- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
- توصیه رهبر انقلاب به خواندن «دعای چهاردهم صحیفه سجادیه» و «دعای توسل» برای پیروزی جبهه مقاومت + متن
- استفاده چین و روسیه از کارت ایران برای امتیازگیری از ترامپ
ایران جزیره دورافتاده از جهان مجازی
هم میهن: وقتی وزیر ارتباطات دولت روحانی در برنامه شبکه افق از فیلترینگ انتقاد و تاکید میکرد «وقتی نمیتوانید در شبکههای اجتماعی بینالمللی حاضر شوید چگونه میخواهید از فلسطین دفاع کنید؟» اولین نفر مجری صداوسیما بود که به رگ انقلابیگریاش برخورد و در میانه تیتراژ برنامه واکنشی عصبی و تند نشان داد.
این حرف اگرچه تلخ بود اما واقعیت داشت. حالا دیگران هم فهمیدهاند که «خودتحریمی در فضای مجازی» چه بلایی است و دست همه از فضای بینالملل کوتاه مانده است. محمد دهقان، معاون حقوقی ریاستجمهوری که اگر تا یک ماه پیش هم از او راجع به فیلترینگ سوال میکردید با شور انقلابی از بسته شدن «واتسآپ و اینستاگرام» حمایت میکرد، حالا میگوید: «برای حمایت از فلسطینیان باید فضای مجازی و رسانه را نیز تقویت کرد.»
سوال این است که در کجا باید این حمایت رسانهای و حمایت در فضای مجازی انجام شود؟ در شبکه مجازی ایتا؟ یا روبیکا؟ یا سروش؟ این روند را پیش از این جریان تمامیتخواه که به آنها میتوان «صیانتطلب» هم گفت، بارها و بارها تکرار کردهاند. آنها خاصیتهای دنیای مجازی و تبدیل شدن هر اکانت مجازی به یک رسانه را درک نکردهاند. تصورشان از رسانه هنوز در قالب سخنرانیهای یکطرفه باقی مانده است.
این روند را پیشتر و اولین بار با مسدود کردن توئیتر و فیسبوک در اواخر دهه هشتاد آغاز کردند. درحالیکه فیسبوک همین امروز هم در جهان بیشترین کاربران را دارد، در ایران نیز در دوران دولت دوم محمود احمدینژاد به سرعت گسترش یافت و بعد از واقعه اعتراضات انتخابات 88 فیلتر شد. لذا روند «اخراج خودخواسته» و یا «خودتحریمی» در شبکههای مجازی جهانی، از همان زمانها کلید خورد.
باز در همان دوران جلوی اینترنت پرسرعت 3G برای تلفنهای همراه گرفته شد. اما با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و انفجاری که در عرصه تلفنهای همراه در جهان و به تبع آن در ایران رخ داد، نهفقط تکنولوژی 3G بلکه 4G هم به تلفنهای همراه راه یافت. با این حال از همان ابتدا هم جریان «خودتحریم»، فشارهای خود را برای مسدود کردن اپلیکیشنهای موبایلی شروع کرد. ابتدا «ویچت» و بعد «لاین» و «وایبر» هم فیلتر شد و گمان میشد که کار این شبکههای مجازی به پایان رسیده است. اما ناگهان سروکله تلگرام در گوشیهای موبایل ایرانیها پیدا شد. اما همین شبکه هم تحمل نشد و در سال 97 فیلتر شد. درحالیکه وزارت ارتباطات در آن زمان تلاش میکرد با آوردن سرورهای تلگرام به داخل ایران و یا راهاندازی اپهای واسطهای، مانند «تلگرام طلایی» همچنان دسترسی به این شبکهها را برقرار کند.
با این حال تلاشهای «خودتحریمیها» برای مسدود کردن واتسآپ و اینستاگرام تا پایان دولت حسن روحانی به نتیجه نرسید و در نهایت در ابتدای وقایع پاییز 1401 آنها به خواسته خود رسیدند.
حالا اما این نیاز احساس شده است که «صدای مردم ایران باید در جهان شنیده شود» اما هیچ مسیر ارتباطی برای این کار وجود ندارد. چراکه پیشتر با دست خودمان آنها را فیلتر کردیم.
راهحل چیست؟
دو راهحل متفاوت از هم وجود دارد که اساساً مطمئن هستیم «خودتحریمیها» به دلایل گوناگون راهحل دوم را برمیگزینند. راهحل اول، راهحل معقول و منطقی است. اینکه نهتنها شبکههای مجازی همچون اینستاگرام رفع فیلتر شوند، بلکه فیسبوک و یوتیوب را هم باید برای کاربران ایرانی رفع فیلتر کرد تا همه مردم بتوانند در آن به فعالیت بپردازند. دستکم آن شش میلیون نفری که در کمپین «حریفت منم» میخواستند به اسرائیل پیام بدهند که حاضر به مبارزه با صهیونیستها هستند، بلندی صدایشان به دنیا میرسید. این درحالی است که امروز فریادشان را در شبکههای دربستهای چون ایتا و روبیکا سر میدهند و از چارچوب همان مخاطبان و اطرافیان خودشان و یا رسانههای داخلی دورتر نمیرود.
مضافاً اینکه کاربر ایرانی که از فیلتر عبور میکند و در این شبکهها قرار میگیرد در مجاورت کسانی قرار میگیرد که تولیدکننده محتواها هستند و کاربران ایرانی به دلیل کم بودن تعدادشان جسارت بیان حرفی که مغایر با فضای ساختهشده در شبکه مجازی هست را ندارند و بیشتر سعی میکنند جهتگیری همسو با آنها بگیرند؛ به جای آنکه بتوانند تفکری انتقادی یا تفکر مستقل خودشان را در چنین مواقعی بازنشر کنند.
راهحل دوم اما راهحلی است که همیشه این دسته آن را توصیه کرده و در همه موارد از آنها استفاده میکنند. این راهحل هم عبارت است از باز کردن مسیر برای عدهای معدود از افراد خودی. در واقع همانطور که در حوزه تحریمها با «شبکه خودی دورزنندگان تحریم» روبهرو بودیم، حالا هم از همان راهحل استفاده میکنند برای تربیت و حضور عدهای خاص در این شبکههای مجازی. آنهم با صرف هزینههای گزاف از بودجه بیتالمال. اخیراً این مسئله از سوی حسینی، معاون پارلمانی رئیسجمهور هم افشا شد که دولت به دنبال تربیت «500 هزار نیرو» در فضای مجازی است. پیشتر یکی از سخنگویان همسو با دولت هم گفته بود که فضای مجازی مانند «زمین دشمن» است و نمیتوان بدون «مجهز شدن» به آن قدم گذاشت. او معتقد بود که باید افراد متخصص این امر را تربیت کرد و با «گوشیهای عقیمشده» وارد این فضا شد.
جان کلام این افراد این است که «برای اینکه صدای اعتراض ایرانیان در جهان و شبکههای مجازی شنیده شود، نیازی نیست که همه مردم در آن حضور داشته باشند. همین خود ما باشیم کافی است. لذا اینترنت بدون فیلتر در اختیار خودمان بگذارید همه چیز تمام است.»
آنها اما هرگز نخواهند فهمید سطح تاثیرگذاری اکانتهای ساختگی و رباتهایشان در فضای مجازی آنقدر اندک است که مانند کف روی آب به سرعت از بین میرود. راهحل واقعی همان است که فضا را برای مردم باز کنند.