- توییت ولایتی با هشتگ «آلاسکا» و «مردهزارچهره»: ملت ایران هیچگاه اجازه معامله بر سر امنیت ملیشان را نخواهند داد
- سلاح تازه تندروها علیه پزشکیان: حملات در مجلس به رئیسجمهوری با طرح «عدم کفایت»
- توضیحات سایت معاونت سیاسی سپاه درباره تاکید آمریکا و اسرائیل بر ترور رهبر انقلاب
- پوتین، امام جمعه قزوین را ناامید کرد! + عکس
- پاسخ جدید محسن تنابنده به رحیم پور ازغدی: دورهی بزن در رو و بیادبی تمام شده
- خطونشان رئیس جمهور لبنان برای ایران و ستایش از عربستان!
- افشاگری تایمز اسرائیل از همکاری مشترک گروهک تروریستی مجاهدین خلق با موساد علیه ایران
- طباطبایی: دولت ظریف را کنار نگذاشت/ مخالفان فیلترینگ در دولت ثابتقدمتر شدهاند / نمیشود پزشکیان را سانسور کرد
- ۲۰ سال پس از معجزه هزاره سوم / بررسی روند ظهور، رشد و مواضع امروز محمود احمدینژاد
- دیدار مشاوران میرحسین موسوی با مهدی کروبی + عکس
محسن هاشمی: تا می بینند یک حزب پیروزی کسب کرده اعضایش را دستگیر می کنند
محسن هاشمی به روزنامه شرق گفت: ما در کشورمان یک دبیرکل تماموقت حزبی نداریم.
بخش هایی از اظهارات محسن هاشمی را بخوانید؛
در حزب کارگزاران هم دبیرکل ما آقای مرعشی هزار کار دیگر دارد و شاید در هفته چهار، پنج ساعت وقتش را برای حزب بگذارد. در همان جلسهای که میخواستیم دبیرکل انتخاب کنیم، آقای مرعشی گفت من فرض میکنم دبیرکل موفقی نبودم و به همین دلیل نمیخواهم دوباره دبیرکل باشم. گفتیم چرا موفق نبودی؟ گفت باید وظیفهام را انجام میدادم و تماموقت برای حزب وقت میگذاشتم که نتوانستم. دوم اینکه باید نظام عضوگیری را فعال میکردم که نتوانستم فعال کنم. سوم اینکه باید برای حزب درآمد پایداری ایجاد میکردم که حزب بتواند روی پای خودش شکل بگیرد که این را هم نتوانستم انجام دهم. اما در حد انتشار یک روزنامه و حضور در جلسات و انجام مصاحبه فعال بودیم و حزب را روی پا نگه داشتیم که اسم و نشانی از آن وجود داشته باشد.
خب وقتی دبیرکل یک حزب خودش از نواقصش میگوید این نقص فقط مختص ایشان نیست. همه احزاب کشور ما همینطور هستند. در کشورهای توسعهیافته دبیرکل حزب هر روز صبح به دفترش میآید و معاونهای مختلفش در بخشهای استانها، تشکیلات سیاسی، آموزشی، بودجه و غیره را هم در کنار خودش دارد. ضمن اینکه حزب بودجه هم دارد. در ابتدا بودجه در کنگره تصویب میشود و مثلا میگویند امسال قرار است پنجاه یا صد میلیارد تومان در حزب خرج کنیم. مثل کشور که بودجه دارد و درآمدها و هزینههایش مشخص است، حزب هم باید همینطور باشد.
اگر حزب نتواند برای خودش بودجهریزی کند و بر اساس آن درآمدزایی کند و خودش را مدیریت کند یعنی اصلا حزب نیست. خب اگر قرار است از جایی پول هم بگیرد باید مشخص باشد. اینها مسائل خود احزاب هستند. حالا اینکه حکومت کمک نمیکند یا مانع میشود یا وقتی میبیند یک حزب در حال رسیدن به یکسری پیروزیهایی است دستگیری اتفاق میافتد، مسائل دیگری است. یعنی میبینند که در اساسنامه و مرامنامه یا کنگره حزب چیزهایی تصویب میشود که فرض حاکمیت بر این است که امنیت ملی را به خطر میاندازد. این مسائل دیگری است که به خود احزاب مربوط نیست.