- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
بررسی اعتراضات ۱۴۰۱ در ایران از نگاه خانيكي، ربيعي و بزرگيان
همایش جنبشهای اجتماعی، رسانهها و فرهنگ در بخش های مختلف «جنبشها و مفاهیم و نظریهها»، «سیاست فرهنگی و جنبشهای اجتماعی»، «رسانهها و جنبشهای اجتماعی» و «تغییرات ارزشی و جنبشهای اجتماعی» برگزار شد.
به گزارش ایسنا، هادی خانیکی رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در همایش جنبشهای اجتماعی، رسانهها و فرهنگ، گفت: جنبشهای اجتماعی بر اساس دیدگاه مانوئل کاستلز ویژگیهایی از قبیل هویت طلبی، میل به تغییر معناهای ارزشهای جامعه، واکنش به بیعدالتی، احساسات سرشار از خشم و امید، عاملیت، به چالش کشیدن قدرت، داشتن طیف وسیعی از راهکارها، نامتمرکز بودن رهبری، استفاده از شبکههای مجازی دارند.
وی ادامه داد: در پنل های مختلف این همایش سعی داریم از دیدگاههای مختلف و براساس نظریههای جامعه شناسی جنبش اجتماعی در ایران را بررسی کنیم.
جنبشهای اجتماعی ساخته نمیشوند
در ادامه علی ربیعی عضو هیئت مدیره انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با اشاره به اینکه اعتراضات خیابانی در همه نقاط دنیا رخ می دهد، اظهار کرد: به اَشکال و اندازه مختلف در کشورهای مختلف با پدیده اعتراضات مشابه سال گذشته در ایران مواجه هستیم، البته مهم شیوه مواجهه سیاستگذاران با این اعتراضات است.
وی ادامه داد: جنبشهای اجتماعی ساخته نمی شوند و باید آنها را در لایههای زیرین اجتماعی بررسی کرد. جنبشهای اجتماعی از دورن تغییرات اجتماعی بیرون می آید البته این جنبشها می توانند تحریک شوند. مهم است که سیستمها بفهمند ایرادات کجاست ولی متاسفانه آمادگی زیادی برای فهم مساله مشاهده نکردم و احساس ساخته شدن جنبش در گفتمان سیاستگذاران را زیاد دیدم. من سهم رسانههای خارجی و براندازان در اعتراضات سال گذشته را نادیده نمیگیرم اما اینها را علتساز نمی دانم. متاسف میشوم که این پدیده در ایران به درستی بررسی و فهم نشد.
ربیعی با اشاره به اینکه ارزشهای ابراز وجود و ارزشهای بقا در شکلگیری جنبش اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ نقش اساسی داشتند، گفت: تغییرات ارزشها در شکلگیری اعتراضات خیابانی مهم است. ما به ارزش های متکثرشده توجه نمیکنیم. اکنون در خانوادهها ارزش ها متفاوت شده است و ارزش های ابراز وجود که در سطح جهانی هم وجود دارند، در ایران هم شکل گرفته است، البته چون این ارزش ها با واکنش سیاستگذاران مواجه شده است، به جنبش های خیابانی تبدیل شده است. در این تغییرات ارزشی، مرجعها و اقتدارها به شکل زور دیگر پذیرفته نمیشود. با نسل هایی مواجه هستیم که باید قانع شوند. بیش از ۹۰ درصد افرادی که در روزهای اول دستگیر شده بودند اصلا تلویزین را ندیده بودند. به کسانی که دستگیر شده بودند گفتند این راه ممکن است به کشته شدن شما ختم شود آنها پاسخ داده بودند که تاکنون سه دفعه خودکشی کردهاند.
وی خاطرنشان کرد: امروز با تغییرات ارزشی بسیار روبرو شده ایم و چند نسل این تغییرات را با هم درک می کنند. ارزشهای نسلها مدام در حال تغییر است. اعتماد به نهادهای رسمی و دیگران کاهش یافته و اعتماد فردی گسترش یافته است که نتیجه آن تعارض های خیابانی است.
