- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
رییس جمهوری در آکادمی علوم تاجیکستان:
پارسیان همواره نماد عقل و تدبیر و سیاست اند/ "ایران فرهنگی"مرز تاریخی و جغرافیایی ندارد/ باید فرهنگمان را برای نسل جدید بازتعریف کنیم
رییس جمهوری در آکادمی علوم تاجیکستان با اشاره به اینکه " ایران فرهنگی" مرز تاریخی و جغرافیایی ندارد، گفت: هر فردی که به زبان حافظ ، سعدی ، فردوسی و مولوی سخن بگوید و سخن آنان را بفهمد، او شهروند فرهنگ بزرگ پارسی منطقه است و فرق نمی کند تبعه سیاسی کدام کشور باشد.
نواندیش: حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی شامگاه چهارشنبه در جمع اساتید و دانشگاهیان تاجیکستان گفت: ایرانیان چون در میان تاجیکان سخن می گویند گویی در خانه خویش سخن می گویند.
رییس جمهوری با تاکید بر اینکه تاجیکستان به عنوان یک دولت مستقل ، پاره تن تمدن و فرهنگ ایران باستان است ، گفت: ایران فرهنگی بسیار گسترده تر از ایران سیاسی است چرا که ایران فرهنگی یک معنای تاریخی دارد که مرز آن حصار سیاسی و سرباز نظامی نیست بلکه ادبیات و زبان فارسی است.
دکتر روحانی گفت: پارسیان همواره نماد عقل و تدبیر و سیاست هستند و از هرگونه افراط و تفریط حذر داشته اند و اگر با سلاطین همکاری داشته اند بر مبنای عقل و مصلحت بوده و چنین بود که تمدن اسلامی قوام یافت.
رییس جمهوری با اشاره به این شعر حافظ که "آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا" ، گفت: این سخن قبل از ظهور شخصیت هایی چون جان لاک و روسو بیان شده است.
دکتر روحانی با اشاره به یک سری حرکت های انحرافی که به نام دین و جهاد ، انسان های بی گناه را می کشند، گفت: اینها فاصله زیادی با فرهنگ اسلام دارند .
رییس جمهوری گفت: آنانی که ایران ستیزی و اعتدال ستیزی را ترویج می دهند در حقیقت با آزاداندیشی حافظ ها ، انسان دوستی سعدی ها و معناگرایی و سطحی ستیزی مولوی ها در جنگ و ستیزند.
دکتر روحانی اظهارداشت: ایران ستیزی و اعتدال ستیزی آنان نه به معنای ستیز با ایران سیاسی است بلکه به معنای فاصله گرفتن از میراث فارسی و ادب میانه روی و اعتدال است.
رییس جمهوری با تاکید بر اینکه باید فرهنگمان را برای نسل جدید بازتعریف کنیم ، تصریح کرد: کسانی که به جای مدارا که مفهوم واقعی اسلام است ، تعصب را ترویج کنند، نسبتی با اسلام و مسلمانی ندارند.
دکتر روحانی در ابتدای این نشست نیز گفت : در منطقه ای زندگی می کنیم که فرهنگ ، اقتصاد ، سیاست ، امنیت و امور اجتماعی ما به هم گره خورده است و این وضعیت به گونه ای است که اگر ایران و تاجیکستان فقط به فکر توسعه و امنیت خود باشند، هیچکدام به نتیجه ای نمی رسند.
رییس جمهوری که اظهاراتش بارها با تشویق های پی در پی همراه می شد، افزود: ایران در عرصه فناوری و علم در سطح جهانی ، از جایگاه ویژه و درخوری برخوردار است و در منطقه نیز در رده اول است و ما در کمال سخاوت کاملا آماده ایم که در همه زمینه های علمی و فناوری با دوستان و همسایگان خود بویژه تاجیکستان به عنوان یار دیرین ، همکاری کنیم.
دکتر روحانی تصریح کرد: ایران و تاجیکستان بخش های یک ساختمان بلند تمدنی هستند و ما کاملا آماده ایم در همه زمینه ها در کنار دولت و ملت بزرگ تاجیکستان باشیم.
گفتنی است که هیات عالی آکادمی علوم تاجیکستان شامگاه چهارشنبه، حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی رییس جمهوری ایران را به عنوان عضو خارجی این آکادمی اعلام کرد.
دکتر روحانی سومین ایرانی است که تاکنون به عنوان عضو خارجی این آکادمی انتخاب می شود.
