- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
"شیوه"ی چشمت فریب جنگ داشت
ولیالله شجاعپوریان
ولیالله شجاعپوریان، مدير مسؤل روزنامه همدلی در یادداشتی نوشت:
برنامه "شیوه" شبکه چهار تلویزیون در ادامه سیاستهای آشنای موسم انتخابات، اقدام به دعوت از منتقدان و برگزاری مناظرههای سیاسی کردهاست، در یکی از برنامهها دکتر جواد اطاعت استاد دانشگاه شهید بهشتی و دکتر محمد بهادری جهرمی مناظرهای را در باب نظارت استصوابی برگزار کردند که از چند منظر قابل تبیین و تحلیل است:
1- اولین پرسشی که در این مناظره به ذهن مخاطب متبادر میشد، همان سوالی بود که دکتر اطاعت در شروع سخنانش در این برنامه به آن اشاره کرد؛ آخرین باری که جواد اطاعت در قامت یک منتقد در رسانه ملی حاضر شد مربوط به حوادث سال 88 است، در آن برنامه جواد اطاعت به شیوهای مستند، منطقی و آکادمیک سخن گفت و در مقابل علیرضا زاکانی، متین و محکم از مواضع خود و منتقدان نحوه حکمرانی کشور دفاع کرد و سخنانی متفاوت با ادبیات رسمی کشور و رویکرد رسانه ملی در آن روزها در تلویزیون بر زبان آورد. متانت و منطق او از یک طرف و ضعف مفرط زاکانی در مناظره با او فضا را به سمتی برد که مسئولان تلویزیون و مدیران سیاسی کشور در آن روزها ترجیح دادند که بساط مناظره را جمع کنند. از همین رو بود که تا چندین سال بساط مناظره و دعوت از اساتید فرهیخته دانشگاهی در رسانه ملی منتفی شد و به جای آن به شکلی مضحک گفتگوهای کلیشهای با حضور یک فعالان سیاسی یک طیف فکری خاص مرسوم شد. سیاستی که نتیجه آن در طول یک و نیم دهه گذشت چه در فضای سیاسی کشور و چه در مرجعیت رسانه ای آشکار شده است.
2- مخاطبان بهتر از هر کسی میدانند شیوه برنامههای گفتگومحور کنونی صداوسیما، یک سیاست مقطعی است که پس از انتخابات تداوم نخواهد داشت و یا وضعیت میهمانان آن تغییر خواهد کرد. و همچنان این سؤال بیپاسخ مطرح میشود که مخاطبان رسانه ملی که در ادبیات رسمی کشور ولینعمت حاکمان توصیف میشوند، چرا نمیتوانند در ایامی غیر از انتخابات و حوادثی که حاکمیت به مردم نیاز دارد، صدای فرهیختگانی چون جواد اطاعت، مصطفی مهرآیین و سایر فعالان سیاسی و نخبگان منتقد وضع موجود را در تریبون رسانه ملی بشنوند؟ آیا غیر از این است که وقتی صدای دلسوزان منتقد و خیرخواه در فضای داخل کشور قطع شود، صداهای مغرضانه و آشوبطلبانه فعالان سیاسی شبکههای خارجی و برونمرزی ناآشنا با وضعیت کشور، جایگزین آن میشود؟
3- فارغ از اینکه نتیجه مناظراتی از این قبیل به نفع کدام طیف خواهد بود، اصل باز بودن فضای سیاسی، گفتگو، مناظره و بحث و استدلال در طولانیمدت اتفاقا آرامش و رضایتمندی را افزایش خواهد داد؛ آنچه در همین مناظره گذشت، نشان داد طرح بسیاری از موضوعات در برنامههای تخصصی رسانه ملی یک تابو نیست و چه بسا بسیاری از مخالفان وضعیت امروز وقتی احساس کنند صدای آنها در حاکمیت طنین انداز میشود، ورای هر نتیجهای باعث افزایش اعتماد میان حاکمیت و مردم خواهد شد. باور کنید امروز مواضعی بسیار تندتر و شدیدتر در قبال حکمرانی حاکمیت در فضای جامعه و شبکههای اجتماعی وجود دارد و پربیراه نیست ادعا کنیم حتی سخنان ظاهرا هنجارشکنانه جواد اطاعت نیز از منظر بسیاری از مخاطبان محافظهکارانه تلقی میشود، لذا انتظار میرود رسانه ملی قدری واقعیتهای موجود در جامعه را بپذیرد و اجازه ندهد صداهای معتدل و خیرخواهانه تبدیل به مواضع براندازانه و معاندانه شود.