عضو هیئت مدیره انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات افزود: ارزشهای ابراز وجود و فرامادیگرایانه به جایی رسیده که برخی فرزندان مرجعیت پدر و مادر را هم نمی پذیرد. امروز با جامعه کاملا تغییر یافته به لحاظ ارزش ها مواجه هستیم.
ربیعی در ادامه با بیان اینکه ارزش های بقا متکی بر ارزش هایی است که افراد برای زندگی به دنبال آن هستند، گفت: ارزشهای بقا و ارزش های ابراز وجود با هم ترکیب شده و موجب ایجاد شکل گیری اعتراضات سال گذشته شد. با اعمال تحریمها از دوره اوباما به بعد، کشور با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه شد. ۱۲ سال در کشور رکود وجود داشته و رشد اقتصادی تداوم نداشته است. اثرات تحریم شاخص های اقتصادی از جمله رشد اقتصادی، تورم، آمار اشتغال و ضریب جینی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. یکی از دلایل حضور طبقه متوسط در اعتراضات وجود شکاف بین انتظار از زندگی و وضع موجود بود. ما با جامعه ای جوان با ارزش های ابراز وجود تغییر یافته و با ناامیدی نسبت به گذشته مواجه هستیم.
به گفته وی، تحولات سیاسی مثل انتخابات نیز در شکلگیری اعتراضات نقش داشت. یکی از دلایل اعتراضات ناامیدی از صندوق رای بود یعنی انگیزههای مشارکت جویانه به بن بست خورد.
ربیعی همچنین با تاکید بر اینکه سیستمهای حاکمیتی باید پدیدههای اجتماعی را درست فهم کرده و شیوه درستی برای مواجهه انتخاب کنند، اظهار کرد: حکومت ها باید ظرفیت کنترل و نظم اجتماعی و ظرفیت پاسخگویی را همزمان حفظ کنند. بعد از بحران اجتماعی اگر توازنی میان این دو ظرفیت ایجاد نشود، جامعه شکننده میشود. وقتی حرف جامعه شنیده نمی شود، جامعه دست به نوعی کنش می زند. روزی به خیابان میآید و روزی نمیآید. اشتباه است که فکر کنیم اگر جامعه در خیابان نیامد، پس اعتراضی هم ندارد.
وی در پایان گفت: مواجهه نادرست با این اعتراضات و سیاستگذاری نامناسب باز هم موجب تکرار این وقایع می شود. البته علوم اجتماعی وقتی پیش بینی می کند، انگ می خورد. سال ۹۸ یادداشتی نوشتم با این عنوان که« ۹۸ فقط یک سال نیست» که بعدا جایی نوشتند که خودشان گفتند اعتراضات یک سال نیست و آن را ادامه دادند.
مطالبات سلبی بر مطالبات ایجابی در شعارها غلبه داشت
در ادامه این همایش امین مجیدی فر دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد با بررسی آماری شعارهای سر داده شده در اعتراضات سال گذشته، اظهار کرد: در ابتدای اعتراضات، شعارها اجتماعی بود اما در ادامه شعارها بر مطالبات سیاسی متمرکز شده و طیف گستردهای نداشته و بر روی مسایل سیاسی متمرکز میشود. شعار اصلی «زن، زندگی، آزادی» است که برای اولین بار در سنندج به زبان کردی بیان شد. روز بعد در دانشکده هنرهای زیبای تهران این شعار به فارسی سر داده میشود. اعتراضات از تهران، سقز و کرج آغاز شد و سپس به شهرهای دیگر سرایت یافت.
وی افزود: مطالبات با سرعت زیاد به راس انتقال یافت. مطالبات مربوط به زنان شروع شد اما سریع به راس حاکمیت منتقل شد.
مجیدیفر ادامه داد: در شعارها مطالبات سلبی بر مطالبات ایجابی غلبه داشت. فراوانی شعار «مرگ» به عنوان نماد شعارهای سلبی خیلی بیشتر از شعار «زن و زندگی» به عنوان شعار ایجابی است. همچنین شعارهای قومگرایانه و سلطنتطلبانه در برابر شعارهای فراقومیتی در اقلیت بود.
