- حضور سردار قاآنی و سلامی در دیدار رهبر انقلاب با بسیجیان (عکس)
- هشدار: از انقلاب گرسنگان نمی ترسید؟
- علی لاریجانی: تفتیش بدنی از بیخ غلط است /خب الان این دروغ ها چه تاثیری داشت؟! چه پیامی داشت؟!
- اعتراض جمهوری خواهان به گزینه ترامپ برای اداره اطلاعات ملی آمریکا: تولسی گابارد متحد ایران و روسیه است!
- دولت امارات بدون حق مالکیت، جزایر آریانا و زرکوه ایران را تصرف کرده است
- ایران ادعای دست داشتن در قتل خاخام صهیونیست را رد کرد
- احتمال حضور ایلان ماسک در مذاکرات هستهای ایران
- استاندار سمنان انتخاب شد: محمد جواد کولیوند کیست!؟
- با این قانون، دختر سردار سلیمانی هم نمی تواند پست بگیرد!
- دادگاه رسیدگی به پرونده چای دبش برگزار شد: اتهامات مقام ارشد دو وزارتخانه دولت رئیسی طرح شد
امام خمینی(ره)؛ آرمان گرایی واقع گرا!
نواندیش- محمد صادقی: بعضی از شخصیت های تاریخی فارغ از هر قضاوتی هم که باشد نمی توان آن ها و تاثیر شان را نادیده گرفت بلکه بهتر آن است که ابعاد شخصیتی شان را بهتر و دقیق تر شناخت، بدون تردید امام خمینی هم با تاثیر بی بدیل اش در تاریخ حاضر ایران یکی از همین شخصیت ها است، مردی که توانایی بی مثالی در همراه کردن همه جامعه از خود نشان داد و به همگان ثابت کرد جدا از اینکه فقاهت را بلد است چه سیاستمدار ماهر و زبردستی هم هست و از توانایی بالایی برای رهبری برخوردار است.
امام با شخصیتی بی نهایت محکم و کاریزماتیک هر کسی را جذب خود می کرد تا جایی که یکی از نزدیکان مهندس بازرگان نقل می کند مهندس در ابتدا شناختی از امام نداشت اما ما هم نفهمیدیم به یکباره چگونه جذب و حتی مقهور شخصیت ایشان شد. این ابعاد شخصیتی به قدری پررنگ است که بسیاری از خبرنگاران و شخصیت های مختلف خارجی و داخلی که در نوفل لوشاتو با امام دیدار داشتند هم بر آن صحه می گذاشتند.
با این حال امام با همه این صلابت و جدیت در موارد بسیاری هم از خود انعطاف نشان می داد و نقش رهبری سیاسی را به روشنی بازی می کرد به عنوان مثال شاید تا پیش از ظهور انقلاب اسلامی رهبری در جهان ظهور نکرده بود که این چنین قدرت آمریکایی ها را به چالش بکشد و بارها با تند ترین الفاظ ممکن لب به انتقاد از سیاست هایشان بگشاید، با این حال امام در همان زمان هم همچون سیاستمداری رئالیست ابعاد واقع گرایانه ای از خود به نمایش می گذاشت.
اگر چه امام میدانستند دستگاه سیاست خارجی آمریکا به راحتی و به فوریت قادر نیست سیاست خود را بر اساس احترام متقابل با کشورهای کمتر توسعه یافته تنظیم کند و ارتباط با آمریکا را به رابطه گرگ و میش تشبیه کرده بودند، با این وصف برای آنکه امید داشتند که روابط بین الملل جهت مثبت تری به خود بگیرد و ارادتمندان ایشان تصور نکنند که نگاه ایشان به آمریکا همانند نگاهی است که به رژیم اشغالگر قدس و افریقای جنوبی دارند، با گفتن عباراتی مانند جملات زیر راه ارتباط را مشروط به شروطی باز گذاشتند:
با امریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان، و نخواهد دستش را به طرف خلیج فارس دراز کند. (ر.ک. صحیفه امام ج 19 ص 95) از عبارات فوق برمیآید که امام احساس کرده بودند که آمریکا به دلائلی به از سرگیری روابط با ایران محتاج است و باید با عباراتی از ارتباط سخن گفت که هم عملکرد گذشته آن مورد غفلت قرار نگیرد و هم اگر ارتباط برقرار شد از موضع عزت باشد و هم عدم ارتباط دائمی به عنوان یک اصل تلقی نگردد.
امام خمینی(س) سیاست خارجی را بر اساس ایجاد و حتی استحکام رابطه با همه ملل مینگریستند و عدم ارتباط در نظر ایشان موارد استثنائی بود، حتی با شوروی سابق که نظام سیاسی آن در مورد دینمداری از مواضع آمریکا در مورد برخی موضوعات مورد مناقشه بدتر بود، با حفظ محتوای شعار نه شرقی نه غربی، ارتباط را قطع نکردند و در سال 67 به عنوان هدیه سال نو مسیحی پیامی را که بر اساس اصل فقهی دعوت به ارزشها است، برای آقای گورباچف ارسال نمودند. بنابراین اصل عدم ارتباط از نظر امام نمیتواند امری دائمی تلقی شود.
اندیشه سیاسی مبانی و اصول نسبتاً ثابت دارد اما آرای سیاسی متناسب با شرایط و موقعیت های مختلف میتواند تغییر کند. یکی از اصول ثابت اندیشه سیاسی امام خمینی(س) عدم سلطهگری و سلطهپذیری است که در قانون اساسی نیز همین معنا وارد شده است. بنابراین این سلطه چه از سوی آمریکا باشد و چه از سوی کشوری دیگر باید به نفی آن پرداخت. همچنین یکی دیگر از اصول ثابت اندیشه امام، دوستی و رابطه با ملل مختلف است. لذا برقراری رابطه با آمریکا مشروط به اینکه از موضع پذیرش سلطه نباشد، نه تنها مذموم نیست که در جهت مبنای دیگر اندیشه ایشان یعنی اصالت دادن به برقراری رابطه میباشد. با این حال به نظر میرسد عدم ارتباط موقت هر چند کمی درازمدت با آمریکا جهت خودباوری و خوداتکایی و نیز تعدیل رفتار آمریکا جزو آرای سیاسی ایشان بوده است که چون خودباوری و خوداتکایی در فرهنگ سیاسی جمهوری اسلامی نهادینه شده، دیگر موضوع فوق تحصیل حاصل است.لذا میماند تعدیل رفتار آمریکا در موضوعات سیاستهای سلطه جویانه؛ که اگر چنین تعدیلی با ادامه همین وضع ممکن باشد، ارجح آن است که ارتباط برقرار نشود اما اگر شواهدی نشان دهد که حتی مذاکرات رو درو باعث تعامل سازنده و چنین تعدیلی خواهد شد، آنگاه شاید بتوان گفت از حیث آرای سیاسی امام خمینی(س) حتی مذاکره مستقیم برای تعریف رابطه ای معقول با آمریکا موضوعیت خواهد یافت.
این دقیقا همان چیزی است که شاید ظریف هم در پست اینستاگرامی دیروز خود قصد اشاره داشت و طبق معمول بدون درک آماج انتقادات قرار گرفت، آرمان گرایی در عین واقع گرا بودن!