- رئیسجمهوری: خودمان را مدیون مردم میدانیم/بهدنبال حل مشکلات آنان هستیم
- ماجرای تیراندازی در گشت امنیتی همدان
- سردار جباری: بسیاری از گزینههای ما در نبرد اخیر فعال نشدند؛ لذا اگر تعرض ادامه پیدا کند، چیزی به نام بازار با ثبات انرژی در خلیج فارس وجود نخواهد داشت
- چرا متوجه نیستید که اول باید ایران بماند تا جمهوری اسلامی مفهوم پیدا کند؟
- شعار MIGA؛ تیر دیگر ترامپ که به سنگ خورد
- درخواست جنجالی اسرائیل از چین علیه ایران
- افشاگری عباس عبدی از زمینه های افزایش جاسوسی اسرائیل / وقتی وزارت اطلاعات، سازمان انرژی اتمی و وزارت دفاع را هم وارد بازی حجاب کردند…
روایت خواهر منصوره قدیری جاوید از روز قتل
ایرنا به نقل از خواهر منصوره قدیری جاوید نوشته است: حوالی ساعت ۱۲ بود که همکار منصوره با من تماس گرفت و از من پرسید، چرا خواهرت امروز سر کار نیامده است؟ آن روز من و منصوره ساعت ۵ بعد از ظهر وقت دکتر داشتیم.
۶ سال یا بیشتر بود که همسر منصوره با ما ارتباط خانوادگی نداشت و ما فقط خواهرم را بیرون از منزلش میدیدیم. همه خانواده اختلافات او و همسرش را میدانستند.
دلشوره داشتم با برادرم به درب منزل خواهرم رفتیم.
با این که ۶ سال یا بیشتر بود او را ندیده بودم، اصلا از دیدن من تعجب نکرد. از او پرسیدم منصوره کجاست؟ با بیتفاوتی گفت با پسرم به سینما رفتهاند. گفتم تلفنش را جواب نمیدهد. گفت حتماً سایلنت است.
گویا قاتل صبح پسرش را از خانه بیرون برده و قبل از اینکه منصوره به سر کار برود، به خانه برگشته و او را تنها گیر انداخته و به قتل رسانده است. بعد مجدد پسرش را به خانه آورده و به مدرسه هم نفرستاده است. به او گفته بود مادرت اتاق خواب را سمپاشی کرده و نباید در آن اتاق بروی و در تمام مدت پسرش هم در خانه بوده است.
همسایه روبرویی گفت که به چشمی درب منزلم چسب قطرهای چسبیده است؛ در حالی که صبح چنین چیزی نبود. گویا میخواسته همسایه روبرویی انتقال جنازه را نبیند و ماشین هم جلوی در آماده بوده که جنازه را به بیرون از خانه ببرد. رفتن من فقط توانست منصوره را از اینکه جنازه اش را بسوزاند نجات دهد.
در برخی خبرها آمده است که او گفته من بعد از کشتن همسرم میخواستم فرزندمان را هم بکشم و خودکشی کنم اما بعد پشیمان شدم و با پلیس تماس گرفتم؛ در حالی که اینطور نبود و با حکم قضایی و توسط آتشنشانی در باز شد.
خانم منصوره قدیری جاوید، در خانواده به «فلور» مشهور بود. خواهر او که به واسطه ارتباط نزدیک با او همیشه همراه او بوده است، میگوید: با توجه به تسلط شوهر خواهرم و خواهر او به قوانین و فنون وکالت، نگرانیم از عقوبت خلاص شود و درخواست قصاص داریم.