- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
خبرنگاران داوطلب مردهشویی شدند
غروب که میشود درب بهشت زهرا(س) را میبندند تا کسی به قبرستان تردد نکند. اما شبگردی خبرنگاران با روی باز اهالی بهشت زهرا(س) همراه بود.
وقتی وارد میشویم قبرستان در سکوتی آرامشبخش فرو رفته است سکوتی که به راستی سرشار از ناگفتههاست! انگار این جا همانجایی نیست که بارها برای تشییع پیکر عزیزان آمدهایم؛ ناله و شیون، فریادهای گاه و بی گاه شنیده نمیشود. هر چه هست آرامش و سکوت است. انگار این بار اموات به تماشای ما نشستهاند.
قبل از هرجا به اتاق تطهیر میرویم. تختهای سنگی خاکستری، لیف، پارچههای بزرگ به یادت میآورد که آخرین تخت و لباست چیست. بوی کافور در مشام میپیچد. پشت دیوار شیشهیی که میایستی فکر میکنی که دیدن آن ور شیشه از روی تخت چه حسی میتواند داشته باشد. دیدن مرگ پشت شیشههای سالن ناآشنا... و عزیزانی که به بدرقهات آمدهاند...
میگویند لباسهای جنازه را پس از ورود در میآورند و سه بار جنازه را شست وشو میدهند؛ یکبار با سدر یک بار با کافور، تا اگر زنده است از شوک ناشی از سرمای سدر و کفور فرصت بازگشت داشته باشند. در آخر هم یک بار با آب خالص او را میشویند و بعد آخرین لباسش را به تنش میپیچند. حالا میت آماده سفر است. میگویند تدفین میت در بهشت زهرا(س) از باطل کردن شناسنامه و طی کردن مراحل اداری دو ساعت زمان و کمتر از 200 هزار تومان هزینه بر میدارد بنابراین مُردن نه وقت «عروج کرده» نه وقت «بازماندگان» را نمیگیرد.
پارسال 22 هزار تن در بهشت زهرا(س) رایگان دفن شدهاند و تدفین هزینه چندانی ندارد، البته به شرطی که شرایطی را برای کفن و دفن متوفی تعیین نشود و اگر قبر سه طبقه در قطعه جاری بخواهند، یک طبقه رایگان و دو طبقه دیگر مجموعا 700 هزار تومان خرج برمی دارد. ایاب و ذهاب مردگان گویا مشکل چندانی ندارد 60 بنز الگانس برای تهران و 80 خودرو برای انتقال به شهرستان برای مسافران تدارک دیده شده است که البته خیلی بیکار نمیمانند.
تطهیرکنندگان این جا از ساعت یک ربع به هشت، لباس کار میپوشند و تا 4 عصر 170 مسافر را راهی میکنند. میگویند برای هر مسلمان تطهیر هفت مُرده مستحب است و بنابراین هستند کسانی که بخواهند دست به این کار بزنند و با حضور یک ناظر برای آخرین بار تن عزیزشان را شست و شو کنند. سالنی که با پردهای از فضای کلی جدا شده است برای این افراد وجود دارد.
در این میان فرم تطهیرکننده داوطلب را توزیع کردند و در بین ما چند خبرنگاران هم داوطلب این کار شدند. میگوید تاکنون 500 نفر از جامعه هنرمندان، پزشکان، مهندسان و همه اقشار برای تطهیرکنندگی ثبت نام کردهاند.
کم کم خورشید کمرنگ میشود و اذان به گوش میرسد. به سمت قطعهای میرویم که اتاقکهای بالای قبور و پرچمهای برافراشته کشورمان عزیزمان ایران، حکایت از معراج شهدا دارد، مزار شهیدان.
مکانی که به گفته مدیر مجموعه بهشت زهرا(س)، مزار 4 هزار پهلوان گمنام است. در مزار شهدا صندلیهای بدون پشتی طوری طراحی شده که کسی پشت به مزار ننشیند.
به گزارش ایسنا، توکلینژاد مدیر مجموعه بهشت زهرا(س) در این سفر شبانه به خبرنگاران میگوید: هیچ جای کره زمین مکان مشابهی وجود ندارد که 30 هزار شهید در یک مکان در کنار یکدیگر آرمیده باشند.
او میگوید: از این تعداد، 4000 شهید گمنام، 900 شهید کارگر، 1500 شهید سادات، 2500 شهید دانش آموز، 225 شهیده و شهدایی از اصناف دیگر در بهشت زهرا(س) هستند.
به گفته او، حدودا 152 روز در سال، مناسبتهایی مثل روز زن، روز دانشجو، روز دانش آموز، عید غدیر خم و ... است که مردم از سراسر شهر به قطعه شهدا میآیند و بهشت زهرا(س) برنامههایی را برای این مناسبتها تدارک میبیند.
