با رئيس جمهور و دولتمردان داشت، اين استاد دانشگاه بنا به خواسته ما بخشي از اين سخنراني را به صورت يك يادداشت كوتاه در اختيار آرمان قرار داد. گفتار دكتر محمود سريع القلم در جمع دانشگاهيان به همت خود او به صورت يادداشتي آمده است كه در ادامه يادداشت اين استاد دانشگاه شهيد بهشتي در ذيل آمده است : «در روششناسي علوم انساني، هنگامي كه بخواهيم مشكلي را ريشه يابي كنيم، نامعقول و غيرعلمي است كه در نهايت به عنوان مثال به 245علت اشاره كنيم. طي 350سال گذشته، در علم اقتصاد، علم سياست و علم روابط بينالملل، حدود22000كتب درسي نوشته شده كه عموماً به اين استنتاج دست يافتهاند كه بايد درخت علت و معلولي مشكلات را ترسيم كنيم. از اين منظر علمي، درخت علت و معلولي مشكلات ايران را به چه صورت بايد ترسيم كرد؟ وقتي كتب، روزنامهها، سايتها و سخنراني ها را هر روز مطالعه ميكنيم، متوجه ميشويم هر فردي، علتي و گوشهاي از اين درخت تنومند را به ما گوشزد ميكند. اما به راستي مشكل 1، 2و 3 كشور ما كدام است. همانگونه كه هر فردي، هر بنگاهي، هر مؤسسهاي و هر دانشگاهي بايد مسئله 1، 2، 3 خود را با دقت تشخيص و منابع و فكر و برنامهريزي را بر آنها متمركز كنند، دولتها و حاكميتها نيز ضروري است به چنين امري مبادرت ورزند. طبيعي است كه نميتوان از يك سخنراني به سخنراني ديگر، مسئله يك ايران را تغيير داد. نميتوان به تناسب حضاري كه جمع شدهاند، اولويتهاي كشور را تعيين كرد. غيرمنطقي است كه 30 اولويت همسطح مقرر كنيم. نميتوان در سايه هرج ومرج اولويتها، پيشرفتي بهدست آورد. علتها و مشكلات با هم مساوي نيستند. اكثريت معلولاند. ممكن است 1،2،3اين فردي يك فرد، يك بنگاه، يك نهاد در زمانهاي مختلف تغيير كند. به عنوان يك استنباط كه در طول 26 سال گذشته سال گذشته به آن پايبندي علمي و استدلالي داشتهام، معتقدم كه مشكل اول كشور ما اين است كه در مدارها و دواير بينالمللي حضور ندارد، تعامل نميكند، رقابتي ندارد و زندگي نميكند. منظور از بينالمللي شدن، جغرافيايي خاص نيست. به جز دو ـ سه كشور غربي، بقيه جهان غرب عموماً در وضعيت حفظ وضع موجود خود قرارگرفتهاند. اگر ميخواهيد معناي بينالمللي شدن را درك كنيد، به كرة جنوبي سفر كنيد. بينالمللي شدن در3واژه خلاصه مي شود: كيفيت، رقابت و استاندارد. سنگاپور در ده شاخص كليدي توسعه يافتگي، رتبة اول تا سوم جهاني را دارد. اين كشور كه مساحتي در حد تهران دارد با جمعيتي حدود5/3 ميليون نفر و 5/1 ميليون نفر خارجي شاغل، 220ميليارد دلار توليد ميكند كه 63 درصد آن فناوري پيشرفته است. امروز برزيل از روسيه و انگلستان بيشتر توليد ميكند اگر ما بينالمللي شويم و با شركتها، مؤسسات و بنگاههاي و دانشگاههاي جهان و بهخصوص آسيايي، رقابت كنيم، براي كشور با شوكتي مانند ايران، راضي نخواهيم شد كه درصد قابل توجهي از مردم، سوار اتومبيل پرايد شوند. اگر ما با كيفيتهايي جهاني زندگي كنيم، خيلي سريع، ترافيك و هواي آلودة تهران را اصلاح ميكنيم. اگر ما در سطح جهاني رقابت كنيم و معناي تخصص را بهتر متوجه شويم، طبعاً براي يك فرد، دوازده حكم اجرايي صادر نميكنيم. در شهر دوبي، 124 مليت مشغول به كار هستند ضمن اينكه تعداد مساجد در اين شهر از تهران بيشتر است. اگر ما در مدارهاي بينالمللي قرارگيريم، صنعت ما، سلامتي اداري و مالي ما، بخش خصوصي ما، محيط زيست ما، جادههاي ما، كيفيت مديران ما، عملكرد سه قوة ما و آنچه به مناسبت امشب ما برميگردد، دانشگاههاي ما، اصلاح خواهند شد. اين كوتاه ترين، كم هزينهترين و مطمئنترين راهي است كه ما را ميتواند به پيشرفت و توسعه سوق دهد. مهمترين ركن يك دانشگاه، اساتيد محقق و نوآور آن هستند. اين ستون، 80 درصد اصالت يك دانشگاه است. آنچه آكسفورد،ام آي تي و دانشگاه ملي سنگاپور را ارزشمند كرده، جغرافياي آنها نيست بلكه كيفيت تحقيقاتي اساتيد آنهاست. دانشگاهي ماهيتاً نقاد است و نقاد معتبر، كسي است كه متون بينالمللي داشته باشد. دانشگاهي بودن، شغل نيست؛ بلكه نوعي شيفتگي به شناخت و فهم پديدهها،مستقل از ملاحظات سياسي و سازوكارهاي اداري ارتقا است. كليدي ترين كانون آزادي در يك جامعه زنده، دانشگاه است. آزادي فكركردن و آزادي شناخت پديدهها آنگونه كه هستند.
دانشگاه معتبر چه دانشگاهي است؟
دانشگاه معتبر، دانشگاهي است كه در راهروهاي دانشكدههاي آن، اساتيد كرهاي، اساتيد آلماني و اساتيد مصري نيز حضور داشته باشند تا دانشگاهيان و دانشجويان در كوران بحث و نقد علمي، هم تواضع و اخلاق علمي كسب كنند چون با بينالمللي شدن سطح و جايگاه خود را تشخيص ميدهند و هم به آخرين استنباطها و دريافتهاي علمي دسترسي پيدا مي كنند. نكته آخر اينكه، به سهم خودم از فضاي نوين عقلانيت در دانشگاهها تشكر ميكنم و اگر منطق اين سخن و متن، اعتباري داشته باشد، اميدوارم در سال 1400، شاهد نهادينه شدن بينالملل گرايي در تاريخ دانشگاههاي ايران عزيز باشيم»(آرمان)
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.