- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
پاسخی به یک ادعا؛ آیا اقتصاد ایران لیبرالیستی است؟!
نواندیش- محمد صادقی: همه چیز از مناظره ماه گذشته بین دکتر موسی غنی نژاد و مسعود درخشان آغاز شد، جایی که درخشان از اقتصاد اسلامی می گفت و غنی نژاد معتقد بود اصلا چنین چیزی وجود ندارد، در این مناظره درخشان همه مصائب مملکت را به گردن غنی نژاد و افکار لیبرالیستی انداخت و در مقابل غنی نژاد هم از نفوذ اندیشه های چپ بر سیاست و اقتصاد در کشور گفت.
اگرچه اصل ماجرا و اینکه بعد از گذشت چهل و چند سال از ما هنوز درگیر بدیهیات و الفبا اقتصاد و سیاست هستیم، خود جای تاسف دارد، اما به هر حال توجه افکار عمومی بعد از این مناظره بیشتر درگیر این مسائل شده، حالا با مناظره دو شب پیش دکتر غنی نژاد و علی علیزاده سیاست پژوه دشمن غرب، اما ساکن در بریتانیا این پرسش حتی جدی تر مطرح شد که آیا واقعا آنطور که علیزاده و حامیان اندیشه های چپ تلاش می کنند نشان دهند، همه مشکلات مملکت زیر سر لیبرالیسم یا نئولیبرالیسم است، اصلا با کدام دلیل و منطقی می توان اقتصاد ایران را اقتصادی لیبرالیستی دانست، آیا صرف به وجود آمدن این اختلاف طبقاتی یا مصرف گرایی در جامعه ایران آنطور که آقایان سعی در القا آن دارند دلیلی بر حاکمیت لیبرالیسم بر اقتصاد ایران است؟!
خوشبختانه امروز روز با سرچی ساده در اینترنت و حتی مطالعه چند خط از ویکی پدیا می توان به خیلی از مسائل پی برد و دیگر دوران ادعاهای دروغین به سر آمده لیبرالیسم اقتصادی اساسا باور ایدئولوژیک به سازماندهی اقتصاد بهطور فردگرایانه است، به این معنا که تصمیمهای اقتصادی به بیشترین اندازه ممکن توسط افراد و نه نهادها یا سازمانهای جمعی گرفته شود. در لیبرالیسم اقتصادی بازار آزاد از چنان قوامی برخوردار است که به قول آدام اسمیت دست نامرئی تنظیم گر روابط خواهد بود، البته در همین شرایط دولت هم وظیفه دارد که با وجود عدم دخالت مستقیم با حاکمیت قانون شرایط را تسهیل کند. لیبرالیسم اقتصادی میتواند تا اندازه معینی حامی قانونگذاری دولتی باشد، ولی گرایش دارد هنگامی که دخالت دولت در بازار آزاد جلوی تجارت آزاد و رقابت باز را بگیرد، با آن مخالفت کند.
حال آیا بازار آزاد در ایران واقعا از چنین قوامی برخوردار است، آیا ما در کشورمان شاهد شکل گیری چنین بازاری بودیم، اصلا بخش خصوصی در کدام بخش از اقتصاد ما فعال است، آیا اقتصاد ما بخشی از سازمان تجارت جهانی یا بخشی از اقتصاد جهانی محسوب می شود، نفت و رانت و یارانه یا سیستم تامین اجتماعی ما مبتنی با کدام یک از آموزه های لیبرالیسم است؟! این ها همه سوالاتی است که آقای علیزاده و حامیان جدید اندیشه های چپ باید نسبت به آن پاسخ دهند.
متاسفانه اقتصاد ما طی چهار دهه گذشته هنوز قادر به پیدا کردن مسیر خود نشده است، اقتصاد ما حقیقتا ملقمه ای از لیبرالیسم و سوسیالیسم و سایر مکاتب فکری است که هنوز نامی برای آن یافت نشده، اما هر چه که هست آنطور که برخی ادعا می کنند هیچ نسبتی با لیبرالیسم ندارد!