هوا تاریک اما راه رفتن بین قبور نیز در این سکوت غنیمت است. روشنایی از یک اتاقک فلزی چشمها را به سمت خود میکشد. میگویند مادری است که آمده تا نزدیک پسرش باشد. داخل کانکس را با اجازه زننگاهی میاندازم؛ عکس پسرش را در قابی گذاشته است. انگار در این جا واقعا با او زندگی میکند. میگوید پسرش برخلاف جوانان امروزی، سرمایهاش تنها یک دوچرخه بوده که با آن به تمام هیاتهای تهران سر میزده؛ دوچرخهای که امروز در موزه شهدا به یادگار سپرده شده است.
مدیرعامل بهشت زهرا(س) به خبرنگاران از روزی میگوید که تصمیم میگیرد بی خبر از راننده آمبولانس با یکی از آمبولانسها بالای سر جنازه برود. وقتی به آدرس مورد نظر میرسند معلوم میشود که متوفی زن جوانی بوده که دختربچهای 7 ساله داشته است. در میان گریهها صدایی به گوش راننده رسید که با التماس میگفت«عمو مامان منو نبر...»
میگوید: کارکردن در بهشت زهرا(س) هیچ وقت عادی نمیشود . کارکردن در بهشت زهرا(س) آسیب زا است و فرقی نمیکند راننده باشی، تطهیر کننده باشی یا حتی کارمند وارد کننده اطلاعات متوفی؛ کارکردن در بهشت زهرا(س) برای هیچ کدام ازاین آدمها عادی نمی شود. هر روز مردهها با روز قبل فرق دارند. یک روز باید مقابل کسی که عزیزش را از دست داده و خود را به شیشه میکوبد صبور بود و یک روز باید مقابل کسانی که در حال دفن کردن مرده شان هستی اما کتکت زدهاند سکوت کنی. اما هنوز کارکردن در بهشت زهرا(س) جزو مشاغل سخت به حساب نمیآید، هنوز هستند کسانی که میگویند «کار میکنند پولش را میگیرند» و هنوز هر وقت خبرنگاران به بهشت زهرا(س) میروند تطهیر کنندگان از آنها میخواهند که سختی کار این شغل را پیگیری کنند.
اینجا میگویند روزانه گذر 170 نفر (در ایام آلودگی تهران تا 205 نفر)، که 60 درصد آقا و 40 درصد خانم هستند به این جا میافتد. 170 عروجی! نامی که بهشتزهرا(س) برای مسافران زمین به عرش انتخاب کرده است.
منبع: ایسنا
وقتی وارد میشویم قبرستان در سکوتی آرامشبخش فرو رفته است سکوتی که به راستی سرشار از ناگفتههاست! انگار این جا همانجایی نیست که بارها برای تشییع پیکر عزیزان آمدهایم؛ ناله و شیون، فریادهای گاه و بی گاه شنیده نمیشود. هر چه هست آرامش و سکوت است. انگار این بار اموات به تماشای ما نشستهاند.
قبل از هرجا به اتاق تطهیر میرویم. تختهای سنگی خاکستری، لیف، پارچههای بزرگ به یادت میآورد که آخرین تخت و لباست چیست. بوی کافور در مشام میپیچد. پشت دیوار شیشهیی که میایستی فکر میکنی که دیدن آن ور شیشه از روی تخت چه حسی میتواند داشته باشد. دیدن مرگ پشت شیشههای سالن ناآشنا... و عزیزانی که به بدرقهات آمدهاند...
میگویند لباسهای جنازه را پس از ورود در میآورند و سه بار جنازه را شست وشو میدهند؛ یکبار با سدر یک بار با کافور، تا اگر زنده است از شوک ناشی از سرمای سدر و کفور فرصت بازگشت داشته باشند. در آخر هم یک بار با آب خالص او را میشویند و بعد آخرین لباسش را به تنش میپیچند. حالا میت آماده سفر است. میگویند تدفین میت در بهشت زهرا(س) از باطل کردن شناسنامه و طی کردن مراحل اداری دو ساعت زمان و کمتر از 200 هزار تومان هزینه بر میدارد بنابراین مُردن نه وقت «عروج کرده» نه وقت «بازماندگان» را نمیگیرد.
پارسال 22 هزار تن در بهشت زهرا(س) رایگان دفن شدهاند و تدفین هزینه چندانی ندارد، البته به شرطی که شرایطی را برای کفن و دفن متوفی تعیین نشود و اگر قبر سه طبقه در قطعه جاری بخواهند، یک طبقه رایگان و دو طبقه دیگر مجموعا 700 هزار تومان خرج برمی دارد. ایاب و ذهاب مردگان گویا مشکل چندانی ندارد 60 بنز الگانس برای تهران و 80 خودرو برای انتقال به شهرستان برای مسافران تدارک دیده شده است که البته خیلی بیکار نمیمانند.
