- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
متن كامل سخنان جنجالى حسين مرعشي در شبكه افق: سال 96 همه چیز از مشهد شروع شد
سایت حزب کارگزاران سازندگی ایران: سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران با شرکت در برنامه تلویزیونی «جهانآرا» تاکید کرد که اصلاحطلبی مقابل و در برابر انقلابیگری است.
او با تأکید بر اینکه اصلاحات یک باور است و بر اساس این باور گفتمان شکل میگیرد، گفت: منش انقلابی با منش اصلاحطلبی در مقابل هم هستند. روشهای انقلابی معمولاً به حذف، کاهش نیروهای سیاسی و حتی حذف نخبگان منجر میشود اما روش اصلاحطلبی به گسترش حضور افراد در سیاست منجر میشود تا سرنوشت خودشان را در اختیار بگیرند.
سیدحسین مرعشی در این گفتوگو با تاکید بر نقش مردم در سرنوشت خود و کشور گفت: حضرت امام فرمودند هر جا دچار مشکل شدید، مردم را به صحنه بیاورید و مردم مشکلات را حل میکنند. اصل مساله از نظر ما این است که آگاهی و اطلاعات مردم افزایش یابد و روحیهشان برای تحقق اهداف بلند کشور آماده شود، چون مردم اصل هستند و دولتها و مجالس میآیند و میروند. اگر مردم آگاه باشند و بتوانیم مردم را در صحنه نگه داریم، میتوانیم به اصلاح امیدوار باشیم. ما در روزنامه سازندگی و حزب کارگزاران پیش از آنچه که بخواهیم نهادهای حاکمیتی را پوشش دهیم، بیانگر افکار و ایدههای مردم هستیم. مردم منتقدند پس فقط روزنامه سازندگی منتقد نیست، این روزنامه برشی از برشهای جامعه است. نمیشود از یک روزنامه انتظار داشت در شرایطی که مردم انتقاد دارند و انتقاداتشان هم جدی است، مثل روزنامه کیهان همه چیز را گلوبلبل جلوه دهد.
فعلا اصلاحات بهترین راه است
اساسا کشورها با سیاستها اداره میشوند. قبل از اینکه بگویم چه چیزی اصلاح میشود باید توجه داشته باشیم که اصلاحطلبی و اصلاحات یک باور است و برپایه این باور، گفتمان هم شکل میگیرد و دقیقاً در مقابل چیزی است که این روزها خیلی تبلیغ میکنند، یعنی کارهای انقلابی، مجلس انقلابی و دولت انقلابی. روحیه و منشهای انقلابی با منشهای اصلاحطلبی در مقابل هم هستند. اگر حزبمان را جزو بنیانگذاران میدانیم به اصلاحات باور داریم و اگر راهی بهتر از اصلاحات میشناختیم آن را انتخاب میکردیم. راه اصلاحات راهی است که در مقابل حرکتهای انقلابی است. حتماً پروسه زمانبر و کمهزینهای است. روشهای انقلابی معمولاً به حذف، کاهش جمعیت و کوچک شدن دایره فعالان سیاسی منتهی میشود و پروسه اصلاحطلبی به گسترش دامنه مشارکت منتهی میشود. یکسری اشکالات در سطح سیاستها و یکسری اشکالات در سطح اعمال محدودیتهاست که منجر به کاهش علاقه مردم به شرکت در انتخابات شده است. در انتخابات گذشته مجلس در سطح ملی ۴۲ درصد مشارکت و در سطح تهران ۲۵ درصد مشارکت بود و این مشارکتی نبود که مطلوب کشور باشد.
در هر انتخابات نسبت به انتخابات قبلی محدودیتهای بیشتری توسط شورای نگهبان اعمال میشود و نیروهای موثر جبهههای سیاسی نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند. در گذشته و در برخی از انتخاباتها مجبور شدیم با نفرات رده دوم یا سوم شرکت کنیم. وقتی نیروهای رده دوم و سوم روی کار میآیند، نمیتوانند کارکرد موثری داشته باشند و مردم میبینند نتیجهای حاصل نشده است. هر چه از آغاز استقرار جمهوری اسلامی به این سمت آمدیم، جایگاه مجلس هم تضعیف شده است.