در این مراسم اساتید آکامی علوم تاجیکستان پس از اعلام نام دکتر روحانی به عنوان عضو خارجی این آکادمی ، یکصدا به تشویق رییس جمهوری ایران پرداختند.
آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی و رضا داوری اردکانی دو ایرانی هستند که پیش از این برای عضویت این آکادمی انتخاب شده اند.
رییس آکادمی علوم تاجیکستان در این مراسم همچنین لباس زرین ویژه اعضای رسمی این آکادمی را به دکتر روحانی اهدا کرد.
بخش های مهم سخنرانی رییس جمهوری در آکادمی علوم تاجیکستان به این شرح است:
"ایرانیان چون در میان تاجیکان سخن می گویند، گویی در خانه خویش سخن می گویند.
تاجیکستان به عنوان یک دولت مستقل پاره تن تمدن و فرهنگ ایران است و ایران فرهنگی بسی فراخ تر از ایران سیاسی است.
ایران فرهنگی یک معنای تاریخی دارد که مرز آن نه حصارها و سیم های خاردار نظامی که ابیات و مصراع های زبان فارسی است یعنی هر کس که به زبان فارسی سخن بگوید و زبان حافظ و سعدی و رودکی و فردوسی و مولوی را بفهمد شهروند افتخاری ایران محسوب می شود و فرق نمی کند که تبعه کدام دولت باشد؛ چه تاجیکستان، چه افغانستان چه ایران .
اینکه پارسی را چه بنامد، آن را زبان تاجیکی یا دری یا فارسی بخواند هر آشنای زبان فارسی ایرانی است هرچند که هر ایرانی فارسی زبان نیست و در جهان فرهنگ و تمدن ایرانی زبان های گوناگونی از آذری و ترکی و کردی وجود دارد اما حتی آنان نیز به زیبایی و شیرینی زبان فارسی آگاهند چنان که مولوی در قونیه قدیم و ترکیه جدید به پارسی شعر می گفت ولی در عین حال نفوذش در سیاست و زندگی ترکان مشهود است و همچنان درباره گورکانیان هندوستان در دوره افول شعر فارسی در ایران میزبان شاعران پارسی و حامیان سبک هندی بودند و امروز نقش زبان پارسی در فرهنگ و زندگی اهالی شبه قاره از پاکستان تا مردمان هندوستان مشهود است.
چه سرود ملی پاکستان که به زبان فارسی است و چه زبان رسمی آن که اردویی، اکنده از کلمات فارسی است و چه پارسیان هند که در رشد و توسعه این کشور نقش مهمی داشته اند.
زبان فارسی اما فقط قصیده و غزل و ترانه و ترنم نیست بلکه زبان فارسی یک عامل مهم حیات سیاسی و اجتماعی مردم ما در این منطقه از جهان است و سخنوران فارسی زبان هم فقط ناظم کلمات زیبا نبوده اند.
گفته اند که شعر حکمت است و سیاست هم اوج حکمت است چون سیاست نه به معنای فن اقتدارگرایی که به معنای علم تدبیر و نماد اعتدال و دولت عقل باشد، اتمام حکمت است.
این تعریف از سیاست در حکمت ایرانی و اسلامی بی سابقه نیست و حکمای ما از قدیم سیاست را علم تدبیر می دانستند و سیاستمدار را مردم حکیم؛ نهاد وزارت در ادب و فرهنگ پارسی نهاد حکمت بوده نه زور و قهر حتی اگر سلاطین نماد قهر و غلبه بودند.
و به مدد علم و عقل و اعتدال آنان بوده که در سیاست کهن جایی برای عدالت مانده بود.
در همین جهان اسلام گرچه خلافت به سلاطین اموی و عباسی رسید که به شمشیر سربازان و تدبیر پارسیان ، خلافت آنان استوار بود پارسیان در آن دوران نماد عقل و تدبیر و سیاست بودند.
آنان از هر نوع افراط و تفریط برحذر بودند و اگر با شاهان و خلفای وقت همکاری می کردند برای حفظ عقل و مصلحت بود.
این چنین بود که تمدن اسلامی قرن ها دوام یافت، نصیحت الملوکها نوشته شد و سیاست نامه ها تدوین شد؛ همه بر پایه عقل و خردی که اسلام توصیه کرده بود.
