- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
واقعیت روایت مخدوش مهدیان از دیدار با سید محمد خاتمی
امتداد: حسین نورانی نژاد، فعال سیاسی که در دیدار آقای خاتمی با تعدادی از جوانان اصولگرا در حدود 11 یا 12 سال پیش حاضر بوده و اخیرا درباره آن مجددا هیاهویی توسط رسانه های اصولگرا ایجاد شده است، درباره محتوای آن دیدار توضیحاتی ارائه داد:
او در این باره گفت: سال 90 یا 91 بود که با هماهنگی آقای سعید نورمحمدی قرار شد تعدادی از جوانان اصولگرا با آقای خاتمی دیداری خصوصی و غیر رسانه ای داشته باشند. من هم به این جلسه دعوت شدم و در ابتدای دیدار هم تاکید شد که این یک قرار خصوصی و غیر رسانه ای است، چیزی ضبط نشود و بر شرط امانتداری تاکید شد که متاسفانه در ادامه معلوم شد که اهل رعایت این گونه عهدها و آداب نیستند.
درباره به خاطر نیاوردن آقای خاتمی هم امر عجیبی نیست. آن موقع جز یکی از مهمانان اصولگرا که دورادور می شناختم، مابقی را بنده هم شناختی نداشتم و طبعا آقای خاتمی هم به نام و چهره هیچ کدام از آنها را نمی شناختند.
این گونه دیدارها کم نبود و نیست و طبیعی است که پس از این همه سال در خاطر آقای خاتمی نباشد. به خصوص که در روایتی که آقای مهدیان عنوان کردند، مدعی دیدار در منزل آقای خاتمی شدند در حالی که محل قرار، دفتر آقای خاتمی بود و همین مساله ذهن دیگران را گمراه تر می کند.
بعلاوه، این آدرس اشتباه دادن، هم درباره حد و حدود ارتباط افراد سوء تفاهم می سازد و هم برای مخاطبان درباره سطح جلسه، ایجاد ذهنیت خطا می کند.
در آن جلسه تا جایی که به خاطر دارم، آقای خاتمی نظرات کلان خود درباره نظام و انقلاب و مردم و مباحثی در این سطح را مطرح می کردند.
اما مدعوین و حداقل یکی از آنها که برخلاف قول و قرار پیش از جلسه، با ضبط پنهانی صحبت ها و سپس انتشار گزینشی و بریده برخی قسمت های آن نشان دادند که برای اغراض دیگری حاضر شده بودند، پرسش های متعدد دیگری را مطرح می کردند که یکی از آنها درباره تقلب در انتخابات 88 بود.
آقای خاتمی هم در خاطره کلی که از آن دیدار دارم، برای این که به بحث اصلی خود ادامه دهند، قریب به این مضمون را گفتند که من نمیگویم تقلب شده است که شما نفی آن را از من می خواهید؟ برای چه باید من تکذیب کنم؟ در واقع نفیا و اثباتا موضعی را بیان نکردند.
ادعای مضاعفی را آقای مهدیان عنوان کردند مبنی بر این که آقای خاتمی گفته اند به دلیل پایگاه اجتماعی که یک سر آن بهاییت است، نظرشان درباره تقلب را علنی نمی گویند! نمی دانم که آیا واقعا نیازی به تکذیب این حرف بی منطق و پرت هست یا نه. مگر مدعی اصلی انتخابات 88 بهاییان بودند؟ اصلا این حرف ها چه ربطی به هم دارند؟ به قدری این حرف نچسب است که کذب بودن آن را هر اهل منطق و فهمی متوجه می شود.
ولی چه می توان کرد. دوستان جوان و مومن و انقلابی اند دیگر.