اشکال ساختاری قانون اساسی
سیدحسین مرعشی با یادآوری امید مردم به انتخابات به خصوص در سالهای ۹۲ و ۹۶ که منجر به پیروزی اصلاحطبان شد از یک اشکال اساسی در قانون سخن گفت. وی گفت: در مجلس خبرگان قانون اساسی به تصویب رسید و این بود که پیشنویس قانون اساسی پیشنویسی بود که اصولش با هم هماهنگ بود؛ یعنی یک تیم قانون اساسی را تدوین کرده بودند. قانون اساسی اصلهایی داشت اما مهمتر از خود این اصول، ترکیب کلی و تناسب اصول بود. این پیشنویس به تایید شورای انقلاب، دولت موقت و امام رسید و امام گفتند که همین را به رای مردم بگذارید اما آقای بازرگان گفت حتماً باید مجلس موسسان تاسیس شود که امام مخالف بودند و نهایتاً آقای طالقانی وساطت کرد و به جای مجلس موسسان، مجلس خبرگان قانون اساسی و به جای ۴۰۰ نفر با ۷۰ نفر تشکیل شد.
در خبرگان اصل پنجم ولایت فقیه با پیشنهاد آقای آیت و تایید آقای منتظری و آقای بهشتی و رای قاطع نمایندگان خبرگان قانون اساسی اضافه شد. در اینجا یک اشکال ساختاری پیش آمد و منطقش این بود که وقتی اصلی به نام ولایت فقیه اضافه شد یعنی یک رکن خیلی مهمی به قانون اساسی اضافه شد و قاعدتا مجلس خبرگان باید یک تنفس کوتاه میداد و این پیشنویس را به همان تدوینکنندگان برمیگرداند که با توجه به چند حزبی بودن وجود ولایت فقیه، بقیه اصول تنظیم مجدد میخواست که این تنظیم مجدد رخ نداد. بر مبنای تمام تجربهای که در جهان وجود دارد در همه حکومتهای شرق و غرب عالم هر کس قدرت اصلی را دارد، ریاست دولت را هم دارد؛ یعنی توازن یا تناسب قدرت و مسئولیت. ما تنها نظام سیاسی موجود دنیا هستیم که قدرت اصلی طبق قانون اساسی در ولایت تبلور پیدا میکند اما ولیفقیه رئیس دولت نیست؛ یعنی کسی دیگر اختیارات را دارد و مسئولیت به عهده کسی دیگر است. هر انتخابات فرصتی است که با مردم حرف بزنیم و این مشکلات را بگوییم.
مرعشی با یادآوری تجربه گذشته و به وجود آمدن اختلافات در سطوح فوقانی قدرت گفت: یک تجربه داریم که مربوط به دوره حضرت امام است و دو دوره نخستوزیری مهندس موسوی با ریاستجمهوری آیتالله خامنهای بوده که از درونش اختلاف بیرون آمد. بعد از امام، آیتالله هاشمی و مقام معظم رهبری با اینکه بسیار به هم نزدیک بودند اما از سال سوم رهبری آیتالله خامنهای و ریاست جمهوری آقای هاشمی مرحله به مرحله اختلافات بروز کرد. آقای احمدینژاد نیز اولین رئیس جمهوری بود که در مراسم تنفیذ دست رهبری را بوسید اما دیدیم انتهایش چه شد. دولت آقای روحانی هم به همین ترتیب بود. پس یک مشکل ساختاری در قانون اساسی وجود دارد. مشکل دوم، مساله حزب است. اکثر مردم فکر میکنند، حزب یعنی یک نهادی که لیست انتخابات بدهد اما این کارکرد حداقلی حزب است. اساس حزب بر این است که باید سیاستها و برنامههای درست را برای اداره کشور مطالعه و آماده کند. یکی از معضلاتمان در جمهوری اسلامی این است که تکلیف روشن نیست که آیا جمهوری اسلامی، تک حزبی است یا چند حزبی. الان که ۱۳۲ حزب داریم در واقع اصلا حزب نداریم؛ ما به عنوان حزب رسمی مورد قبول جمهوری اسلامی که پروانه رسمی هم داریم، نمیتوانیم کادرهایمان را از شورای نگهبان عبور دهیم و وقتی میپرسند اگر در انتخابات ثبتنام کنیم من به عنوان دبیرکل نمیدانم تایید صلاحیت میشوند یا نه؟! من چه کار میتوانم بکنم؟!