این چه رازی در زبان پارسی است که پارسیان را به جای سپه سالاری به سوی دیوان و دولت عقل رهنمون می کرد؟ عامل اول ادب پارسی، ادب «رواداری» است، سال هاست که از زبان حافظ میخوانیم که «آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است، با دوستان مروت با دشمنان مدارا» و این سخن قبل از پدیدار شدن جان لاک و ژان ژاک روسو بیان شده است.
این جوهر اندیشه سیاسی ایرانی – اسلامی است که در اوج استبداد حاکم بر فارس آن روز بیان شده است.
دوم؛ ادب پارسی، ادب نوع دوستی است، قرن هاست که از زبان سعدی می خوانیم که «بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند» و این سخن قبل از پدیدار شدن تفکرات اومانیستی غرب بیان شده است؛ این جوهر اندیشه سیاسی، ایرانی و اسلامی است که در اوج تعصبات مذهبی و قومی زمانه بیان شده است.
سوم، ادب پارسی ادب معناگرایی است. هر لفظ را دارای معنایی و هر ظاهری را دارای باطنی می داند که مهمتر از ظاهر آن است و همه ما قصه شبان و موسی اثر مولوی را به یاد داریم که «هیچ آداب و ترتیبی مجو/هرآنچه می خواهد دل تنگت بگو».
این جوهره عرفان فارسی است. عرفان اسلامی و ایرانی که زبان بیانش فارسی است در درجه اول بر نفی ظاهر گرایی و اصالت معناگرایی تاکید کرده است.
اکنون با این سه اصل و سه ضلع چگونه می توان پدیدار شدن افراط گرایی و بنیادگرایی دینی را توضیح داد؟ آنان که به نام جهاد دروغین ،داعش و طالبان دم از احیای خلافت و امارت و دولت اسلامی می زنند در درجه اول با این فرهنگ اسلامی و انسانی می جنگند. اعتدال ستیزی و ایرانی ستیزی آنان – ایران فرهنگی نه ایران سیاسی – به معنای علت فاصله آنان با «رواداری و آزاداندیشی» حافظ ها، «انسان دوستی و نوع پروری» سعدی ها و «معناگرایی و سطحی ستیزی» مولوی ها می جنگند.
آنان این مفاهیم بلند را که از عمق فرهنگ و معارف اسلامی برخاسته اند را قبول ندارند؛ آنان فرهنگ اسلامی را قبول ندارند و به نام اسلام با اسلام می جنگند.
آنان فکر می کنند باید با پیراستن اسلام از این فرهنگ به حقیقت اسلام برسند غافل از اینکه آنچه از تلاش آنان می ماند یک آیین خشک و جامد و راکد که با روح دین محمد(ص) بیگانه است و این ریشه افراطی گری است.
ما در پناه دین اسلام و فرهنگ اسلام در پناه حضرت محمد(ص) و به مدد مولوی ها و سعدی ها و حافظ ها و ابن عربی ها و ابن سیناها سال ها در کنار هم زندگی کردیم؛ شیعه و سنی، از مذهب اهل بیت و اهل سنت، ازبخارا تا قرطبه، از لاهور تا استانبول، از قم تا قاهره، از مشهد تا طرابلس.
هیچ کس نپرسید مولوی یا سعدی یا حافظ یا فردوسی شیعه است یا سنی؟ اکنون سال ها و قرن هاست که در ایران شیعه از مولوی میخوانند و می آموزند و حتی فقیهان بزرگ ما مانند امام خمینی از او به نیکی یاد می کنند، همچنان که فردوسی شیعه در سرزمین سنی شما محبوب است.
حال چه شده که یک گروه افراطی در شرق و غرب ما به نام احیای خلافت اسلامی، شیعه کشی می کنند که علمای سنی را به جرم عدم بیعت میکشند.
باید در عقل و در نیت اینان شک کرد، آنان که دشمن فرهنگ اسلامی اند نمی توانند دوست شریعت اسلامی باشند،شریعت در بستر فرهنگ اسلامی شکل گرفته است و شریعت اسلامی یک الگوی صرفا آسمانی و لاهوتی نیست که به بکار زمین نیاید.
خدا دین را برای اداره دنیا ساخته است نه برای نفی دنیا؛ فرهنگ اسلامی فرزند دین اسلامی است که به طلب علم و حجیت عقل تاکید کرده است.
خود پیامبر بارها سنت های درست قبل از اسلام را امضا کرد و در مواردی آنان را اصلاح کرد و ارتقا داد.
