- مهاجری: اگر نماینده ای گفت سیم کارت سفید ندارم... / برخی برای خانوادههایشان هم گرفتهاند!
- بگو و مگوی توئیتری وزرای خارجه ایران و لبنان/ کنایه یوسف راجی به ولایتی: می خواهد به ما بگوید چه چیزی در کشور ما مهم است!
- دستور بازبینی گرینکارت مهاجران ایرانی صادر شد
- افزایش احتمال تعطیلی تهران در شنبه 8 آذر 1404 به دلیل تشدید آلودگی هوا
- پاسخ رهبر انقلاب به نامه نوه سردار حاجی زاده
- محسن رضایی از روز موعود خبر داد
- پرواز جنگندههای اسرائیل نزدیکی مرزهای ایران هشدار جنگ است؟
- پیام جدید علی شمخانی
- بازپسگرفتن اختیارات؛ بررسی توصیه اخیر سیدمحمدخاتمی به مسعود پزشکیان
- بیانیه وزارت دفاع عراق؛ منشأ صدای هواپیماها در میسان و مرز با ایران چه بود؟
واکنش تند سیدمصطفی خمینی به تذکر حجاب یک روحانی به همسرش
صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره)
منتشر شد.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطره ای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛« آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند.
یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»
با این تیتراژ جوانان چه برداشتی دارند نکنید اینکارها را دل امام زمان را به درد میآورید خدایی هست بترسید
|
تواز مرحله پرتیجوانان خیلی آگاه تر از این حرفا هستن
کمی از پیله ات بیا بیرون
|
چقدر رای منفی داره نظرت ههههه
|
شما وکیل وصی امام زمان نباشید
|
من نمی دونم شماها و امثالهم کی هستید که از جانب امام زمان صحبت می کنید . یعنی انقدر بزرگید که از دل اون حضرت خبر می دهید جمع کنید بابا 