- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
حضرات ! با آن 6 ميليارد دلاري که دشمن با ذلت پس داد سفره مردم را آباد کنید !
غلامرضا بنی اسدی در جمهوری اسلامی نوشت:
به هم ريخته بود مرد. تعريف ميکرد که در ساندويچي بودم که يک زن در سن يک مادر وارد شده گفت: يک ساندويچ کالباس چقدر ميشود؟ وقتي از صاحب مغازه شنيد، چهل هزارتومان راهش را کشيد و رفت. با خود زمزمه ميکرد: چهل هزارتومان؟! اين چهل هزارتومان را جوري ادا ميکرد که برايش خيلي پول بود. برنخورَد به کساني که با يک پرس غذايشان، اين مادر يک هفته را ميتواند سر کند.
مرد ميگفت: همان ساندويچي که گرفته بودم کوفتم شد. نميدانم برخيها چطور راحتند وقتي در حوزه مسئوليتيشان ماجراهايي از اين دست تکرار ميشود. ياد بانويي خود سرپرست افتادم که ميگفت، هندوانه ميوه ما فقرا بود که با قيمت امسال، آن را هم ديگر بايد از ياد ببريم. در گروههاي بازنشستگان هم کم نخواندهام که قيمت گوشت به ما ربط ندارد. بالا برود يا پايين بيايد نميتوانيم بخريم با اين قيمتها.
راست ميگويند. خيليها را توان خريد گوشت نيست. اين اوضاع را که ميبينم ياد دولت روحاني ميافتم که تا مقداري اوضاع سخت ميشد، از همه طرف بر او سخت ميشوريدند و به تير کلامش ميبستند که کجايي و حواست کجاست که باد در سفره مردم ميپيچد؟ حق داشتند آن روز. دولت بايد در خدمت ملت باشد و جز ارتقاي رفاه و تعالي اخلاق و دانش آنان نبايد جاي ديگر وقت بگذارد.
اين که آن زمان بيش از انتظار طلب ميکردند هم خوشحالمان ميکرد. حتي از کساني که در دولت احمدينژاد بر کاستن از وعدههاي غذايي و گذاشتن اشکنه بر سر سفره، توصيه ميکردند. همين که يقه روحاني را در دست داشتند و به ديوار ميکوبيدند که سفره مردم نبايد کمرونق باشد، حال جامعه را خوش ميکرد.
فقط اين که چرا امروز زبان در کام کشيدهاند، جاي سؤال دارد. حالا که خيلي از داشتههاي سابق در دولت روحاني به آرزو تبديل ميشود، آرزو به دل ماندهايم که خدمت جناب رئيسي هم سلام مردم را برسانند. باور بفرماييد ناحقي مرتکب نخواهند شد اگر حال مردم را باز پرسند و با دولتيان باز گويند. حداقل، نصف آنچه از روحاني طلب ميکردند را امروز از رئيسي بخواهند. به جايي برنميخورد.
تازه حالا که دولت تواناتر است و غرب و آمريکا را به مذلت انداخته و به گفته آن تريبوندار محترم، آنان حاضر شدند شش ميليارد دلار پول ايران را با ذلت پس بدهند، باج بدهند و جاسوسهايشان را ببرند. خب، حالا که آنان را به مذلت انداختهايم خود بايد عزيزتر از پيش باشيم. اين عزت هم اول بايد در سفره ما نمود داشته باشد. جز اين باشد نميتوان مردم را به باور اين عزت رساند. پس لطف بفرمايند حضرات و با آن 6 ميليارد دلاري که دشمن با ذلت پس داد زمينه عزت اقتصادي و اجتماعي و آبادي سفرهها را فراهم کنند تا بانويي به خاطر 40 هزار تومان از خريد يک ساندويچ منصرف نشود. انشاالله چنين شود و سفرهها آبادتر از هميشه باشد. ما به فرداهاي بهتر اميد داريم و براي موفقيت دولت در اين زمينه دعا ميکنيم.