- وزیر خزانه داری ترامپ (وزارت تحریم) معرفی شد: اسکات بسنیت کیست!؟
- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
جهاني گرايي به جاي منطقه گرايي
دكتر مهدي ذاكريان*
ايجاد روابط يعني وجود مناسبات اقتصادي، سياسي و فرهنگي، نخستين عنصري است که در سياست خارجي مورد توجه قرار مي گيرد لذا کشورها براي ايجاد روابط حسنه فيمابين بايد در تلاش باشند تا از اين طريق، مناسبات شان شکل بگيرد.
در عين حال براي اينکه مناسبات حسنه شکل بگيرد لازم است که ديدگاه هاي يک کشور به طور صحيح و مناسب به کشورهاي ثالث معرفي شود؛ البته ديدگاه هايي که با ادبيات جامعه بينالملل هماهنگ باشد. به عنوان مثال در دوران جنگ سرد، ديدگاه هايي که ارائه مي شد يا ديدگاههاي ايدئولوژيک وابسته به بلوک شرق بود يا ديدگاههاي ايدئولوژيک وابسته به بلوک غرب.
بلوک غرب آزادي فرد، آزادي انسان، دنياي اقتصاد آزاد، پيشرفت اقتصادي و اين گونه مسائل را مطرح مي کرد لذا ادبياتي که کشورهاي اين بلوک در سياست خارجي شان دنبال مي کردند مبتني بر همين فاکتورها بود و از اين طريق ميتوانستند مناسبات حسنه را با کشورهاي اين بلوک يا کشورهايي که نزديک به آن بودند، برقرار کنند. بلوک شرق نيز با ادبيات خاص ايدئولوژيک سوسياليستي و کمونيستي اش با ديگران ارتباط برقرار ميکرد. امروز در جامعه بينالملل، ما با پيچيدگي ها و ظرافت هاي جديدتر و جدي تري مواجه هستيم و ادبياتي که براي جامعه بين الملل مناسب است، ادبياتي است که دور از خشونت، نفي کننده تروريسم، مروج دوستي، صلح، دموکراسي و حقوق بشر باشد و در عين حال مناسبات اقتصادي را مدنظر قرار دهد که به رشد کشورها بدون نقض حقوق افراد منجر شود. اينجا است که سياست خارجي مبتني بر چنين ادبياتي مي تواند مناسبات صحيح يک کشور با کشورهاي ديگر را به وجود بياورد.
در حال حاضر حل مساله هستهاي ايران و گفت وگوهايي که در اين راستا ايران با ديگر کشورها انجام ميدهد مبتني بر همان ادبياتي است که در جامعه بينالملل وجود دارد. متاسفانه کشورهايي که با ايران زاويه داشتند يا روابط خوبي نداشتند تلاش کردند فعاليت هاي هستهاي ايران را در قالب توليد و گسترش سلاحهاي کشتار دسته جمعي تفسير کنند و از اين طريق چهره اي نامناسب از ايران در جامعه بين الملل ارائه کنند که سبب ساز به وجود آمدن تحريمهاي وسيع از سوي شوراي امنيت سازمان ملل و همينطور تحريم هاي خاص از سوي ايالات متحده آمريکا و اتحاديه اروپا عليه ايران شد. در نتيجه منجر به کاهش مناسبات حسنه ايران از لحاظ اقتصادي و در عين حال به لحاظ سياسي، فرهنگي و علمي با ديگر کشورها شد. بنابراين اگر مذاکرات هسته اي بتواند به نتيجه ملموس خود برسد که ظاهرا در حال رسيدن است، قطعا آن چهره منفي که از ايران معرفي شده است تصحيح و چهره واقعي ايران که کشوري است که در چارچوب ان پي تي و قواعد و قوانين بينالمللي فعاليتهاي هسته اي خود را تعريف ميکند، به جهان ارائه خواهد شد. بدون شک چنين چهرهاي سبب ساز کمک به همان ادبيات موجود در جامعه بين المللي شده و در نتيجه روابط ايران با کشورهاي ثالث به صورت حسنه برقرار ميشود. در نتيجه مذاکرات هسته اي، فرآيندي بود که بنياد، شروع و ادامه آن صحيح بوده و نتايج آن نيز ملموس، دربرگيرنده کاهش تحريم ها، عدم افزايش تحريم ها، بازگشت برخي از مطالبات ايران و همين طور تصحيح تصوير ايران در جامعه بين الملل است.
