- دوربین مخفی دیدنی از کمک مردم به یک نیروی ارتش و صحبت های احساسی تبادل شده (ویدئو)
- لاوروف: ایران تنها به یک دلیل گنجاندن بند اسنپبک در برجام را پذیرفت
- ترامپ: تهران ممنون!
- انتقاد تند رسانه جبهه پایداری به حجاب خانم معاون در اجلاس خارجی (+عکس)
- ترامپ: با ایران همکاری خواهیم کرد
- واکنش نگران کننده ولایتی به آتشبس غزه: شروع آتش در جای دیگر؟!
- نگرانی کیهان از افزایش اختیارات رئیسجمهور
- واکنش معاون حقوقی رئیسجمهور به مصادره ساختمان شرکت نفت و ادعای بابک زنجانی
- اصولگرایی که «نامحرم» شد
- چرا همسر رضاپهلوی به شیرین هانتر حمله کرد؟
روزنامه اصولگرا: در انتخابات ١٤٠٠ چیزی بنام رقابت وجود نداشت/ آن همه رای باطله هم معنایش همین بود
روزنامه فرهیختگان نوشت:در دورههایی خصوصا در انتخابات ریاستجمهوری ، بهحدی رقابت بیسامان و بیمنطق پیش
رفته که نامزد انتخابات ریاستجمهوری حتی وقتی که نامزد انتخابات، رئیسجمهور مستقر بوده است به خود اجازه داده که خطوط قرمز نظام سیاسی را زیرپا بگذارد و به این وسیله برای خودش رای جمع کند.

طبیعتا نتیجه جمعی آن هم برای نظام این بوده که جامعه دچار التهاب شده و مشارکت سیاسی در آن مقطع بالا رفته است. اما هزینهای که دادیم این بوده که خطوط قرمز رقابت زیر سوال رفته و به چالش کشیده شده است. این نباید موفقیتی شمرده شود. این موفقیتی نسبی و کوتاهمدت با ضررهای بلندمدت است.
در واکنش به این افراط در دورههایی دچار تفریط شدیم و نهاد رقابت را منحل کرده یا آنقدر محدود کردیم که بعضی از اضلاع رقابت سیاسی اساسا دیگر معنا پیدا نمیکنند. مثلا در انتخابات 1400 میزان آرای باطله و سفید دستکم گویای این مطلب هم هست که ما کسانی را داریم که انگیزه مشارکت در فضای انتخابات را داشتند اما گویی نماینده سیاسی و کسی را نداشتند که بتواند دیدگاه آنها را نمایندگی کند و به گزینهای برسند و به آن گزینه رای دهند یعنی آنقدر دامنه رقابت محدود شده و به معنایی با اغماض منحل شده است که دیگر کسی آنجا نماینده خودش را پیدا نمیکند.
اگر با نقض خطوط قرمز دچار آسیبهایی مثل دوقطبیهای شدید، قبیلهگرایی و التهاب زیاد جامعه میشدیم که بعد از اعلام نتایج به این راحتی نمیشد این را از جامعه گرفت و این التهاب را خواباند، مثل اتفاقی که در سال 88 افتاد که از این طرف هم دچار بیتفاوتی سیاسی، دچار کاهش انگیزه مشارکت و دچار بیمعنایی رفتار سیاسی بین بخشی از رایدهندگان بالقوهای که شرکت نمیکنند یا رایدهندگان بالفعلی که شرکت میکنند و رای سفید میدهند، مواجه هستیم. تقریبا هیچکدام از این افراط و تفریطها برای ما مطلوب نیست و در این کشاکش ما باید تلاش کنیم که یک الگوی همسان و متوازنی از رقابت و مشارکت سیاسی ارائه دهیم.
اگر مقداری انتخابات مجلس را از حیث سیاسی جدیتر بگیریم حداقل میتوانیم بگوییم که بخشی از اضافهباری که روی دوش انتخاباتهای ریاست جمهوری از حیث نمایندگی گفتارهای سیاسی، گذاشته شده و معمولا به افراط و تفریط کشیده میشود را بگیریم و بهحق در موضع خود قرار دهیم و آن در فضای انتخابات مجلس، معنا و تجلی پیدا کند. طبیعتا مردم دیدگاههای مختلف و پراکنده و البته متضادی دارند، مهم این است که دستکم هر گروهی از مردم با آن دستهبندیهایی که از حیث سیاسی وجود دارد، بتوانند کموبیش نمایندهای پیدا کنند که ایدههای آن نماینده یا آن گروه از نمایندگان، منافع و نظرهای آن دسته از مردم را پشتیبانی کند و انتخاب آن نماینده برای کسانی که طرفدار آن ایده و برنامه هستند، انتخاب معناداری باشد. این چیزی است که بهنظر میرسد ما باید بتوانیم در فضای رقابتی انتخاباتهای مجلس دنبال کنیم و تا حد ممکن این وضعیت را تحقق ببخشیم.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.