- ممنوعیت ورود گالانت و نتانیاهو به ۱۲۰ کشور
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- قطعنامه جدید سازمان ملل در حمایت از حق تعیین سرنوشت فلسطینیان
- کرانه باختری کجاست؟
- هواپیمای مسافربری آمریکایی بر فراز پایتخت هائیتی هدف قرار گرفت
- انتخاب نماینده آمریکا در سازمان ملل توسط ترامپ: الیز استفانیک کیست!؟
- قول ترامپ به محمود عباس درباره جنگ غزه
- یک تاریخدان پیروز انتخابات آمریکا را پیشبینی کرد
ناسیونالیسم به سبک محمد بنسلمان
شرق:برنارد هیکل، استاد مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه پرینستون: عربستان سعودی در حال تجربه یک تحول گسترده در سطح ملی است و محمد بنسلمان، ولیعهد این کشور، مدیریت این جریان تحولآفرین اقتصادی و سیاسی را عهدهدار است؛ جریانی که اصلیترین هدف آن تبدیل عربستان از یک کشور وابسته به درآمدهای نفتی به یک قدرت ژئوپلیتیک بزرگ با اقتصاد متنوع است. بنابراین به نظر میرسد اصلاحات داخلی جاهطلبانه و دستور کار سیاست خارجی پادشاهی سعودی به شکل جداییناپذیری به هم مرتبط باشند.
در روز ملی عربستان سعودی که هرساله در 23 سپتامبر جشن گرفته میشود نیز شاهد آن بودیم که مردمان عربستان و بهویژه انبوهی از نسل جوان که بخش عمده جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، برای گرامیداشت این روز در سراسر عربستان سعودی گردهم آمدند. به نظر میرسد افزایش چشمگیر برگزاری مراسم میهنپرستانهای از این دست که توسط ولیعهد این کشور ترویج و تبلیغ میشوند، میتواند تا حدی انگیزههای اصلی پشت اصلاحات سیاسی و اقتصادی اخیر در این کشور را رمزگشایی کند.
دستور کار فعال در سیاست داخلی و خارجی
توافق و احیای روابط با ایران با میانجیگری چین، انجام تلاشهایی برای پایاندادن به جنگ یمن، عضویت در گروه اقتصادهای نوظهور موسوم به «بریکس» و نیز ورود به مذاکرات عادیسازی روابط با اسرائیل با واسطهگری آمریکا، همگی بخشی از دستور کار جدید پادشاهی سعودی در عرصه سیاست خارجی هستند. در داخل نیز پادشاهی این کشور به دنبال ایجاد تحولات بزرگی است و در این راستا اقداماتی مانند تمرکز و تثبیت قدرت تحت رهبری محمد بنسلمان، سرکوب مخالفان بهویژه اسلامگرایانی که از مدل سیاسی جایگزینی حمایت میکنند، بازنگری در تاریخ عربستان سعودی و نیز برنامههای درسی مدارس برای هماهنگی و همسویی با روایتهای مدنظر حکومت بنسلمان را صورت داده است. در همین حال، دولت سعودی سرمایهگذاری گستردهای را در بخشهایی مانند ورزش (بهویژه فوتبال و گلف) انجام داده است. در عرصه اقتصادی نیز دولت سیاست تولید نفت را با نیازهای مالی بلندمدت خود هماهنگ کرده است. هدف اصلی بنسلمان از تمامی این اصلاحات، تبدیل اقتصاد نفتی این کشور به یک اقتصاد تنوعپذیر بوده که قادر است از بخشهای غیرنفتی درآمدزایی داشته باشد. در همین راستا، دولت سعودی اجرای چندین ابرپروژه موسوم به «پروژههای گیگا» را نیز آغاز کرده که پروژه شناختهشده «شهر نئوم» تنها یکی از آنهاست. بنسلمان میگوید حکومت این کشور باید بر ملیگرایی بهعنوان ابزاری برای تضمین بقای خود تکیه میکرد.