اسلام یک دین و دعوت جهانی با میراث های پارسی و عربی و ترکی و هندی و کردی است. اسلام یک ایدئولوژی بسته و مذهب افراطی و فرقه تکفیری نیست. از اسلام تکفیر درنمی آید. اسلام و قرآن حتی در حق کافرانی که اهل ظلم نباشند می گوید «لکم دینکم ولی الدین».
اسلامی که حقوق کافران را رعایت می کند چگونه می تواند کارخانه کافرسازی و کافرکشی راه بیاندازد؟
آنان که بر جای مدارا تعصب مینشانند، آنان که برای انسان ارزشی قائل نیستند و فقط عقیده آدم ها برایشان مهم است، آنان که ظاهرگرایند و از باطن بی خبر و بلکه باطن را انکار می کنند افراطی اند.
راه مبارزه با افراطی گری روشن است و راه آن احیای فرهنگ اسلامی با همه ارزش ها و آثار ادبی و هنری و فلسفی و علمی آن است.
این نه فقط یک دغدغه فرهنگی که یک برنامه سیاسی و اجتماعی است، البته نباید در گذشته بمانیم و باید در آن اجتهاد و ابتکار و نوآوری کنیم اما به تکثر تاریخ خود بازگردیم و از تعصب و تکفیر و تحریم عقل و علم پرهیز کنیم.
چه جایی بهتر از قلرو بزرگ زبان و ادب فارسی چه ایران چه تاجیکستان . دشمنان اعتدال فرهنگ و تمدن ما را نشانه گرفته اند پس چاره کار روشن است ، احیای فرهنگ رواداری، فرهنگ نوع دوستی، فرهنگ معنا محوری و پرهیز از ظاهرگرایی از قبیله گرایی و عصبیت محوری. فرهنگی که فرزند اسلام است و زبانش زبان من و شماست ، زبان پارسی همچون عامل و اتحاد و آزادی سیاسی زبان صلح و دوستی است.
اما در بخش پایانی می خواهم بگویم امروز در منطقه ای زندگی می کنیم که فرهنگ، اقتصاد و مسایل مهم اجتماعی، سیاسی و امنیتی همه ما بهم گره بخورد، اگر ایران به فکر توسعه و امنیت خود باشد و تاجیکستان نیز در فکر توسعه و امنیت خود باشد، هیچکدام به اهداف خود نمی رسند.
در دنیای امروز امنیت همه ما بهم گره خورده است و توسعه اقتصادی ما بهم گره خورده است و برای پیشرفت در تمدن بلند اسلامی در این منطقه باید در کنار هم و با هم به کمک بشتابیم.
جمهوری اسلامی ایران خوشحال و خرسند است که اولین کشور بود که استقلال مردم تاجیکستان را به رسمیت شناخت و از آن روز تا امروز هر روز بهتر از دیروز برای کمک به مردم عزیز و همزبان و هم دین و هم فرهنگ خود تلاش کرده و خواهد کرد.
در عرصه علم و فناوری، در تمام زمینه ها آماده توسعه همکاری ها هستیم و شما می دانید در جمهوری اسلامی ایران نه تنها پیشرفت بلندی در علوم انسانی، اقتصاد، سیاست، حقوق و علوم اجتماعی تحقق یافته است بلکه در زمینه نانو، بیوتکنولوژی، آی تی،هوا- فضا و هسته ای ما می بینیم که کشور ما در ردیف ۱۷،۱۸ و ۱۹ جهانی و ردیف اول منطقه ای قرار دارد.
ایران با کمال سخاوت کاملا آماده است در همه زمینه های علمی و فناوری با دوستان و همسایگان به ویژه با کشور همزبان و هم تمدن، یار و دوست دیرین تاجیکستان همکاری کند.
ما بخش های یک ساختمان بلند تمدنی هستیم که بخشی از این ساختمان را ایران می نامیم و بخشی دیگر را تاجیکستان و افغانستان لقب می دهیم و حتی در بخش بزرگی از شبه قاره هند و در بخشی از آسیای مرکزی ما تمدن واحد را از گذشته می یابیم و می بینیم.
امروز کاملا آماده ایم تا در همه زمینه های فرهنگی، اقتصادی، گردشگری،سیاسی و امنیتی در کنار ملت بزرگ و عزیز تاجیکستان باشیم و خواهیم بود.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.