روحانی باید استعفا میداد
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در ادامه سخنان خود با یادآوری خروج ترامپ از برجام و به خطر انداختن امنیت جهانی از حسن روحانی که متناسب با روش ترامپ عمل نکرد، انتقاد کرد و گفت: به نظرم آقای روحانی باید استعفا میکرد. سیاست آقای روحانی سیاست گفتوگو بود و سیاست گفتوگو با این خطای استراتژیک ترامپ به هم خورد و دلیلی ندارد رئیس جمهوری که سیاستش، سیاست گفتوگو است در مقابل کسی که گفتوگو را به هم زده با همان برگ بازی کند.
البته آقای روحانی خودش نمیتوانست این تصمیم را به تنهایی بگیرد و باید موافقت رهبری را میگرفت و حتما رهبری موافق نبودند. مرعشی در پاسخ به مجری برنامه که تاکید داشت بین رهبری و رئیسجمهور وقت بر سر برجام اختلاف بود، گفت: آقای روحانی قبل از ریاستجمهوریاش ۲۴ سال نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی بود و از این ۲۴ سال ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. دبیر شورای امنیت ملی یعنی کسی که بعد از رئیس جمهور بیشترین ارتباط را با رهبری دارد. هر هفته یک بار شورای امنیت ملی تشکیل میشود و بالاترین نهاد تصمیمگیری و تصمیمسازی کشور است و دیر شورای امنیت ملی هر هفته یک بار با رهبری ملاقات دارد و هم دستور کار جلسه آینده را به استحضارشان میرساند و هم مصوبات جلسه قبل را به تأیید میرساند. اگر در جمهوری اسلامی کسی که ۲۴ سال نماینده رهبری در شورای امنیت ملی است، وقتی در موضع ریاست جمهوری بدون نظر آقا برجام اجرا میکند یعنی والسلام. وقتی به این نقطه میرسیم که آقای روحانی بعد از ۲۴ سال نمایندگی رهبری در شورای از امنیت ملی در موضع ریاستجمهوری در مقابل رهبری قرار میگیرد، این یعنی یک نقص در قانون اساسی وجود دارد و باید آن را اصلاح کنیم. پس تحولات سیاسی اینگونه جلو رفت که پس از انتخابات مجلس دهم و ریاستجمهوری دوم آقای روحانی، مردم از کارکرد مجلس و دولت تا راضی شدند چون دیدند که دولت و مجلس نتوانستند به خواستههای مردم عمل کنند. الان مهمترین مسالهای که روی میز کشور است چه در سمت نظام، چه در سمت سیاسیون و چه در سمت مردم، بریدگی و فاصله گرفتن مردم است. حرف عجیبی است که نظام به مردم میگوید در انتخابات شرکت کنند و جمع زیادی از مردم میگویند، نمیخواهیم از این حق استفاده کنیم و حق قانونی و طبیعی خود را اعمال نمیکنند چون فکر میکنند در جاهای قبلی که انتخاب کردند، آن انتخاب به نتیجه درستی نرسیده که باید این را مداوا و اصلاح کرد.