همچنان که در چند ماه اخير شاهد بوديم که تجار، بازرگانان و بزرگان اقتصاد از سراسر دنيا به خصوص کشورهاي پيشرفته، رهسپار ايران شده و مناسبات خوبي ميان ايران و آن کشورها برقرار شده است. به لحاظ سياسي نيز با توجه به اتفاقاتي که در منطقه پيش آمد، يک چهره بسيار خوبي از ايران ارائه شد و ايران توانست نشان دهد که يک چهره معتدل و مناسبتر در مقايسه با ساير کشورهاي منطقه خاورميانه دارد.
در اين ميان ارتباط ايران با ساير کشورها حال چه در منطقه و کشورهاي همسايه و چه کشورها در عرصه جهاني حائز اهميت است، اما بايد توجه داشت که در حوزه ارتباط ايران با ساير کشورها دو تعريف مي توان مطرح کرد؛ نخست تعريفي است که قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران ارائه مي کند مبني بر اينکه اولويت در روابط خارجي در سياست خارجي بايد بر پايه: 1- روابط با کشورهاي همسايه و مسلمان، 2- روابط با کشورهاي غيرمسلمان که جزو کشورهاي آزادي خواه، غير متعهد و مستقل در دنيا هستند و 3- ساير کشورهايي که با ايران خصومت نميورزند، باشد. در قانون اساسي ايران اين 3 سطح براي روابط با کشورها تعريف شده است.
تعريف دومي که مي تواند براي روابط ايران شکل پيدا کند، تعريفي است که دانش روابط بين الملل ارائه مي کند؛ بر پايه دانش روابط بين الملل، روابط سياسي يک کشور با ساير کشورها و سياست خارجي آن بايد بر پايه 3 سطح تعريف شود: 1- سطح همسايگان و منطقه، 2-سطح فرامنطقه اي و 3- سطح بين المللي. اگر بخواهيم ميان قانون اساسي و تعريف دانش روابط بين الملل، پيوندي ارائه کنيم، جمهوري اسلامي ايران بايد هم با کشورهاي محلي يعني کشورهاي همسايه مسلمان روابط حسنه داشته باشد هم با کشورهاي منطقه و هم در سطح بين الملل با ساير کشورها.
منتها ساختار جامعه بين الملل و ساختار کشورهاي همسايه و محلي ما به گونه اي است که به شدت از سطح بين الملل تاثيرپذير است. يعني رابطه با سطح محلي و منطقه اي امکانپذير نيست مگر اينکه رابطه خوبي در سطح بين الملل با قدرت هاي بزرگ برقرار کنيم؛ اين واقعيت امروز جامعه بين الملل است. براي نمونه امروز مسائل افغانستان به شدت وابسته به تصميم گيري يا کمک هاي ايالات متحده آمريکاست و همين طور مساله داعش و روي کار آمدن دولت جديد در عراق باز با آمريکا پيوند خورده است. در شوراي همکاري خليج فارس نيز شاهد تاثيرات آمريکا هستيم. حتي رابطه ايران و چين هم تحت تاثير سياست ها و نفوذ ايالات متحده آمريکا بود به گونه اي که چين نزديک به 20 ميليارد دلار از پول ايران را در دوره اي که ما در تحريم بوديم و پيش از مذاکرات، بلوکه کرده بود و به ايران پرداخت نمي کرد. از سوي ديگر هند که جزو کشورهاي جنبش عدم تعهد است نيز چنين برخوردي با ايران داشت؛ اين منطق امروز جامعه بين الملل است و بازيگران سطح بين الملل به شدت بر بازيگران سطح محلي و منطقهاي اثرگذار هستند.