بنسلمان از اجرای تحولات ساختاری چه هدفی را دنبال میکند؟
برای درک بیشتر این تحولات، باید به اظهارات سالهای اخیر ولیعهد عربستان سعودی درخصوص سیاستهای پیشین این کشور، چه در محافل عمومی و چه در محافل خصوصی، با دقت بیشتری نگریست. بنسلمان بر این باور است که رهبران پیشین این کشور سالها سیاستهای غلط و شکستخوردهای را در پیش گرفته و با نوع حکومت خود به منافع ملی آسیب رساندهاند. برای مثال، وی اسلامگرایی را به شیوهای که پیشتر مورد تأیید رهبران این کشور بوده، اشتباهی بزرگ دانسته و معتقد است چنین سیاستی نهتنها به ایجاد ثبات نینجامیده، بلکه موجب شده است تا برخی گروههای اسلامگرا به دشمنی با این کشور برخاسته و خواستار پایاندادن به حکومت خاندان آلسعود شوند. بر اساس چنین استدلالی، بنسلمان میگوید حکومت این کشور باید بر ملیگرایی بهعنوان ابزاری برای تضمین بقای خود تکیه میکرد.
علاوه بر این، بنسلمان معتقد است فساد گسترده و ناکارآمدی بوروکراتیک در سیستم سعودی، بهطور درخور توجهی ثبات در این کشور را تضعیف کرده و از همه مهمتر بیمیلی دولتهای قبلی برای تنوعبخشیدن به اقتصاد و عدم وابستگی به نفت را غیرقابل توجیه میداند. وی بر این باور است که پیش از آنکه بسیار دیر شود، این کشور باید فورا این اشتباهات تاریخی را برطرف کند.
حرکت به سوی شرق، در عین حفظ غرب
اصلاحات داخلی و دستور کار سیاست خارجی عربستان سعودی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند؛ به شکلی که موفقیت پروژه عظیم اقتصادی عربستان سعودی تا حد بسیار زیادی به توانایی رهبران آن برای تأمین صلح و استقرار ثبات در سراسر خاورمیانه وابسته است.
بنسلمان، همانطورکه در مصاحبه اخیر خود نیز به آن اذعان کرده بود، در تلاش است تا عربستان سعودی را به یکی از 10 اقتصاد بزرگ جهان تبدیل کند. اگرچه وی تا پیش از این به دنبال پیوستن به گروه اقتصادی هفت (G7) بود و در این مسیر نیز پیشرفت چندانی نداشت اما اخیرا فرصت عضویت در گروه بریکس را یافته است. این در حالی است که بنسلمان مدعی است عضویت در این گروه اقدامی علیه غرب نبوده و صرفا ابزاری است برای قراردادن کشورش در مسیر رشد آینده و درعینحال حفظ روابط صمیمانه با تمامی قدرتهای بزرگ جهان.
حتی در شرایطی که ایالات متحده آمریکا و چین به سمت جدایی اقتصادی حرکت کرده و در تلاش هستند تا زنجیرههای تأمین جدیدی ایجاد کنند، وی در تلاش است تا روابط تجاری خود را با سه قدرت اقتصادی یعنی آمریکا، چین و هند تقویت کند. با وجود این، زمانی که صحبت از امنیت ملی و اتحادهای استراتژیک به میان میآید، بهوضوح مشخص است که بنسلمان طرفدار آمریکاست و از آنجایی که نیروهای سعودی عمدتا توسط آمریکا آموزش میبینند و تجهیز میشوند، پایاندادن به چنین رابطهای بسیار پرهزینه خواهد بود.
عربستان سعودی تحت مدیریت بنسلمان را میتوان بهعنوان قدرت نوظهوری قلمداد کرد که تلاش دارد از منابع و روابط دیپلماتیک موجود برای تقویت نفوذ خود در جهانی بهره گیرد که بهطور فزاینده میان قدرتهایی مانند آمریکا، روسیه و چین و تا حدی اروپا تقسیم شده است.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.