- هنرمند ایرانی که بر بام کعبه اذان گفت درگذشت: سید احمد مراتب کیست!؟
- جزیره آریانا ، جزیره زرکوه و آرایی کجاست؟ + نقشه
- آرین سلیمی دارنده مدال طلای المپیک در دیدار با رهبر انقلاب (عکس)
- رهبر انقلاب: حکم اعدام نتانیاهو باید صادر شود
- هدیه ویژه روسیه به ایران برای رقابت با F-۳۵ آمریکا + عکس
- حضور سردار قاآنی و سلامی در دیدار رهبر انقلاب با بسیجیان (عکس)
- هشدار: از انقلاب گرسنگان نمی ترسید؟
- علی لاریجانی: تفتیش بدنی از بیخ غلط است /خب الان این دروغ ها چه تاثیری داشت؟! چه پیامی داشت؟!
- اعتراض جمهوری خواهان به گزینه ترامپ برای اداره اطلاعات ملی آمریکا: تولسی گابارد متحد ایران و روسیه است!
- دولت امارات بدون حق مالکیت، جزایر آریانا و زرکوه ایران را تصرف کرده است
از طالبان فریب خوردیم
فرهاد آهنگر در جمهوری اسلامی نوشت:
از ديرباز نام داعش با اغفال، توهم و تله اندازي توأم بوده است. داعش گاهي پوستيني بوده برتن نجيبزادههاي حرامي و گاهي خود در پوستيني خزيده که از کار خانههاي شبکههاي استخباراتي به بازار دين فروشي عرضه شده است.
گاهي ميبينيم، زمين و زمان آبستن داعش ميشوند، سنگهاي عقيم نيز داعش ميزايند. اين موجود عجيبالخلقه، بيپدر و مادر، بسته به ضرورتها و جغرافيا، تغيير رنگ ميدهد، گهي در پوست القاعده و طالب، لشکر طيبه و جندالله در ميآيد و فردا صبح زود، پيش از آنکه هوا روشن شود، شمشير آخته ميشود، عليه آن ها. گهي در عقد اخوت برادري اسلامي و گاهي هم آشتي ناپذير همچون کارد و گوشت.
اما در اين ميان در کنار همه تغييرات، چند چيز لايتغير و ثابت بوده است.
1- تغيير چهره و تغيير صفوف در ميان گروههاي افراطي
يک اصل نامتغير، خود تغيير در چهره و صفوف گروههاي افراطي است. اين تغييرات که عمدتا فرصت طلبانه، فريبکارانه و از روي ضرورتهاي حفظ موجوديت بوده، اکثرا غافلکننده تمام شده و در بسيار موارد، آنها توانستهاند زمان را به نفع خود بخرند. شما نميتوانيد در صفوف داعش خراسان، کساني را رديابي کنيد که روزي، طالب، القاعده و يا تيتيپي و... نبودهاند. و همينطور برعکس يک بده و بستانهاي مداوم بين اين برادران ناتني وجود داشته است.
2- استفاده مداوم طالبان از نام داعش
داعش هنوز هم بعنوان يک گروه غير مسئول و غير متبوع،عمل ميکند، اما طالبان خود را در قلمرو خاصي تعريف ميکنند و اين تعريف، محدوديتهايي را براي طالبان بوجود ميآورد که آنها نميتوانند عطش جهاد گرايي بيحد و مرز خود را اشباع کنند. چه آن زماني که طالبان بر عليه جمهوريت و نيروهاي ائتلاف ميجنگيدند و چه حالا که قدرت را در يک تباني به دست گرفته اند، نام داعش براي طالبان کاربرد جهادي دارد.
طالبان در زمان جنگ با جمهوريت و ائتلاف، نمازگزاران را در مساجد، زنان حامله را در زايشگاهها و محصلين را در کلاسها و کورسها قتل عام ميکردند، اما نميتوانستند مسئوليت آن را برعهده گيرند، چون در فرداي حاکميت شان، جواب اين خونها را نميتوانستند بدهند. اينجا بود که از نام کاربردي داعش استفاده ميشد. هماکنون نيز عطش جهاد گرايي در صفوف تهييج شده طالبان درحال غليان است. طالبان يا بايد دست به سرکوب اين اشتهاي سيريناپذير در صفوف داخلي خود زده و خود را در بستر ملي گرايي محدود سازند و يا اينکه از نام کاربردي داعش بهره گرفته، عطش سيراب ناپذير جهاد گرايي را به سمت شيعهها هدايت نمايد. حالا که طالبان به قدرت دست يافتهاند، نميتوانند و يا نميخواهند به داعيه بزرگ خلافت اسلامي پشت نموده و خود را در چارچوب مرزهاي ملي محدود سازند؛ چه اينکه در اين صورت، آنها ازسوي جريان افراطي متهم به خيانت شده و منزوي ميگردند.
چنان به نظر ميرسد که طالبان شق دوم را بر گزيده و چشم به امتيازات مادي آن نيز دوختهاند. طالبان با کشتن ايرانيها و هزارههاي شيعه در افغانستان، هم وفاداري گروههاي افراطي سني را ميخرند، هم گوشه عنايت آمريکا و انگليس را به خود جلب مينمايند، هم عطش جهاد گرايي صفوف خود را سيراب ميکنند و در پايانه اين عمل حنايتکارانه، به ايران و هزارههاي شيعه در افغانستان هم منت ميگذارند که اگر طالبان، نباشند، داعش شما را خواهد خورد. اينجاست که ما دچار يک فريب چند لايهاي شده و قاتل را در قيافه منجي تعريف ميکنيم.
در آخر هم ميخواهم توجه تصميمسازان جمهوري اسلامي را به اين سؤال معطوف سازم که چرا با وجود کمکهاي اين کشور به طالبان در زمان اشغال افغانستان با رفتن نيروهاي اشغالگر و حاکميت نيروهاي مورد حمايت، ايران ناامنتر از گذشته شده است؟ در آن زمان ممکن بود ناامنيهاي ايران با حضور نيروهاي خارجي متخاصم در افغانستان، تحليل و به نحوي حمايت از طالبان نيز توجيه ميشد و همينطور حکومت کابل نيز ميتوانست توجيه کند که بر تمام قلمرو افغانستان، کنترل ندارد و ممکن است عناصر و جريانهاي مخرب در دور دستهاي کشور و در همکاري با گروههاي تروريستي موجود در خاک افغانستان، پناهگاههاي امن داشته باشند، اما حالا که نيروهاي متخاصم ائتلاف رفتهاند و طالبان ادعاي کنترل صد درصدي دارند، اين پرسش چگونه پاسخ داده ميشود؟