همه چیز از مشهد شروع شد
سیدحسین مرعشی در ادامه با یادآوری اتفاقات تلخی که در کشور رخ داده است به حوادث سال ۹۶ که آغاز اعتراضات جدید بود، اشاره کرد و گفت: اتفاقی که در مشهد شروع شد و به حوادث دی ماه ۹۶ منجر شد حوادث بسیار تلخی بود. ما در ۱۱۰ شهر ایران با اعتراضات سنگینی مواجه بودیم. چرا باید چنین حوادثی در کشور رخ دهد؟ بخشی از آن مربوط به اختلافات درون نظام است. چرا باید عدهای در کشور چون آقای روحانی را نمیپسندند بعد از اینکه ایشان در انتخابات سال ۹۶ پیش از ۲۴ میلیون رای میآورند در مشهد برای تخریب آقای روحانی ظاهراتی ترتیب دهند که دامن کل جمهوری اسلامی را بگیرد؟ آقای علمالهدی مردم را جمع کرد و گفت شعار مرگ بر روحانی سر دهید.
مرعشی در ادامه به اتفاقات آبان سال ۹۸ که پس از افزایش قیمت بنزین آغاز شد نیز پرداخت و گفت: در سال ۹۸ برای بحث بنزین آقای جهانگیری، معاون اول جلسهای ترتیب داد که من هم در آن جلسه بودم البته این جلسه چند ماه قبل از گرانی بنزین برگزار شد. در این جلسه بنده، تنها کسی بودم که با قاطعیت با هر نوع دست زدن به قیمت بنزین مخالف بودم و گفتم که کشور از دلار ۳۰۰۰ تومان به دلار ۱۵۰۰۰ تومان شیفت کرده و قیمت دلار تحت تاثیر خروج آمریکاییها از برجام و تحریمهای حداکثری که اعمال کردند ۵ برابر شده و گفتم مردم به اندازه کافی در فشار اقتصادی قرار گرفتند و دخل و خرج مردم به هم ریخته، شوک جدید وارد نکنید. اگر قرار بود افزایشی اتفاق بیفتد باید تمهید مقدمات بیشتری میشد و مدیریت دولت در این موضوع به یک فاجعه انسانی بزرگ منجر شد و در آخر هیچ نهاد رسمیای در کشور نگفت که چند نفر در آبان سال ۹۸ کشته شدند.
مین اگر جای آقای روحانی بودم، بنزین را گران نمیکردم و برای کسری بودجه با جدیت میایستادم و مساله برجام را دوباره احیا میکردم. آقای روحانی در سال ۹۸ قادر بود که مساله برجام را حل کند. خانم مرکل و آقای مکرون در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با ایشان صحبت کردند و گفتند که روحانی و ترامپ با هم یک دیدار و سلاموعلیک بکنند تا آمریکا تحریمها را بردارد. دو رهبر بزرگ اروپایی وعده دادند و پا وسط گذاشتند. معادله این قدر ساده است. من اگر به جای آقای روحانی بودم، امضا میکردم ولو اینکه وقتی به ایران میآمدم مرا برکنار میکردند.
دولت آقای روحانی ابتدا فکر میکرد، میتواند ضمن مذاکره با طرفهای اروپایی، حریف تحریمهای آمریکا شود. فراموش نکنیم که تجربه تحریمهای آمریکا جدید بود. این تجربه نه در کشور و نه در دنیا وجود نداشت. در دنیا فقط تجربه تحریم شورای امنیت وجود داشت و سختترین تحریم شورای امنیت در دنیا، تحریمهای عراق در زمان صدام و پس از اشغال کویت است که تحریم نفت در برابر غذا بود. در ایران ما در تحریمهای مصوب شورای امنیت به نفت در مقابل غذا نرسیدیم و شرایطمان خیلی بهتر بود. ما را به کف رساندند؛ یعنی به ما اجازه داده بودند که یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه نفت در زمان اوباما وقتی برجام هنوز به تایید نهایی نرسیده بود، صادر کنیم.
چرا روحانی با ترامپ دیدار نکرد
مجری برنامه در این بخش تاکید کرد که با استناد به سخنان سعيد جلیلی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی بگوید که آمریکاییها تلاش کردند، فروش نفت ایران را به صفر برسانند اما نتوانستند و کمکم فروش نفت افزایش یافت که حسین مرعشی در جواب او گفت: حرفهای جلیلی مستند نیست. این حرف غیر واقعی است و میتوانید از وزارت نفت و بانک مرکزی بپرسید.
