- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
دکتر بهشتیسرشت:
اعتدال، همان اصلاحطلبی است
دربارهی چیستی «اعتدال» باید گفت که این گفتمان دارای چند پایه و رکن اساسی و مهم است که بر آنها استوار بوده و خواهد بود.
این روزها هر کسی خودش را به «اعتدال» و اعتدالگرایان منتسب می کند و برای پیشگیری از این خلط گفتمانی، لزوم تبیین گفتمان اعتدال بیش از پیش نمایان می شود. برای این امر سراغ از دکتر محسن بهشتی سرشت، رییس دانشکده علوم انسانی دانشگاه بین المللی و استاد تاریخ این دانشگاه رفتیم که از شخصیت های اصلاح طلب و حامی گفتمان اعتدال در قزوین است. گفتگوی ما با ایشان به خاطر کوتاه بودن و همچنین حفظ انسجام مبحث، به صورت یادداشت در روزنامه ولایت چاپ شد.
دربارهی چیستی «اعتدال» باید گفت که این گفتمان دارای چند پایه و رکن اساسی و مهم است که بر آنها استوار بوده و خواهد بود.
عنصر اصلی اعتدال، عقلانیت است که از دیرباز در حکمت ایران و معرفت دینی و... همواره بر به کار گیری تعقل تاکید فراوان شده است. ارزش تعقل در اسلام به آن پایه است که حتی در اصول پنجگانه دین یعنی توحید و نبوت و... یعنی در اساس مشترکی که شیعیان و اهل سنت به آن باور دارند، تعقل حرف اول را میزند؛ یعنی اصول دین عقلانی است و تقلیدی نیست. تعقل در اسلام از همه چیز مهمتر است؛ به همین دلیل تمام اصول پنجگانه دین ما پایهی عقلی و استدلالی دارد.
پایهی دوم اعتدال، پرهیز از افراط و تفریط است؛ اینکه از این سو و آن سوی بام نیفتیم و در میانه حرکت کنیم. حرکت بر مبنای عقلانیت و تدبیر است که باعث ایجاد و تقویت امید میشود. امروزه اساسیترین و کاریترین ضربههایی که بر پیکر اسلام وارد میشود از همین افراط و تفریطهاست؛ امواج ستم و قتل و غارتی که در پوشش دین به راه افتاده است؛ تفکر این داعش ها، بوکوحرامها، طالبانها، القاعدهها و فرقههایی مثل وهابیان که در بخشهای زیادی از جهان اسلام آفت شده و به جان بشریت افتادهاند، اسلام واقعی را ذبح کرده و تصویری نامربوط و وحشی از این دین رحمانی به دنیا نشان میدهند. از سوی دیگر برخی همفکران این افراد هستند که در جبهه مخالف با تبلیغات جاهلانه و افراطهای احساسی به اختلافات مذهبی دامن میزنند و شعارهای وحدت را نادیده میگیرند و بهانه به دست افراطیهای طرف مقابل میدهند تا خون مسلمانان را بریزند و علیه بشریت دست به جنایتهای هولناک بزنند. پرهیز از افراط و تفریط به عنوان یکی از ارکان اعتدال، حاصلش وحدت و همبستگی است؛ شعاری کلیدی که از همان اول انقلاب مورد تاکید بنیانگذار جمهوری اسلامی قرار گرفت. به جای افراط و تفریط ها باید برخوردی حکیمانه با موضوعات جامعه و جهان داشت که بجای ایجاد دوقطبیها و چندقطبیها باعث تقویت روحیه وحدت و همبستگی شود.
در فرهنگ و اقتصاد، در سیاست و حکومت، در قضاوت و حکم صادر کردن، در همه این حوزهها باید دور از افراط و تفریط حرکت کرد چرا که در دین ما هم تاکید شده «خیرالامور اوسطها» و حکمای شرق و غرب نیز همیشه بر این نکته صحه گذاشتهاند. خصوصا جوانان باید به این امر دقت کنند تا به خاطر هیجانات این سنین دچار خبط و خطا نشوند و با افراط و تفریط به کشور آسیب نزنند.
