- وزارت آموزش و پرورش این فرهنگیان بازنشسته را مجددا به کار دعوت کرد
- گیلانشاه خالدار منقرض شد / وداع با پرنده ناب حیات وحش ایران + عکس
- تجمع جمعی از معلمان بازنشسته مقابل مجلس / جزئیات مطالبات فرهنگیان
- پیش بینی آب و هوای تهران در ۳ روز آینده
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- پیش بینی هواشناسی از وضعیت آب و هوا فردا سه شنبه ۲۹ آبان
- ۶ مرحله بهره مندی معلمان از رتبه بندی + جزئیات و لینک
- روز جهانی مرد ۱۴۰۳ چه روزی است؟ هدف از روز جهانی آقایان
- حقوق این پرسنل آموزش و پرورش در سال آینده افزایش می یابد
- هشدار زرد هواشناسی در پی افزایش آلودگی هوا در ۶ استان
افروغ؛ خیراندیش سرخورده
ولی الله شجاع پوریان، مدیر مسئول روزنامه همدلی نوشت:
خبر درگذشت دکتر عماد افروغ، استاد دانشگاه، جامعه شناس و سیاستمدار ایرانی برای جامعه دانشگاهی خبری تلخ و تاثرآور بود. گرچه ایشان به عنوان یک استاد دانشگاه و فعال مدنی در رویدادهای سیاسی، مباحث دانشگاهی و فضاهای رسانه ای داشت، اما شناخت و اشنایی نزدیک من از وی به دو بازه زمانی مختلف باز میگردد.
در زمان حضورم در مجلس هفتم اولین بار با شخصیت و منش عماد افروغ آشنا شدم، ایشان با لیست اصولگرایان وارد مجلس هفتم شد، مجلسی که با توجه به انتخاب محمود احمدی نژاد و ردصلاحیت گسترده اصلاح طلبان شکل گرفته بود و نمایندگانش نیز رنگ و بوی احمدی نژادی داشــتند و فضای عمومی و سیاسی جامعــه و مجلس نیز متاثر از انتخاب رئيس جمهور مدعی انقلابیگری بود، دکتر افروغ اگرچه با رویکرد اصولگرایی و هواداری از گفتمان دولت وارد مجلس شــد، اما خیلی زود مســير خود را از گفتمان دولت و هواداران جنجالی اش در مجلس جدا کرد.
او به واســطه منش آزادگی و اخلاقی حاکم بر چهارچوبهای ذهنی اش و آزاداندیشی و دغدغه های سیاسی و اخلاقی نتوانست دنباله رو چشم و گوش بسته جريان حاکم شــود؛ افروغ گرچه در ظاهر از اصولگرایی نشــان داشت و در قامت یک استاد دانشــگاه و نظریه پرداز در خلق مفاهیم اصولگرایی و تثبیت گفتمان اصولگرایان ســهیم بود، اما هیچ گاه در بداخلاقی ها و کژاندیشی های تندروهای این جناح سیاسی سهیم نشد و اهل سکوت و چشم پوشی در برابر خبط و خطای همفکران خود نبود؛ از این رو بدیهی بود عمر جناحی او محدود به محلس هفتم گردد و در انتخابات پس از آن، نه او تمایلی برای حضور در لیســت اصولگرایان داشــت و نه اصولگرایان به آزادگی و استقلال فکری او گرایشی نشان ندادند.
او نه مجیزگو و مریدی همیشه همراه و موید، که اندیشه ورزی بود که بر اساس منطق و باورهای قلبی و آزادمنشی ذاتی خود رفتار میکرد و این سلوک، حریت و آزادگی برای همفکرانش قابل قبول نبود. همین مساله جدایی او از جناحی که پیش از این آمال و ارزوهای سیاســی و اخلاقی خود را در ادعاهای آن می جســت، را رقم زد.
او نیز فضای تدریس و تحقیق و اندیشــه ورزی و کنشگری مدنی را بر مقلد بودن سیاسی ترجیح داد.
مقطع دوم شــناخت من از مرحوم عماد افروغ مربوط به دوران مســئولیت در معاونت فرهنگی و اجتماعی شــهرداری تهران بر ميگردد، جایی که در جلسات شــورای فرهنگ عمومی با همدیگر حضور داشــتيم. اغراق نیست اگر بگویم که بســیاری از نقدها و هشدارهای عماد افروغ در آن جلســات از بسیاری از فعالان سیاســی منتقد و اصالح طلب تندتر و قابل تاملتر بــود.
افروغ به دلیل حضور در دانشــگاه و ارتباط مداوم و نزدیک با نسل جوان و البته تعامل بی واسطه با فضای واقعی جامعه و از ســویی آشــنایی با مکاتب و نحله های فکری و فرهنگی به رغم اعتقاد راسخ به اسلام و انقلاب، با بسیاری از رویه ها و منشهای مرسوم در جامعه و حاکمیت مشــکل داشت و از بیان آنها نیز هیچ ابایی نداشت، تا جایی که هر بار از حاکمیت دورتر میشد و دغدغه ها و دلسوزیهای او نسبت به مسائل فرهنگی نادیده گرفته میشد.
عماد افروغ در روزهای پایانی عمرش حسب وظیفه و دلسوزی نسبت به انقلاب و اعتقادات مذهبی جامعه، نقدها و مخالفت های جدی تر و عریان تری با بسیاری از رفتارهــای برخی نهادهای حاکمیتی داشــت و در ناآرامی های اخیر نیز تلاش داشــت تصمیم گیران را از تصمیمات اشتباهی که به وخیمتر شدن شرایط کشور دامن میزنند، باز دارد، اما شوربختانه همچون سایر دلسوزانی که از باب دلسوزی و خلوص و صداقت به روشنگری میپرداختند نصایح و خیراندیشی او ناديده گرفته شــد و روزبه روز فاصله او با حاکمیت بیشتر میشــد تا این که در روزهای پایانی زندگی خويش بارها بر نومیدی خود از پذیرش هر اصلاح تصریح ميکرد و مرگ او را با همه دغدغه هایش در آغوش گرفت.
او اگر چه او در مبارک سحری در شب جمعه و لیله قدر به دیدار معبود خود شتافت، ولی دانشگاه، جامعه و نظام از وجود این اندیشمند آزاداندیش و مخلص محروم گرديد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.