بنابراين صحبت هايي از اين دست که ابتدا بايد روابط مان را با کشورهاي منطقه بهبود بخشيم به دور از واقعيتهاي جامعه بين الملل است زيرا کشورهاي منطقه به شدت تحت تاثير بازيگران بينالمللي هستند. در نتيجه مهم ترين گام در موقعيت فعلي، اين است که در سطح بين الملل و با بازيگران بين الملل روابط حسنه اي برقرار کنيم. به طور اتوماتيک با برقراري روابط حسنه در سطح بين الملل، روابط در سطح همسايگان و منطقه نيز بهبود پيدا مي کند. اين اشتباه استراتژيکي بود که در 35 سال گذشته همواره ايران مرتکب مي شد و گمان مي کرد ايجاد رابطه حسنه دوجانبه يا چند جانبه با کشورهاي همسايه و منطقه امکانپذير است. در حالي که تجربه نشان داد که نه تنها امکان پذير نيست، بلکه به مراتب تيره تر هم هست. نمونه ديگر آن نيز جمله اي بود که ويکي ليکس افشا کرد مبني بر اينکه پادشاه عربستان در شرايطي که دست رئيس جمهور سابق ايران، آقاي احمدي نژاد را در دست مي گرفت، اما در پشت سر به مقامات آمريکايي اعلام مي کرد «ايران را در تنگنا قرار دهيد».
بنابراين اين تجربه 35 ساله نشان داده که ايران نمي تواند بدون نظر مساعد بازيگران اصلي بين المللي، روابط حسنه خوبي با کشورهاي همسايه در سطح محلي و منطقهاي داشته باشيم.
البته من اميدوارم که اين اشتباه مجدد تکرار نشود زيرا اکنون برخي صحبتهايي که بيان ميشود مغاير پيچيدگي هاي روابط بين الملل و واقعيت هايي است که مي تواند مسائل ايران را حل کند.
بايد به اين نکته نيز توجه داشته باشيم که همکاري با بازيگران اصلي روابط بين الملل که شامل قدرتهاي بزرگ ميشود به معناي تسليم يا بالابردن درک در برابر تمام خواسته هاي آنان نيست، بلکه در اين صورت شما ميتوانيد توانايي ارائه ديدگاه هاي خود را به صورت منطقي نسبت به اين بازيگران بين المللي داشته باشيد و به عنوان يک بازيگر در فضاي تعريف شده جامعه بين الملل، جايگاه خود را تثبيت کنيد. اين توانايي، برگرفته از يک ظرافت ديپلماتيک و مهارت علمي و عملي است که هر رئيس جمهور، ديپلمات يا دستگاه سياست خارجي از آن بهره مند نيست. اتفاقا ايران نيز از اين مساله رنج ميبُرد و هنوز نيز رنج مي برد به جز در دو مقام؛ نخست مقام وزارت خارجه که به لحاظ توانايي و مهارت علمي و عملي مستثنا است و ديگري نيز مقام رياست جمهوري. اين در حالي است که دستگاه هاي ديگري که در حوزه سياست خارجي عمل مي کنند حتي دستگاه موجود وزارت خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات، رايزنان بازرگاني، رايزنان علمي وزارت علوم که به خارج از کشور فرستاده مي شوند، همگي نياز به پالايش دارند. درواقع اين افراد، بايد متخصصان علم روابط بينالملل باشند، کساني باشند که دنيا را بهخوبي بشناسند، قانون اساسي، اعلاميه جهاني حقوق بشر و منشور سازمان ملل را حداقل يک بار خوانده باشند و بدانند سازمان تجارت جهاني يا دادوستد جهاني چيست. در اين خصوص بايد در نهايت يادآور شوم که اکنون در کنار نيروهاي خوب و حرفهاي، برخي نيروهاي فرسوده نيز در دستگاه سياست خارجي حضور دارند که بيشتر به منافع شخصي شان نگاه دارند تا منافع ملي. بنابراين پالايش اين سازمانها يکي از اقدامات مهمي است که بايد در دولت فعلي صورت بگيرد.
*استاد دانشگاه
□ روزنامه دنياي اقتصاد
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.