مرعشی میگوید دو رهبر اروپایی به سازمان ملل رفتند تا بین ایران و آمریکا وساطت کنند. اگر دیدار ترامپ و روحانی رخ میداد، تحریمها تعلیق میشد و بعد با هم گفتوگو میکردند. اگر هم این اتفاق رخ نمیداد، ایران ضرری نمیکرد. الان ۵ سال است ملت ایران تورم بالای ۲۵ درصد را تحمل میکند و رسیدیم به همان نقطهای که داریم التماس میکنیم و کار درست نمیشود. همان نقطهای که بهمن سال ۹۹ آماده بودیم برای احیای برجام و آقای عراقچی با آمریکاییها هم توافق کرده بود اما به هر دلیلی توافق نکردیم و حالا با وساطت قطر این کار را میکنیم. چرا باید در دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجیمان به نقطهای برسیم که کشورهایی محترم اما بسیار کمحجم و کوچک واسطه ما شوند؟ ما چه ضعفی داریم و میخواهیم چه کار بکنیم؟
هنوز تصمیم نگرفتهام در انتخابات شرکت کنم
سیدحسین مرعشی در پاسخ به اینکه در سالهایی که دولت و مجلس را داشتید اما اختیار نداشتید، چرا میخواهید در انتخابات شرکت کنید و به مجلس بیایید، گفت: هنوز تصمیم نگرفتم که به مجلس بیایم. نظام جمهوری اسلامی شوک وارد کرده و قانونی که مدت طولانی در دست بررسی در شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت بوده را ظرف دو هفته نهایی و ابلاغ کرده و هنوز مرکب امضای رئیس جمهور خشک نشده، آگهی کرده که بیایید ثبتنام کنید و همه سیاستمداران ایران از اصولگرا و میانهرو غیر از جبهه پایداری و کسانی که حاکماند همه را غافلگیر کرده است. هنوز فضای کشور فضای انتخاباتی نیست و فعلا پیشثبتنام است. اگر جمهوریاسلامی به دنبال مشارکت حداکثری مردم است باید این را اصلاح کند و چهار ماه دیگر دوباره ثبتنام مجاز باشد و نمیشود با یک پیشثبتنام، سیاسیون را غافلگیر کرد. یکی از موضوعات مهم، نظرات رهبری است. رهبری در نطق نوروزیشان بر انتخابات رقابتی، مشارکت، سلامت و امنیت تاکید کردند. البته در نطقشان در حرم امام گفتند، میخواستم درباره انتخابات صحبت کنم و به فرصت دیگری موکول میکنم و هنوز رهبری، نظراتشان را نگفتند و نظراتشان مهم است. باید برای جبهه سیاسی و شخصیتهای سیاسی محرز باشد که رهبری برای مجلس آینده چه تدبیری دارد.