عنصر سوم اعتدال، علم، دانش و توسعه علمی است؛ باید حتما به این توجه داشت کسی که میگوید من به اعتدال معتقدم، نمیتواند جاهل باشد، نمیتواند با جهل موافق باشد و باید حتما پیش از هر کار و سخنی، در سایه دانش و دانایی، منافع ملی را در نظر بگیرد، منافع مردم و منافع بشریت را در نظر بگیرد نه منافع شخصی زودگذر خود یا گروه خاص!
عنصر چهارم اصلاحطلبی است. اعتدال با اصلاحطلبی هیچگونه تباینی ندارد. اصلا اعتدال، خودش همان اصلاحطلبی است؛ امام حسین(ع) که دفاع خونین ایشان از دین [میگویم دفاع چون واقعا به ایشان حمله شد وگرنه امام(ع) عازم جنگ نبودند] به کلی برای اصلاح بود. در تمام منابع از ایشان نقل شده است که جز برای اصلاح امت جدم رسولا...(ص) عمل نکردم. پس میبینیم که اصلاحطلبی هم امری عقلانی و حتی واجب است؛ طوری که حضرت احرام را میشکنند، حج را رها میکنند و به خاطر اصلاح امور مسلمین عازم کوفه میشوند.
وقتی رهبران اصلاحطلب، از جمله آقایان خاتمی، هاشمی، عارف و... همگی پشت گفتمان اعتدال جمع شدند و حمایت کردند تا آن حماسه سیاسی مد نظر رهبری تحقق یابد، معنایش این است که اصلاح و اعتدال لازم و ملزوم یکدیگرند. اصلا یک نظام یک جاندار یا هر سیستمی که فکرش را بکنید، بدون اصلاح نمیتواند ادامه حیات بدهد و به اصلاح نیاز دارد. باید همیشه به صورت مستمر و مداوم اشکالات و عیب هایش را بیابد، رفع کند و روز به روز خودش را بهتر کند. حدیث هم داریم از معصوم که هر کس امروزش با دیروزش متفاوت نباشد [یعنی بهتر از دیروز نباشد] زیان کرده و مغبون است. بر همین مبنا اصولا هر مدیر عاقلی اعتدالگراست و هر اعتدالگرایی اصلاحطلب واقعی است. نتیجه دوری از اعتدال را در 8 سال گذشته دیدیم که چه به روز کشور آوردند و چه شد که شرح آن را خود شما در نشریات نوشتهاید و مینویسید.
اصل دیگر اعتدال راستگویی است که آن هم در فرهنگ و عرف و شرع ما مورد تاکید فراوان قرار گرفته و از آثار بیتوجهی به آن در سالهای اخیر زیاد دیدهایم. کسی که میگوید اعتدالگراست، نباید دروغ بگوید، باید شفافیت و راستگویی را سرلوحهی خود قرار دهد چرا که زشتترین کار دروغگویی و مردم فریبی است.
از آفات گفتمان اعتدال میتوان به فرصتطلبان اشاره کرد؛ افراد متلون المزاج که هر روز به رنگی در میآیند و اعتدال هم مثل هر واژه ارزشی دیگری مورد سوءاستفاده اینها قرار میگیرد.
همانطور که بعضی افراد خود را به اسلام میچسبانند و به نام اسلام و ارزشها کارهای غیراسلامی بسیاری میکنند، بعضیها هم این روزها دست به دامن واژه اعتدال شدهاند و با فراموش کردن گذشته و سوابق خود میگویند من هم جزو اعتدالگراها بودم یا هستم.
مهمترین معیار سنجش اینها همان 4 رکن است؛ کسی که کارها و اظهاراتش عقلانی باشد، منافع ملی را بر همه چیز ترجیح بدهد، تدبیر و تفکر و اندیشه داشته باشد، رفتار و گفتارش افراطی و متناقض نباشد، دنبال سوءاستفاده نباشد و همه اینها در عمل افراد پیداست.
اعتدالگرایی و عدالت و عدل همه از یک خانوادهاند و همه جا در قرآن و روایت و تاریخ اسلام بر اینها تاکید شده است. هر مدیری تدبیر، تفکر و عقلانیت را معیار کار خود قرار داد، تذبذب نداشت که یک روز زیر این پرچم و فردا زیر پرچم دیگر باشد، معتقد به منافع ملی و قانون اساسی و حقوق مردم بود، این مدیر یک فرد اعتدالگراست.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.