- ۴ پیشنهاد به دولت که میخواهد از خدماتش فیلم و سریال بسازد: از ماجرای آقای صدیقی، تا فساد چای
- کیهان: ما محترمانه حجاب سر زنان می کنیم اما رضا شاه با ضرب و شتم حجابشان را برمی داشت
- این خبر را افرادی که از پیوستن ایران به شانگهای دلخوش بودند چند بار بخوانند!
- ماجرای دستگیری برادرزاده علی شمخانی چیست؟
- اقدام باورنکردنی دولت رئیسی
- از گشت ارشاد و طرح نور در نمایشگاهی که «رئیسی» آن را افتتاح کرد، خبری نیست!
- هشدار به «روحانیت» درباره ماجرای «کاظم صدیقی»
- معین الدین سعیدی: آقای رئیسی صحنه تلخ از دست دادن خشت خشت آلونک پیرزن دشتیاری را دیدهاید؟/معادل ریالی اختلاس چای دبش را صرف زیرساختهای سیستان کنید
- انتقاد شدیداللحن حسین شریعتمداری از لایحهی حجاب: پول بده و کشف حجاب کن! / بهتر است که این طرح از اساس کنار گذاشته شود
- ختم غائله ی شهرنو به روایت شیخ حسین انصاریان: «چند نفر از خانم های خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم»
هم ميهن: صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران:
فکر میکنم بهترین صفتی که میتوان برای مرحوم افروغ به کارگرفت، این است که بگوییم او یک اصولگرای غیرحکومتی بود.
یعنی به اصول اسلامی واقعا و با تمام وجودش پایبند بود، اما نه برای اینکه به قدرت برسد. او هرکجای دیگری هم زندگی میکرد همین دکتر افروغی بود که میشناختیم.
مرحوم افروغ از عملکرد احمدینژاد بسیار ناراضی بود. طی هشت سال دولت احمدینژاد شاهد حمایت جبهه پایداری و تندروها از او بودیم. میتوان گفت در این مدت اصولگرایان به سمت تندروی، جبههپایداری و مرحوم آیتالله مصباحیزدی سوق یافتند اما در مقابل افروغ روزبهروز بیشتر از آنها فاصله گرفت و در اواخر عمر خود بهشدت از جریان اصولگرایی ناامید و سرخورده شده بود.
کم نبودند اصولگرایانی که در سال 1384 به احمدینژاد رای دادند اما بعدها متوجه شدند که اشتباه کردهاند. افروغ انقدر صداقت داشت که به اشتباه خود اعتراف کند و بگوید نباید به احمدینژاد رای میدادم. دلیل آرایی که توسط اصولگرایان به احمدینژاد داده شد، آن بود که هشت سال دولت اصلاحات نتوانسته بود واقعا گامی در جهت توسعه سیاسی بردارد. از طرف دیگر بسیاری از اصولگرایان نگران بودند که اگر مرحوم هاشمیرفسنجانی بار دیگر رئیسجمهور شود دست به اجرای همان برنامههای سازندگی و اقتصادی بزند که طی هشت سال ریاستجمهوری خود در روزگار بعد از جنگ نسبت به اجرای آنها اقدام کرده بود. بنابراین بسیاری احمدینژاد را بهعنوان سیاستمداری جوان، فرصتی میدانستند که اگرچه وابسته به جناح راست بود اما امید به موفقیت او داشتند.
در آن زمان قابل پیشبینی نبود که احمدینژاد به کدام سو رفته و چه میکند، اما بسیاری از اصولگرایان به تدریج متوجه شدند که سیاستهای احمدینژاد اعم از سیاستهای خارجی و سیاستهای اقتصادی، چه میزان مصیبت برای کشور به بار میآورد بنابراین از حمایت او دست برداشتند و متوجه شدند که او آن فردی نیست که آمده تا مملکت را اصلاح کند.