- مهاجم به سفارت آذربایجان در تهران اعدام شد
- یک روحانی در ایرانشهر توسط افراد مسلح ربوده شد
- آغاز ثبت نام سرویس مدارس با هماهنگی آموزش و پرورش + لینک
- خبر خوش یک نماینده درباره وضعیت اجرایی شدن فوق العاده ویژه معلمان و فرهنگیان
- مخالفت دولت با طرح جدید کاهش «مهریه» به ۱۴ سکه/ واکنش زنان به طرح جدید «مهریه» در راهروهای «دادگاههای خانواده»
- قاتل شیلر رسولی اعدام شد
- شیوه درخواست کارت سوخت جدید + جزئیات، مدارک مورد نیاز و لینک
- علت عدم واریز افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی مشخص شد / زمان پرداخت مابهالتفات + تکمیلی
- تجمع صنفی بازنشستگان تامین اجتماعی در چند شهر + عکس
- پیام تلخ قاپیدن کله گوسفند از پیشخوان یک طباخی
دریاچه ارومیه هنوز در آستانه بحران؛ آب هست اما نه برای کشاورزی فشل ما
خرداد -
: اگرچه خبرهای امیدبخشی از آبگیری دریاچه ارومیه منتشر شده و تصاویر جدید، بخشی از چهره آبی این پهنه را احیاشده نشان میدهند، اما واقعیت در پشت آمارها، چیزی جز شکنندگی و ناپایداری نیست. بهرغم افزایش تراز سطح آب دریاچه نسبت به سال گذشته، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست با قاطعیت اعلام کرده است که وضعیت دریاچه ارومیه همچنان در مرز هشدار قرار دارد؛ و آنچه آینده آن را تعیین خواهد کرد، نه بارشهای فصلی، بلکه اصلاح ساختاری در شیوه مصرف منابع آب است، بهویژه در حوزه کشاورزی که به گفته کارشناسان، همچنان بزرگترین بلعنده آب در این منطقه است.به گزارش خرداد؛ آمار رسمی وزارت نیرو نشان میدهد که سطح تراز دریاچه در انتهای اردیبهشت ۱۴۰۳ به ۱۲۷۰.۶۳ متر رسیده است؛ رقمی که نسبت به سال گذشته ۲۳ سانتیمتر و نسبت به مهر ۱۴۰۲ حدود ۸۱ سانتیمتر افزایش داشته است. دریاچه اکنون حدود ۲ هزار کیلومترمربع وسعت دارد و حجم آب آن به ۲.۶ میلیارد مترمکعب رسیده است. با اینحال، پیشبینیها نشان میدهد که تا پایان تابستان، این تراز میتواند تا ۶۰ سانتیمتر افت کند؛ کاهشی که بهمعنای عقبنشینی مجدد آب از بخشی از سواحل و احیای خاطرات تلخ خشکسالیهای گذشته است.
بررسی عملکرد سال آبی جاری نیز گویای این واقعیت است که علیرغم نیاز اکولوژیکی ۳.۴ میلیارد مترمکعبی دریاچه، فقط حدود یک میلیارد مترمکعب آب از سدها به سمت دریاچه رها شده و از این مقدار تنها ۲۱۰ میلیون مترمکعب از مسیر کانیسیب بوده است. انتظار بر این است که با تکمیل شبکه بادینآباد، رهاسازی آب از این مسیر به ۶۲۳ میلیون مترمکعب برسد، ولی همچنان فاصله میان ظرفیت پیشبینیشده و آنچه تحقق یافته، بسیار زیاد است.
آنچه وضعیت را بحرانیتر میکند، توسعه بیضابطه کشاورزی در حوضه آبخیز دریاچه است. براساس مصوبات ستاد احیای دریاچه ارومیه، مقرر شده بود که توسعه کشاورزی در اراضی شیبدار و آسیبپذیر متوقف شود، اما آمار و مشاهدات میدانی حاکی از ادامه این روند است. کشاورزی پاشنه آشیل احیای دریاچه ارومیه است که اصلاح الگوی کشت، به معنای تنگتر شدن حلقه معیشت کشاورزان واقعی نخواهد بود، بلکه با در نظر گرفتن حمایتهای همزمان، میتوان تعادلی میان بقا و بهرهوری ایجاد کرد.
در کنار آن، برداشت غیرمجاز از منابع آب سطحی و زیرزمینی، همچنان بهعنوان یک عامل تخریبکننده در جریان است. با وجود پایشهای صورتگرفته از سوی وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست، تخلفات ادامه دارد و لازم است با رویکردی قاطع و مستمر، مانع از تکرار چنین برداشتهایی شد. وزارت نیرو باید متخلفان را به دستگاه قضایی معرفی کند تا این روند بیضابطه متوقف شود.
مسئله دیگر، سدسازی در حوضه آبخیز ارومیه است. ساخت سدهای متعدد در سالهای گذشته بدون ارزیابیهای دقیق محیط زیستی، یکی از دلایل کلیدی آسیب به منابع آبی منطقه بوده و اکنون نیز با وجود ممنوعیت احداث سد جدید، هنوز درخواستهایی برای آغاز پروژههای جدید در جریان است. سازمان حفاظت محیط زیست، با ارائه دلایل فنی، مخالفت خود را با چنین طرحهایی به وزارت نیرو اعلام کرده و خواستار ارزیابی تجمعی اثرات سدهای موجود شده است.
در کنار چالشها، خبرهایی از احیای برخی تالابهای اقماری نیز امیدبخش است. تالابهایی چون درگهسنگی، گردقیط، میندازی، کانیبارزان، سولدوز و قوپیباباعلی، با مشارکت جوامع محلی و سمنهای منطقه، وضعیت بهتری پیدا کردهاند و در برخی موارد شاهد آبگیری کامل پس از سالها خشکسالی بودهایم. این تالابها نه تنها زیستبومهای مستقلی هستند، بلکه پشتوانهای اکولوژیک برای پایداری دریاچه ارومیه به شمار میروند و احیای آنها باید با جدیت ادامه یابد.
با اینحال، راه رسیدن به احیای کامل دریاچه ارومیه بسیار طولانی و پرچالش است. برنامههای موجود در دو بخش سختافزاری (زیرساختی) و نرمافزاری (مدیریت منابع، آموزش، مشارکت) طراحی شدهاند، اما بدون مطالبهگری مردم، همراهی کشاورزان واقعی و پایبندی دستگاههای اجرایی به تعهدات خود، هیچیک از این برنامهها به موفقیت نخواهد رسید.
بارشهای اخیر گرچه مفید بودند، اما این نعمتهای آسمانی نباید بهانهای برای تعریف مصارف جدید باشد. به تعبیر اشرفیزاده، دیگر هیچ حوضهای در کشور ظرفیت مصرف جدید ندارد. پس اگر چشمانداز دریاچه ارومیه را آبی و زنده میخواهیم، باید با نگاهی متفاوت به توسعه و مصرف آب نگاه کنیم: نگاهی که به جای بسط بیرویه، بر بهینهسازی و پایداری استوار باشد.