- سریعالقلم: سه سناریو پیش روی ایران است؛ توافق، جنگ و اعتراضات شدید داخلی یا ... | در ۱۲ روز گذشته حدود ۵۰ آتشسوزی در ۱۹ استان ایران رخ داده است!
- عارف: اگر جنگ را شروع کردند، پایانش با ما خواهد بود
- واکنش سخنگوی وزارت خارجه به خبر تعطیلی سفارت خانههای اروپایی در تهران
- کامران غضنفری نماینده تهران: باید بررسی کنیم حضور پزشکیان به نفع کشور است یا نبودش!
- ارزیابی تازه علی لاریجانی از احتمال مجدد جنگ و موضوع مذاکره با آمریکا
- کسانی که ایران را به قوم بنی اسرائیل تشبیه میکنند به دنبال آوارگی ملت هستند!
- رمزگشایی از حملات اخیر به پزشکیان
- سرلشکر رحیم صفوی: احتمال میدهم جنگ مجددی رخ بدهد؛ پس از آن، ممکن است دیگر جنگی رخ ندهد
- توییت ولایتی با هشتگ «آلاسکا» و «مردهزارچهره»: ملت ایران هیچگاه اجازه معامله بر سر امنیت ملیشان را نخواهند داد
- سلاح تازه تندروها علیه پزشکیان: حملات در مجلس به رئیسجمهوری با طرح «عدم کفایت»
زیباکلام: افروغ آنقدر صداقت داشت که به اشتباه خود مبنی بر رای به احمدینژاد اعتراف کند
هم ميهن: صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران:
فکر میکنم بهترین صفتی که میتوان برای مرحوم افروغ به کارگرفت، این است که بگوییم او یک اصولگرای غیرحکومتی بود.
یعنی به اصول اسلامی واقعا و با تمام وجودش پایبند بود، اما نه برای اینکه به قدرت برسد. او هرکجای دیگری هم زندگی میکرد همین دکتر افروغی بود که میشناختیم.
مرحوم افروغ از عملکرد احمدینژاد بسیار ناراضی بود. طی هشت سال دولت احمدینژاد شاهد حمایت جبهه پایداری و تندروها از او بودیم. میتوان گفت در این مدت اصولگرایان به سمت تندروی، جبههپایداری و مرحوم آیتالله مصباحیزدی سوق یافتند اما در مقابل افروغ روزبهروز بیشتر از آنها فاصله گرفت و در اواخر عمر خود بهشدت از جریان اصولگرایی ناامید و سرخورده شده بود.
کم نبودند اصولگرایانی که در سال 1384 به احمدینژاد رای دادند اما بعدها متوجه شدند که اشتباه کردهاند. افروغ انقدر صداقت داشت که به اشتباه خود اعتراف کند و بگوید نباید به احمدینژاد رای میدادم. دلیل آرایی که توسط اصولگرایان به احمدینژاد داده شد، آن بود که هشت سال دولت اصلاحات نتوانسته بود واقعا گامی در جهت توسعه سیاسی بردارد. از طرف دیگر بسیاری از اصولگرایان نگران بودند که اگر مرحوم هاشمیرفسنجانی بار دیگر رئیسجمهور شود دست به اجرای همان برنامههای سازندگی و اقتصادی بزند که طی هشت سال ریاستجمهوری خود در روزگار بعد از جنگ نسبت به اجرای آنها اقدام کرده بود. بنابراین بسیاری احمدینژاد را بهعنوان سیاستمداری جوان، فرصتی میدانستند که اگرچه وابسته به جناح راست بود اما امید به موفقیت او داشتند.
در آن زمان قابل پیشبینی نبود که احمدینژاد به کدام سو رفته و چه میکند، اما بسیاری از اصولگرایان به تدریج متوجه شدند که سیاستهای احمدینژاد اعم از سیاستهای خارجی و سیاستهای اقتصادی، چه میزان مصیبت برای کشور به بار میآورد بنابراین از حمایت او دست برداشتند و متوجه شدند که او آن فردی نیست که آمده تا مملکت را اصلاح کند.
