ولی الله شجاع پوریان مدیر مسئول روزنامه همدلی نوشت: در روزهاي گذشته اتفاقات ريز و درشت بسياري در فضاي رسانه‌اي و افکار عمومي کشور بازتاب داشت که غالب آنان نيازمند نظارت، پيگيري و بعضا مجازات متخلفان و مسببان است. کشف يکي از بزرگ‌ترين فسادهاي مالي در واردات چاي، اعلام وجود ابهاماتي در سرنوشت 17 هزار ميليارد در شهرداري تهران، ترک فعل بسياري از مديران و مسئولان در موضوع آلودگي هوا و تعطيلي مداوم مدارس و استشمام هواي مسموم در کلانشهرهاي کشور، استفاده از آب کشاورزي براي آبياري در مشهد، افزايش قيمت مرغ به مرز 100 هزار تومان و قريب به 20 هزار تومان بالاتر از نرخ مصوب دولت، بازپس دادن بنزين وارداتي توسط طالبان در افغانستان به دليل کيفيت پايين، افشاي جزئيات جديدي از ماجراي شاسي بلندها و نمايندگان مجلس و ... که هرکدام‌شان به دليل عدم رسيدگي و بررسي مناسب و عدم اقناع افکار عمومي در برخورد با متخلفان، تار و پود سرمايه اجتماعي نظام و کشور را هدف قرار داده و بر جريان نارضايتي مردم از نحوه حکمراني در کشور افزوده‌‌است.
واکنش حاکميت و مجموعه‌هاي نظارتي مرتبط با اين اتفاقات، نيز با ابهام و انفعال و سکوت همراه بوده که بر برخي گمانه‌زني‌ها و بد بيني ها افزوده است اما ناگهان در اقدامي عجيب و قاطع(!) سخت‌ترين و ضربتي‌ترين واکنش حاکميت در برخورد با پيرمردي خوش‌مشرب در بازار ماهي‌فروشان رشت مسأله سازشد؛ پيرمردي 70 ساله با شهرت “صادق بوقي” که معمولا بدون استفاده از هيچ گونه ساز و آلات موسيقي و صرفا با تکيه بر ذوق و قريحه و روحيه شاد خود، جماعتي اندک را در بازار به وجد مي آورد و کليپ آن نيز به شدت مورد استقبال افکار عمومي قرار مي‌گرفت، در شبکه‌هاي اجتماعي دست به دست مي‌شد و بدين واسطه اسباب انبساط خاطر بخشي از مردم را در اين روزهاي تلخ و دشوار فراهم مي‌کرد.
بازداشت اين پيرمرد شاد ، مسدود کردن صفحه شخصي او بدون مسجل شدن هيچ جرم و اتهامي و بازداشت 12 نفر از کساني که ويدئوهاي شادي اين پيرمرد را منتشر کردند، اتفاق عجيبي بود که از سوي برخي افکار عمومي “انتقام سخت” از يک شادي خودجوش مردمي بود!
طنز اين ماجرا به‌گونه‌اي است که اگر اين روايت براي هر غيرايراني يا ايراني دور از وطن نقل شود، بدون ترديد آن را به حساب شوخي، دوربين مخفي و يا نهايتا سوتفاهم خواهد گذاشت و با لبخندي از کنار آن خواهد گذشت. اما واقعيت اين ماجرا، جداي از مضحک بودن، جنبه‌هاي دردناکي دارد که اين روزها در شبکه‌هاي اجتماعي و ميان افکار عمومي به آن اشاره مي‌شود. اما متاسفانه اين‌گونه رفتارهاي متناقض و عجيب و غريب به واکنشي رايج در فضاي سياسي و امنيتي کشور تبديل شده است، واکنش هايي که با هيچ منطق ديني، مذهبي، اجتماعي، انساني، اخلاقي و حتي سياسي و امنيتي سازگار نبوده و مشخص نيست عاملان اين گونه برخوردها با چه استدلال و منطقي چنين واکنش‌هايي را رقم مي‌زنند؟!آيا افکار عمومي با اين پرسش و ابهام مواجه نمي‌شود که سرنوشت پرونده عمل منافي عفت مسئول بلند‌پايه در همين استان محل زندگي پيرمرد رشتي، به کجا رسيد که اکنون اين چنين سخت‌گيرانه صادق بوقي را بدون ارتکاب هيچ جرم قانوني مورد مجازات قرار داد‌ه‌اند؟! اصولا مسئولان محترم وقعي براي مردم، پرسش‌ها و نظرات آنان قائل هستند؟ يا فقط در فضاي حوادث سال گذشته و از سر ناچاري مردم را به گفتگو دعوت مي‌کردند و ملتمسانه از هنرمندان و خوانندگان درخواست مي کردند فضاي تاريک و مرده جامعه را با برگزاري کنسرت و خنده و شادي تغيير دهند؟!
نتايج انباشت نارضايتي از چنين تصميمات سخت‌گيرانه و عجيب و غريب خيلي دير يا زود در آينده نزديک آشکار خواهد شد، شوربختانه در فقدان منطق و عقلانيت، سرمايه اجتماعي نظام و اعتماد عمومي مورد دستبرد قرار گرفته و دلسوزان نظام و کشور نيز يا از روي ناچاري و يا بي‌اثري، چشم و زبان خود را بر اين گونه رفتارها بسته‌اند، اما آيا مسئولاني که راي به چنين احکامي مي‌دهند در محافل خصوصي از خودشان نمي‌پرسند شادي خودجوش يک پيرمرد رشتي با گويش محلي و منطبق بر فرهنگ بومي آن هم در فضاي بازاري که اين روزها به لطف تدبير و عنايت مسئولان آشفته‌تر از هر زمان ديگري است، چه آسيبي براي فرهنگ، نظام، انقلاب و اسلام دارد؟ اي کاش به جاي اينکه رقص پيرمرد رشتي رگ غيرت عده‌اي را برجسته کرد، براي عده‌اي اين تلنگر ايجاد مي‌شد که چرا قيمت ماهي در همين بازار به قدري گران شده که سرانه مصرف ماهي ايرانيان به يک پنجم ژاپني‌ها و يک سوم کانادايي‌ها تقليل يافته است؟!
اين روزها و روزگار مي‌گذرد اما آثار و عواقب چنين تصميمات غيرمنطقي و سخت‌گيرانه آينده اين جوانان و ديني را نشانه خواهد گرفت که مسئولان مرتبط ادعا دارند براي برپايي و مراقبت آن اين اعمال عجيب را انجام مي‌دهند.
بايد به اين دلواپسان گفت اگر کم‌ترين علقه و علاقه‌اي به دين و خاک و مردم این سرزمين داريد اجازه ندهيد بيش از اين چنين تصميمات نابخردانه‌اي به پاي دين و مذهب نوشته شود، مردماني با رقص و آوازهاي محلي در گوشه و کنار اين سرزمين، قرن‌ها مدافع و مقوم همين اسلامي بوده‌اند که امروز به ابزار اعمال قدرت و حاکميت شما تبديل شده است، اندکي تفکر و تامل و درنگ قبل از انجام برخي امور، نه تنها آن را با مشکل مواجه نخواهد کرد، بلکه منطق و پشتوانه قدرتمندي براي آن فراهم کرد. ديگر خود دانيد و تامل‌ها و تفکرهايتان. به نظر مي‌رسد که اگرچه کسي را- که نبايد- مجازات کرده‌ايد، اما کس يا کسان ديگري را -که بايد- مجازات نکرده‌ايد؛ هر دو فهرست طولاني هستند. در هردو تجديد نظر کنيد.
