- وزیر خزانه داری ترامپ (وزارت تحریم) معرفی شد: اسکات بسنیت کیست!؟
- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
به سیگنال های تهران پاسخ منطقی دهید
فرید زکریا
زمانی که دولت اوباما از اقدام نظامی علیه سوریه سخن میگفت از تمام بحثهایی که میتوانست با آن مواجه شود، از حفظ نرمهای بینالمللی تا جلوگیری از وقوع هولوکاستی دیگر، استفاده کرد. اکثر اینها یا اغراق شده بودند یا سابقه بدی داشتند اما میتوانستند عواقب خطرناکی برای سیاست خارجی ایالات متحده داشته باشند.
تقریبا همه مقامات ارشد امریکایی از جمله باراک اوباما، جان کری و چاک هگل به نوعی اظهار کرده بودند که ما باید برای حفظ اعتبار ایالات متحده در برابر ایران باید دست به اقدام نظامی در سوریه بزنیم. راههای بسیاری در روابط بینالملل وجود دارد که بتواند با دقت مفهوم حفظ اعتبار را بررسی کند و از اکثر آنها این استباط میشود که فقط با انجام دادن کاری ساده نمیتوان اعتبار خود را حفظ کرد. کشورها میدانند که شرایط در روابط بینالملل کاملا متفاوت است و آنچه ممکن است در شرایطی خاص انجام شود ارتباطی با یک شرایط متفاوت دیگر نخواهد داشت. واقعا لازم نیست که به کشور A حمله کنید تا به کشور B بفهمانید که آدم سرسختی هستید.
امریکا چه اعتباری از حمله به عراق و تداوم ماموریت در این کشور پس از سقوط رژیم قبلی آن به دست آورد؟ این کشور با هزینه کردن پول و نیروهایش در ویتنام که به دلیل نگرانی درباره شهرتش بود چه اعتباری به دست آورد؟ اگر واشنگتن از شعارهای بیدقتی استفاده میکند، راهش این نیست که برای نامتناقض بودن اقدام نظامی بیدقتی را پیگیری کند. این کار مردم را تحت تاثیر قرار نمی دهد، بلکه به آنها میگوید ایالات متحده به حدی مغرور است که برای چیزی که هرگز موفقیتی نخواهد داشت پول زیادی خرج کند.
چند ماهه گذشته زمان بدی برای مقامات امریکایی بوده است تا سینه خود را جلو دهند و از اعتبار سخن بگویند زیرا دولت ایران سیگنالهای صلح جویانه قابل ملاحظه ای فرستاده است. این سیگنال با انتخاب حسن روحانی اغاز شد که نه تنها نه به احمدینژاد بلکه به نوع حاکمیت در آن زمان بود. روحانی در زمان مبارزات انتخاباتی با حمله به سعید جلیلی کاندیدای اصولگرایان نزدیک به احمدی نژاد وی را به دلیل عدم دستیابی به توافق با جامعه جهانی و عدم موفقیت در کاهش تحریمهای علیه ایران مورد انتقاد قرار داده بود. وی گفته بود: «چرخ سانتریفیوژ وقتی خوب است بچرخد که چرخ مملکت و اقتصاد و زندگی مردم هم بچرخد.»
روحانی پس از انتخابش هم، هر چند روز یکبار سیگنالی آشتی جویانه میفرستاد. نامههایی بین وی و اوباما رد و بدل شده است. در روز 4 سپتامبر حساب توئیتری که گفته میشود متعلق به رئیس جمهور ایران است سال نوی یهودیان را به آنها تبریک گفت. وی اعلام کرد که وزارت خارجه مسئولیت مذاکرات هستهای را به دست خواهد گرفت و آن را از اختیار شورای عالی امنیت ملی خارج کرد. وی درباره اهمیت انعطاف در مذاکره با غرب و شفافیت در برنامه هستهای ایران سخن گفت که به معنای این است که وی اجازه ورود به بازرسان بینالمللی خواهد داد. اشپیگل آلمان هم گزارش داده است که وی آماده است که در مقابل رفع تحریمها تاسیسات غنی سازی فردو را تعطیل کند.
البته مرد اول کشور نه روحانی بلکه آیتالله خامنهای است که به شدت ضد غرب و ضد امریکایی است. اما ایشان نیز یک سیاستمدار باهوش و پیچیده است که میخواهد نارضایتیهای داخلی را کاهش دهد. آیتالله خامنهای روز 17 سپتامبر گفت که ایران به منظور تلاش برای دستیابی به توافقی به جامعه جهانی با «نرمش قهرمانانه» با آنها تعامل خواهد کرد. ایشان همچنین تاکید کرد: «ما نه به خاطر آمریکا و غیر آمریکا بلکه به علت اعتقاداتمان سلاح هستهای را قبول نداریم و وقتی میگوییم هیچ کس نباید سلاح هستهای داشته باشد قطعا خودمان نیز دنبال آن نیستیم.»
البته ممکن است همه این اتفاقات صحنه سازی باشند اما احتمال دیگری نیز وجود دارد. تحریم های بین المللی علیه ایران خسارات زیادی به این کشور وارد کرده است و حمایت تهران از بشار اسد نیز برای آن هزینه زا بوده است. در این شرایط خنثی کردن تنش ها، لغو تحریم ها و احیای اقتصاد می تواند برای نظام ایران بسیار سودمند باشد.
دست کم دولت اوباما باید با یک پیشنهاد معقول و منطقی به سوی ایران برود تا به مردم این کشور نشان دهد در صورتی که نظام حاضر شود که برنامه هسته ای خود را کنار بگذارد آینده ای درخشان تر در انتظار مردم ایران خواهد بود. اما در حالی که بر طبل جنگ می کوبید سخت است که منطقی به نظر برسید.
منبع: تایم / ترجمه : تحریریه دیپلماسی ایرانی
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.