فضای انتخاباتی باید شکل بگیرد و سیاستهای کلی روشن باشد. اگر جمهوری اسلامی میخواهد این معضل را حل کند یکی این است که این پیشثبتنام را اختیاری کند و بگذارد در موقع ثبتنام اگر کسانی از شخصیتهای سیاسی یا مردم عادی به این نتیجه رسیدند که شرایط برای انتخابات مهیاست و میخواهند وارد شوند، بتوانند وارد شوند و این حداقل کاری است که توصیه میکنم. مورد دوم روندی است که در روابط خارجی داریم. ایران در عرصه سیاست بینالمللی دو مساله داشت که یکی سیاستهای بینالمللی است که میتوانسته به رفع کامل تحریمهای ایران منتهی شود. شروع حل و فصل مسائل بینالمللی و منطقهای ما باید از مسائل بینالمللی باشد چون ۱۰۰ آید ۹۰ هم پیش ماست. اگر تمرکزمان را روی مسائل بينالمللی میگذاشتیم خود به خود مسائلمان با عربستان و کشورهای منطقه راحتتر حلوفصل میشد؛ اما از این طرف شروع کردیم که اشکالی ندارد و باید این را جدی بگیریم. ما نتوانستیم با عزت مشکلمان را حل کنیم و حالا آقای رئیسی اگر میتواند با عزت حل کند، حل کند؛ این انتظار مردم ایران است. مردم ایران میخواهند دستاوردهای دولت آقای رئیسی را ببینند و FATF را تعیین تکلیف کند. ایران، میانمار و کره شمالی سه کشور در دنیا هستند که در لیست سیاه FATF هستند و بانکهای چینی و روسی هم با ما نمیتوانند کار کنند. اگر نظام میخواهد، ملت را در انتخابات بسیج کند و مجلس موثری تشکیل دهد و شخصیتهای تراز اول در مجلس به دولت، نظام و رهبری کمک کنند باید مردم را قانع کند که این کار خیلی سخت است و جمهوری اسلامی باید یک سری اصلاحات را انجام دهند که این اصلاحات مردم را امیدوار کند.
ما از هیچکس دعوت نمیکنیم که به لیست ما رای دهد. در حزبمان سیاست را بر این گذاشتیم و گفتیم ملت ایران! به داد خود برسید و از ما سیاسیون کاری ساخته نیست.
حذف اساتید دانشگاهها
سیدحسین مرعشی در ادامه این برنامه با یادآوری اخراج اساتید دانشگاهها خبر داد که برخی از اساتید زودهنگام بازنشسته شدهاند. او گفت: دولت آقای رئیسی ۳۰۰ استاد دانشگاه را زودهنگام بازنشست کرده است. تاکنون قانون این اجازه را میداده که استاد تمامها و پروفسورها تا هر وقت که دوست داشتند، میتوانند در دانشگاه باشند. جمعی از پزشکان برجسته مثل دکتر فاضل که از افتخارات علمی ایران است را از امتحانات به بعد کنار گذاشتند.
مرعشی در پاسخ به پرسشی درباره ادعای دخالت در انتخابات اتاق بازرگانی ایران گفت: در تمام اتحادیهها و نهادهای صنفی مداخلاتی میشود مثل انتخابات اتاق بازرگانی ایران. آقای حسین سلاحورزی رای بازرگانان و صنعتگران را دارد. آقای مسعود خوانساری که از افتخارات بازرگانی و تجار ایران است را رد صلاحیتش کردند و رد صلاحیت را جبران کرد و لیست داد و تمام کرسیهای تهران را برد. ما میگوییم انتخابات مجلس همین مدل باشد و صنوف و ذینفعان بیایند.
هر چند ممکن است نمایندگان مجلس، اختیارات کافی نداشته باشند اما حتما به ملت ایران توصیه میکنم به انتخابات بیایند تا این اعضای جبهه پایداری را در مجلس به حداقل برسانند. بهرغم اینکه ممكن است اعتبارات مجلس کاهش یافته باشد اما ملت ایران نیاید بنشیند تا اعضای پایداری برای کشور رئیس مجلس تعیین کند.
قدرت ذاتی است
در ادامه مجری برنامه تلاش کرد با اختلافافکنی و طرح شبهات به حسین مرعشی بگوید که قدرتطلب است اما او در جواب گفت: من همین الان هم که اینجا نشستم به اندازه چند نماینده مجلس قدرت دارم. قدرت گرفتنی نیست و ذاتی است. قدرت خود را در فهم، درک، مسئولیتپذیری و همراهی با مردم میبینم. ممکن است روزی ۱۰ نماینده مجلس برای کارشان به من مراجعه کنند و از من مشورت بگیرند. من نیازی به قدرت نمایندگی مجلس ندارم. در کنگره کارگزاران گفتم هر عضو حزب کارگزاران که برای زندگی و حضورش جامعه نیازمند یک قدرت رسمی باشد به درد کارگزاران نمیخورد. هر کدام از اعضای حزب ما که راه برویم، میتوانیم به اندازه یک وزیر در کشور موثر باشیم و حرف حساب بزنیم و با مردم تعامل و یا اهل فن بحث کنیم.
