- دود مرموز در قله دماوند / آتشفشان آماده فوران است یا...!؟ + عکس
- تحلیل یدیعوت آحارونت از پیام مانور بزرگ ایران به اسرائیل
- حمله هماهنگ ائمه جمعه به بیانیه جبهه اصلاحات؛ علمالهدی: فهرست خواستههای آمریکا را دیکته کردند / احمد خاتمی: عددی نیستید که بیانیه میدهید / مدرسی: مطالبات دشمن را میگویند؛ باید بر دهان این افراد زد / امام جمعه ایلام: بیانیه جبهه اصلاحات شیطانی است
- واکنش خبرساز بهزاد نبوی به بیانیه جبهه اصلاحات
- پرواز ممنوع؛ آسمان غرب ایران موقتاً بسته شد + علت / تصویر
- نایب رئیس مجلس خبرگان به معاون وزیر خارجه: مذاکره یک امر عقلائی است، از صدر اسلام که پیامبر (ص) با دشمنانی کینه توز مواجه بودند، مذاکره میکردند
- ماجرای رنگ صورتی لباس بستری سید محمد خاتمی
- محمد سرافراز: «نفوذی اعظم» در سطوح بالای نظام است
- انتقاد تند امام از جواد لاریجانی و آذری جهرمی: دو منتقد بیانیه جبهه اصلاحات یکی متهم جاسوسی بوده و دیگری دنبال معاون اولی!
- فلسطين؛ از مساله عربي- اسلامي به انساني
زیباکلام: افروغ آنقدر صداقت داشت که به اشتباه خود مبنی بر رای به احمدینژاد اعتراف کند
هم ميهن: صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران:
فکر میکنم بهترین صفتی که میتوان برای مرحوم افروغ به کارگرفت، این است که بگوییم او یک اصولگرای غیرحکومتی بود.
یعنی به اصول اسلامی واقعا و با تمام وجودش پایبند بود، اما نه برای اینکه به قدرت برسد. او هرکجای دیگری هم زندگی میکرد همین دکتر افروغی بود که میشناختیم.
مرحوم افروغ از عملکرد احمدینژاد بسیار ناراضی بود. طی هشت سال دولت احمدینژاد شاهد حمایت جبهه پایداری و تندروها از او بودیم. میتوان گفت در این مدت اصولگرایان به سمت تندروی، جبههپایداری و مرحوم آیتالله مصباحیزدی سوق یافتند اما در مقابل افروغ روزبهروز بیشتر از آنها فاصله گرفت و در اواخر عمر خود بهشدت از جریان اصولگرایی ناامید و سرخورده شده بود.
کم نبودند اصولگرایانی که در سال 1384 به احمدینژاد رای دادند اما بعدها متوجه شدند که اشتباه کردهاند. افروغ انقدر صداقت داشت که به اشتباه خود اعتراف کند و بگوید نباید به احمدینژاد رای میدادم. دلیل آرایی که توسط اصولگرایان به احمدینژاد داده شد، آن بود که هشت سال دولت اصلاحات نتوانسته بود واقعا گامی در جهت توسعه سیاسی بردارد. از طرف دیگر بسیاری از اصولگرایان نگران بودند که اگر مرحوم هاشمیرفسنجانی بار دیگر رئیسجمهور شود دست به اجرای همان برنامههای سازندگی و اقتصادی بزند که طی هشت سال ریاستجمهوری خود در روزگار بعد از جنگ نسبت به اجرای آنها اقدام کرده بود. بنابراین بسیاری احمدینژاد را بهعنوان سیاستمداری جوان، فرصتی میدانستند که اگرچه وابسته به جناح راست بود اما امید به موفقیت او داشتند.
در آن زمان قابل پیشبینی نبود که احمدینژاد به کدام سو رفته و چه میکند، اما بسیاری از اصولگرایان به تدریج متوجه شدند که سیاستهای احمدینژاد اعم از سیاستهای خارجی و سیاستهای اقتصادی، چه میزان مصیبت برای کشور به بار میآورد بنابراین از حمایت او دست برداشتند و متوجه شدند که او آن فردی نیست که آمده تا مملکت را اصلاح کند.