تطهیرکنندگان این جا از ساعت یک ربع به هشت، لباس کار میپوشند و تا 4 عصر 170 مسافر را راهی میکنند. میگویند برای هر مسلمان تطهیر هفت مُرده مستحب است و بنابراین هستند کسانی که بخواهند دست به این کار بزنند و با حضور یک ناظر برای آخرین بار تن عزیزشان را شست و شو کنند. سالنی که با پردهای از فضای کلی جدا شده است برای این افراد وجود دارد.
در این میان فرم تطهیرکننده داوطلب را توزیع کردند و در بین ما چند خبرنگاران هم داوطلب این کار شدند. میگوید تاکنون 500 نفر از جامعه هنرمندان، پزشکان، مهندسان و همه اقشار برای تطهیرکنندگی ثبت نام کردهاند.
کم کم خورشید کمرنگ میشود و اذان به گوش میرسد. به سمت قطعهای میرویم که اتاقکهای بالای قبور و پرچمهای برافراشته کشورمان عزیزمان ایران، حکایت از معراج شهدا دارد، مزار شهیدان.
مکانی که به گفته مدیر مجموعه بهشت زهرا(س)، مزار 4 هزار پهلوان گمنام است. در مزار شهدا صندلیهای بدون پشتی طوری طراحی شده که کسی پشت به مزار ننشیند.
به گزارش ایسنا، توکلینژاد مدیر مجموعه بهشت زهرا(س) در این سفر شبانه به خبرنگاران میگوید: هیچ جای کره زمین مکان مشابهی وجود ندارد که 30 هزار شهید در یک مکان در کنار یکدیگر آرمیده باشند.
او میگوید: از این تعداد، 4000 شهید گمنام، 900 شهید کارگر، 1500 شهید سادات، 2500 شهید دانش آموز، 225 شهیده و شهدایی از اصناف دیگر در بهشت زهرا(س) هستند.
به گفته او، حدودا 152 روز در سال، مناسبتهایی مثل روز زن، روز دانشجو، روز دانش آموز، عید غدیر خم و ... است که مردم از سراسر شهر به قطعه شهدا میآیند و بهشت زهرا(س) برنامههایی را برای این مناسبتها تدارک میبیند.
هوا تاریک اما راه رفتن بین قبور نیز در این سکوت غنیمت است. روشنایی از یک اتاقک فلزی چشمها را به سمت خود میکشد. میگویند مادری است که آمده تا نزدیک پسرش باشد. داخل کانکس را با اجازه زننگاهی میاندازم؛ عکس پسرش را در قابی گذاشته است. انگار در این جا واقعا با او زندگی میکند. میگوید پسرش برخلاف جوانان امروزی، سرمایهاش تنها یک دوچرخه بوده که با آن به تمام هیاتهای تهران سر میزده؛ دوچرخهای که امروز در موزه شهدا به یادگار سپرده شده است.
مدیرعامل بهشت زهرا(س) به خبرنگاران از روزی میگوید که تصمیم میگیرد بی خبر از راننده آمبولانس با یکی از آمبولانسها بالای سر جنازه برود. وقتی به آدرس مورد نظر میرسند معلوم میشود که متوفی زن جوانی بوده که دختربچهای 7 ساله داشته است. در میان گریهها صدایی به گوش راننده رسید که با التماس میگفت«عمو مامان منو نبر...»
میگوید: کارکردن در بهشت زهرا(س) هیچ وقت عادی نمیشود . کارکردن در بهشت زهرا(س) آسیب زا است و فرقی نمیکند راننده باشی، تطهیر کننده باشی یا حتی کارمند وارد کننده اطلاعات متوفی؛ کارکردن در بهشت زهرا(س) برای هیچ کدام ازاین آدمها عادی نمی شود. هر روز مردهها با روز قبل فرق دارند. یک روز باید مقابل کسی که عزیزش را از دست داده و خود را به شیشه میکوبد صبور بود و یک روز باید مقابل کسانی که در حال دفن کردن مرده شان هستی اما کتکت زدهاند سکوت کنی. اما هنوز کارکردن در بهشت زهرا(س) جزو مشاغل سخت به حساب نمیآید، هنوز هستند کسانی که میگویند «کار میکنند پولش را میگیرند» و هنوز هر وقت خبرنگاران به بهشت زهرا(س) میروند تطهیر کنندگان از آنها میخواهند که سختی کار این شغل را پیگیری کنند.
اینجا میگویند روزانه گذر 170 نفر (در ایام آلودگی تهران تا 205 نفر)، که 60 درصد آقا و 40 درصد خانم هستند به این جا میافتد. 170 عروجی! نامی که بهشتزهرا(س) برای مسافران زمین به عرش انتخاب کرده است.
منبع: ایسنا
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.