- افشاگری نماینده انقلابی قم: هزینه پراید ضدگلوله جلیلی از بنز ضدگلوله هم بیشتر شد
- اعلام آخرین وضعیت سلامت آیت الله سیستانی
- شهادت امام جواد (ع)؛ قتل سیاسی یا حسادت زنانه؟ / پاسخ آیتالله ایازی به سلیمانی اردستانی
- اعلام جزئیات حادثه تصادف خانواده سقاب اصفهانی؛ ادعای توطئه درست است!؟
- واکنش پورمحمدی به اختلافات جلیلی و زنگنه در پرونده کرسنت
- اگر در دولت رئیسی خانمهای بیحجاب در کیش بدوند خوب است، در دولت پزشکیان جرم است؟
- چرا حکم دادگاه چای دبش در باره دو وزیر دولت رئیسی با اینکه قطعی شده اجرا نمی شود؟
- استعفای محمد حمیدینژاد، امام جمعهای که از کلمه حرامزاده استفاده کرد
- عراقچی: مصمم هستیم برنامه هستهای صلحآمیز خود را ادامه دهیم
- ادعای نتانیاهو علیه ایران: پس از جنگ 12 روزه این کشور دیگر قدرت منطقه نیست
واکنش تند سیدمصطفی خمینی به تذکر حجاب یک روحانی به همسرش
صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره)
منتشر شد.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطره ای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛« آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند.
یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»
با این تیتراژ جوانان چه برداشتی دارند نکنید اینکارها را دل امام زمان را به درد میآورید خدایی هست بترسید
|
تواز مرحله پرتیجوانان خیلی آگاه تر از این حرفا هستن
کمی از پیله ات بیا بیرون
|
چقدر رای منفی داره نظرت ههههه
|
شما وکیل وصی امام زمان نباشید
|
من نمی دونم شماها و امثالهم کی هستید که از جانب امام زمان صحبت می کنید . یعنی انقدر بزرگید که از دل اون حضرت خبر می دهید جمع کنید بابا 