4- برای مخاطبان رسانه ملی دیدن چهرههایی با سبقه و صبغه اصولگرایی و حاکمیتی، یک اتفاق پرتکرار است، تقریبا هر مخاطبی در هر ساعت از شبانهروز در شبکههای مختلف چرخی بزند احتمالا صدای مسئولان دولتی و فعالان سیاسی همفکر آن را در برنامههای مختلف خواهد شنید؛ اما شنیدن صداهایی متفاوت از سوی منتقدان وضعیت موجود، به یک رویا برای مخاطبان تبدیل شده که آن هم به لطف نیاز حاکمیت به گرم کردن تنور انتخابات، گاه شامل حال ملت میشود. برای ایرانیانی که فضای سالهای اول پس از پیروزی انقلاب را درک کردهاند این نکته محسوس است که رسانهای که روزگاری محل بحث و مناظره میان انواع و اقسام طیفهای فکری و اعتقادی از مسلمان، ملحد، حزبالهی، چپ، مجاهد و مارکسیست و ... بود، امروز حتی حضور معتدلترین صداها را نیز برنمیتابد و انحصارطلبانه به صدای اقلیتی در کشور تبدیل شدهاست. سابقه این دستگاه فربه ولی کُند رسانهای کشور نشان میدهد که همین اندک مناظرات مقطعی نیز فردای انتخابات 11 اسفند تعطیل خواهند شد و این بیشتر یک بازی انتخاباتی است، تا ایجاد فضای باز و تعاطی افکار. بیشتر ادامه جنگ با افکار عمومی است تا آشتی با اقناع و دعوت مردم. شاید این بیت حافظ نیز گویا باشد: "شیوه چشمت فریب جنگ داشت/ ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم." اگرچه برای بسیاری از مردم این "شیوه" لو رفته و کمتر کسی فریب آنرا میخورد.
5- اما نکته مهم مناظره مذکور، بیاهمیت شدن موضوع نظارت استصوابی است. چنانچه از محتوای بحث و به ویژه مواضع جواد اطاعت قابل برداشت بود، نحوه انحصارطلبانه و سلیقهای اعمال نظارت استصوابی به قدری بیّن و آشکار است که دیگر مخالفان این موضوع، تمایلی به اثبات و تاکید بر آن ندارند. بسیاری از نکات و موارد مورد اشاره بهادری جهرمی در این مناظره شاید از منظر حقوقی و کلامی قابل تامل بود، اما واقعیت آن است که فضای جامعه هیچ وقعی به این قبیل مستندات و اقوال کلامی و مغلطهای نمینهد و نتایج چنین نظارتی را با پوست، گوشت و استخوان خود در کف جامعه و زندگی خود احساس میکند؛ از این رو اهل فن باید دریابند که همچنان که دکتر اطاعت در جلسه مناظره دل و دماغی برای اثبات مضرات نظارت استصوابی نداشت و گویی به عنوان فرضی صریح و آشکار و مبرهن نیازی به بحث و استدلال نمیدید و به سراغ مسائل کلانتر میرفت، جامعه نیز به چنین مرحلهای رسیده و چه بسا اگر به سایر مطالبات و خواستهای منطقی جامعه پاسخ بهموقع و شایسته داده نشود، مردم از بسیاری دیگر از فرضها و مطالبات فرعی عبور خواهند کرد و آنگاه جلب رضایت مردم سختتر از امروز و بلکه غیرممکن خواهد شد.در پایان امیدوارم، این مناظرات و گفتگو ها ی جدی که مصداق" جدال احسن " است موسمی و محدود به فصل انتخابات نگردد و تدوام یابدو مهمتر اینکه اسباب تخطئه و تخريب صاحب نظران و اندیشمندانی که در این میزگردها حضور می یابند ونگاه متفاوتي دارند نگردد.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.