این دانشجوی دکترای جامعه شناسی در پایان گفت: دانشگاه عنصر خلاق و گسترش دهنده شعارها است و این شعارها با ایده هستند و از دانشگاه خلق شده و گسترش مییابد. بررسی دادهها نشان نمی دهد که شعارهای رکیک از دانشگاهها شروع شده است.
در ایران با انقلابیون بدون انقلاب مواجه هستیم
در ادامه امین بزرگیان پژوهشگر دپارتمان مردم شناسی دانشگاه نیس فرانسه اظهار کرد: در دوره نئولیبرال امکان انقلاب سیاسی از انقلاب اجتماعی بیشتر است. انقلاب سیاسی به معنای تغییر طبقه حاکم است اما انقلاب اجتماعی به معنای تغییر گسترده ارزش های اجتماعی است. در بهار عربی انقلاب سیاسی رخ داد، اما شکست خورد و همان طبقه حاکم دوباره به قدرت بازگشت. در ایران بحث متفاوت با بهار عربی است. در ایران با انقلابیون بدون انقلاب مواجه هستیم. انقلاب اجتماعی بسیار گسترده در فقدان انقلاب سیاسی رخ داده است. در ایران میل به تغییر بسیار رشد کرده است و با تورم انقلاب اجتماعی مواجه هستیم. اما به دلیل تاثیرات جامعه ایران از ارزشهای لیبرال دسترسی به انقلاب سیاسی نزدیک نیست.
جنبشهای اجتماعی جدید رهبرناپذیر و سازمان ستیز هستند
سلمان صادقیزاده استادیار جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به اینکه جنبش اجتماعی تنها مکانیسم دفاع افراد بی سلاح درباره قدرت سیاسی حاکمیت است، گفت: ویژگی جنبشهای اجتماعی جدید برخلاف گذشته، فردی بودن است و رهبری در آن وجود ندارد. این جنبش ذاتا رهبرناپذیر و سازمان ستیز هستند و ایدئولوژی ندارند. به نهادهای رسمی هیچ اعتمادی ندارند. در این جنبش های اجتماعی رفرمیستها به همین دلیل کنار میروند.
وی ادامه داد: در جامعه امروز، گروههای مرجع از بین رفته است و افراد رفته رفته تنها می شوند و فردگرایی در حال گسترش است. در این شرایط افراد دنبال آرزوهای شخصی خود می روند. از سویی دیگر قرار نیست بزرگ خانواده، حزب، کشیش قرار نیست به من دستور دهد بلکه خودم آنچه تشخیص می دهم درست است عمل می کنم. این افراد در جنبش اجتماعی دنبال فردگرایی هستند. برخی جامعهشناسان معتقدند که این شرایط خطرناک بوده و باید با آن مقابله کرد.
صادقیزاده خاطرنشان کرد: جنبش اجتماعی هم وجه ایجابی دارد و هم وجه سلبی و پی ریشهدارتر از انقلاب سیاسی است؛ البته هر حرکتی با جنبش اجتماعی جنبش اجتماعی نیست. مهمترین ویژگی جنبش اجتماعی این است که به دنبال به رسمیت شناختن حقوق بشر و حقوق انسانهاست. امید یکی از مشخصههای جنبش اجتماعی است.
وی در پایان گفت: در مناسبات جهانی به صورت عام و در ایران به صورت خاص زنان جایگاهی مهمتر از ایران پیدا کرده اند زیرا گفتمان مردانه پس از دو جنگ جهانی از بین رفت و زنان در عرصه اجتماعی موفقیتهای بزرگی بدست اوردند. زنان توانستند حوزه عمومی و خصوصی را با هم پیوند بزنند.در ایران زنان جایگاه برجستهتری داشتند. زنان ایرانی تحصیلات پیشرفت داشتند و همزمان بیشترین نارضایتی در بین زنان وجود داشت نیاز بود حقوق زنان اصلاح شود.