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در ادامه این برنامه در خصوص انتخاب حسین سلاحورزی، رئیس جدید اتاق بازرگانی ایران و فشارهایی که علیه او برای برکناریاش وجود دارد، گفت: او عضو حزب ما نیست. منتخب بازرگانان و صنعتگران است. اما اگر آقای سلاحورزی هم کنار برود یک سلاحورزی دیگری میآید چون اکثریت قاطع اتاق بازرگانی را دوستان ما بردند. اگر اصلاحطلبان هم نتوانند کاری برای سیاست ایران بکنند، انتظار دارم شخصیتهای موثر صنفی و گروههای ذینفع از حقوق خود دفاع کنند. در ماههای اخیر تاکیدی راجع به ملت ایران داشتم. قدری سخت شده که ملتمان در قامت یک ملت ظاهر شود. این حالت برای کشور مخاطرهآمیز است. اگر شورای نگهبان از زاویه منافع کلی نظام جمهوری اسلامی به قضیه نگاه کند انتخابات میتواند فرصتی باشد تا مجددا صفوف ملت را فشرده کنیم. ملت ایران الان طیفی شده که سمت چپش بسیجیها و حزباللهیهایی هستند که واقعا تابع رهبری و قابل احتراماند و رهبری را خدایگونه قبول دارند و در سمت راستش جوانانی هستند که از ارزشهایی که جمهوری اسلامی مبلغش است مثل حکومت دینی و روحانیت فاصله گرفتهاند و ممکن است دچار افکار متفاوتی شده باشند و در وسط طیفهای متعددی وجود دارد. همگی در یک کشتی هستیم و یک وظیفه ملی است که درک کنیم و شرایط را بفهمیم. وقتی همه این گروهها با هم جمع شوند، ملت ایران میشوند و راهحلش این است که باید به سمتی برویم که بیشتر از ۸۰ درصد جامعه در حکومت و مجلس کرسی داشته باشند. اهل سنت، اهل حق و... هستند. شاید انتخابات بتواند به سمتی برود که نمایندگان این طیفهای گوناگون جامعه در مجلس حضور داشته باشند و خیلی کمک خواهد کرد که بتوانیم همچنان در قامت یک ملت پشتیبان کشور باشیم.
عقلمان کامل شد
مرعشی با بیان اینکه امروز نسبت به دهه 60 افکار و آرایی متفاوت از تندروی آن سالها پیدا کرده است، گفت: عقلمان کامل شد. اگر انسان در جریان زندگیاش فکرش تکامل پیدا نکند و درکش متفاوت نشود، بد است. در زمان امام من مانند حزباللهیهایی بودم که مثل دوستان نزدیک شما فکر میکردم. در زمان امام اشتباه فکر میکردم. فکر میکردیم هر کس خط امام نیست، اشتباه میکند. دوستان در جریان سفارت آمریکا، خط امام را جا انداختند. رهبر جامعه فراتر از خطوط سیاسی است و نمیتواند مقید به یک خط خاص باشد. مردم که یکپارچه نیستند. مردم امام را به رهبری پذیرفتند و امام در اعمال رهبری باید به تمام اطراف جامعه ایران نگاه میکرد و خط رهبری باید برآیند خطوط فکری و سیاسی کشور باشد. در جایی که خط امام را محدود به یک نحله فکری خاص کردیم حتما اشتباه کردیم. من به ملت ایران به طور عام و به مردم کرمان به طور خاص بدهکار هستم و اگر الان در صحنهام صرفا به این دلیل است که تجربهای دارم و این تجربه متعلق به خودم نیست و آن را متعلق به مردم میدانم و امیدوارم از باقی مانده عمرم اگر خدمتی از دستم برآید، انجام دهم تا ملت منفعتش را ببرد و موجب عزت ایران و اسلام شود.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.