- عارف: اگر جنگ را شروع کردند، پایانش با ما خواهد بود
- واکنش سخنگوی وزارت خارجه به خبر تعطیلی سفارت خانههای اروپایی در تهران
- کامران غضنفری نماینده تهران: باید بررسی کنیم حضور پزشکیان به نفع کشور است یا نبودش!
- ارزیابی تازه علی لاریجانی از احتمال مجدد جنگ و موضوع مذاکره با آمریکا
- کسانی که ایران را به قوم بنی اسرائیل تشبیه میکنند به دنبال آوارگی ملت هستند!
- رمزگشایی از حملات اخیر به پزشکیان
- سرلشکر رحیم صفوی: احتمال میدهم جنگ مجددی رخ بدهد؛ پس از آن، ممکن است دیگر جنگی رخ ندهد
- توییت ولایتی با هشتگ «آلاسکا» و «مردهزارچهره»: ملت ایران هیچگاه اجازه معامله بر سر امنیت ملیشان را نخواهند داد
- سلاح تازه تندروها علیه پزشکیان: حملات در مجلس به رئیسجمهوری با طرح «عدم کفایت»
شکلات بازی مبلغان حجاب!
توسعه ایرانی - مهدی نورمحمدزاده:
باورها و عقاید ما صرفا محصول «تعقل و استدلال منطقی» نیستند، مصطفی ملکیان در کتاب «مشتاقی و مهجوری» دو رکن «عواطف و احساسات» و «اراده» را نیز در شکلگیری عقاید سهیم دانسته و حتی از قول فیلسوفانی چون نیچه و مارکس بر نقش این دو عامل در شکلگیری عقاید بشری، بیش از رکن «تعقل و استدلال» تاکید کرده است. نهال باور در اغلب انسانها، بیش از منطق و استدلال با عواطف و احساسات پیچیده و رمزآلود آبیاری شده و درنهایت با انتخاب و اراده فردی قوام یافته و به ثمر مینشیند. «عقیده»؛ میوه نهایی این فرآیند پیچیده است.
عقیده حجاب هم مستثنی از این قاعده کلی نیست، نمیتوان صرفا با دلیل و منطق ولو عقلانی و محکم، کسی را به حجاب معتقد کرد. حالا بماند سطح منطق و عقلانیت برخی مبلغان حجاب که با تشبیهاتی چون کاغذ شکلات و چادر ماشین قصد اقناع نسل پرسشگر امروز را دارند!
شواهد متعدد ماههای اخیر نشان میدهد گفتمان فرهنگی حاکمیت در موضوع حجاب نهتنها منطق عقلانی و استدلالی لازم را ندارد، بلکه متاسفانه رکن «عواطف و احساسات» جامعه را دقیقا بر ضد حجاب تقویت کرده است. تحقیر و توهینهای غیراخلاقی به کمحجابان به بهانه کار فرهنگی، اعطای امتیازات اجتماعی رانتگونه به چادریها، عدم برخورد قضایی جدی با متعرضان غیرقانونی به کمحجابان، بهرهبرداری سیاسی از حضور کمحجابان در مراسم حکومتی و مهمتر از همه تزریق نفرت و کینه در طول سالها فعالیت گشت ارشاد و مرگ مهسا امینی در مجموع توفان عظیمی از عواطف و احساسات منفی نسبت به موضوع حجاب اجباری در میان برخی آحاد جامعه ایجاد کرده است که به این زودی و آسانی قابل تعدیل و تغییر نخواهد بود.
خطای بزرگی است که تصمیمسازان جامعه امروز بدون فهم دقیق سه رکن شکلگیری عقیده حجاب، با حذف گازانبری اهالی فکر و نظر از گردونه تصمیمگیری و حواله امور به پلمب و جریمه و تحقیر به دنبال رونق حجاب هستند. مگر با اجبار و تهدید میتوان «اراده و انتخاب» کمحجابان را تغییر داد؟! چنین تغییر اراده بزرگ بدون اقناع عقلانی و مهمتر از آن بدون تغییر و تحول در سطوح «عواطف و احساسات» کمحجابان نسبت به موضوع حجاب تقریبا غیرممکن است.
تاریخ شهادت میدهد آنچه باعث گسترش حجاب در سالهای منتهی به انقلاب شد، نه اجبار متدینان و چرخش دستوری اراده بیحجابان بود و نه استدلال منطقی و عقلانی خارقالعاده عالمان و مبلغان دین! اقناع عاطفی و احساسی دختران و زنان بود که تحتتاثیر مبلغانی پراحساس چون شریعتی شوق حجاب را در سرها انداخت. حال در سایه عوامل متعدد تاریخی و فرهنگی سالیان اخیر، داستان عکس شده است.
تا این موج عاطفی و احساسی ضدحجاب آرام نشود، اقناع منطقی و عقلانی و پر کردن در و دیوار شهرها از بنر و شعارهای تبلیغی و حتی اجبار و تحدید حقوقی کمحجابان تقریبا بیثمر است. تغییر عاطفهها به نفع حجاب عطوفت و تدبیر میطلبد، کیمیایی که رادان و نیروها و دوربینهایش از آن بیبهرهاند!