- رونمایی از مجسمه شاپور دوم و شکست والرین در میدان انقلاب (عکس)
- اطلاعیه دادسرای انقلاب خوزستان درباره خودسوزی یک جوان در اهواز
- حسین شریعتمداری خطاب به پزشکیان: نمیخواهم بگویم مانند تیتو جاسوس سیا در کنارت هست اما حرفهایت...!
- هادی قابل: برخی دنبال دهه محسنیه و رقیهاند/ امیرالمؤمنین یکبار هم برای پیامبر عزاداری نکرد/ مناسک جدید به سخره گرفتن مذهب است
- کشف دبیر ستاد امر به معروف از علت شهردار شدن زهران ممدانی
- شرط ایران برای از سرگیری مذاکرات با آمریکا
- فواد ایزدی: عمه زهران ممدانی حزباللهی است!
- در حاشیه سخنان رئیس جمهور درباره تخلیه تهران به دلیل بیآبی: شهردارانی که تهران را بیرویه توسعه دادند، احضار و محاکمه کنید
- ماجرای دستگیری در حفاظت و اطلاعات قوه قضاییه چیست؟
- جولانی از تحریم شورای امنیت خارج شد + رای چین و روسیه چه بود؟
واکنش تند سیدمصطفی خمینی به تذکر حجاب یک روحانی به همسرش
صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره)
منتشر شد.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطره ای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛« آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند.
یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»
با این تیتراژ جوانان چه برداشتی دارند نکنید اینکارها را دل امام زمان را به درد میآورید خدایی هست بترسید
|
تواز مرحله پرتیجوانان خیلی آگاه تر از این حرفا هستن
کمی از پیله ات بیا بیرون
|
چقدر رای منفی داره نظرت ههههه
|
شما وکیل وصی امام زمان نباشید
|
من نمی دونم شماها و امثالهم کی هستید که از جانب امام زمان صحبت می کنید . یعنی انقدر بزرگید که از دل اون حضرت خبر می دهید جمع کنید بابا 